دموکراسیهای پایدار در جهان چند اصل نانوشته در رقابتهای سیاسی را قبول دارند و رعایت میکنند. رقبا نیز خود را ملزم به رعایت آن میدانند:
1- رقابت نباید ناقض اصول جمهوریت باشد
2- رقابت نباید ناقض وحدت و امنیت ملی باشد
3- رقابت سیاسی باید در چارچوب قواعد و اصول اخلاقی باشد
4- رقابت نباید امتداد تحرک سازمانهای امنیتی و سیاسی خارجی در راستای ضربه به امنیت ملی و علیه ملت باشد
5- رقابت نباید بهداشت روانی و سیاسی مردم را به مخاطره بیندازد.
میتوان از آنچه در فتنه سال 88 نقض شد به عنوان کیفرخواست اصلی سران فتنه یاد کرد،که نقض اصول پنجگانه رقابت سیاسی بود. اینکه قبل از شمارش آرا، حتی قبل از پایان رای گیری، یک طرف رقابت، خود را پیروز انتخابات بداند، نقض اصول جمهوریت نظام است.
اینکه یک طرف رقابت هیچ داوری را جز آنچه خود به عنوان نتایج انتخابات میفهمد، برنتابد نقض آرای ملت و نادیده گرفتن حقوق سیاسی ملت است. بزرگترین جرم سران فتنه قیام علیه جمهوریت نظام بود.
دومین جرمی که سران فتنه باید به اتهام آن مورد محاکمه قرار گیرند، برهم زدن وحدت، اقتدار و امنیت ملی کشور است. آنها 8 ماه کشور را با دعوت به شورشهای خیابانی دچار آشوب کردند. آنها یک انتخابات با مشارکت 85 درصدی را در محافل منطقه و جهان مخدوش جلوه دادند و فرصت های بسیاری را از دست ملت و دولت خارج کردند. با اقتدار مشارکت 85 درصدی مردم و انتخاب رئیس جمهور با رای دو سوم ملت، ما میتوانستیم در مذاکرات هستهای و تعامل با جهان، پر قدرتتر از همیشه ظاهر شویم. اما دشمن به همین بهانه فتنه بر حجم تحریمها و تهدیدها افزود. لذا سران فتنه در فشار خارجی به ملت، شریک متجاوزان خارجی بودند.
سران فتنه وحدت ملت را نشانه گرفتند و با دروغ تقلب منافقان را گستاخ و سرویسهای امنیتی و جاسوسی دشمن در داخل را فعال کردند. ملت در 9 دی اطراف سران فتنه را خالی کرد. آنها ماندند با یک مشت روسیاه وابسته به اجنبی و نفرت فزاینده ملت. آنها امنیت ملی را بهخطر انداختند و باعث شدند دشمنان گزینه نظامی روی میز را بیش از پیش به رخ ملت بکشند.
سران فتنه باید به عنوان محاربانی که به جنگ امنیت و اقتدار ملی کشور آمدند در دادگاه صالحه پاسخگو باشند.
سومین جرمی که سران فتنه مرتکب شدند، بد عهدی و بد پیمانی آنها نسبت به قوانین و مقررات حاکم بر رقابتهای سیاسی و اصول اخلاقی رقابت است. هر کشوری برای انتخابات قانون دارد. آنها با اعلام جنگ به آرای ملت زیر پیمان خود با ملت زدند. آنها نشان دادند التزام عملی به نظام و اسلام ندارند و جز جاه طلبی کینهتوزی و لجاجت به چیزی فکر نمی کنند.
چهارمین جرمی که سران فتنه مرتکب شدند همکاری با افسران جنگ نرم دشمن علیه موجودیت انقلاب و نظام بود، هر کس که آن روزها رادیو بی بی سی و رادیو آمریکا و رادیو رژیم صهیونیستی را گوش میداد و یا تصاویر آنها را از رسانههای دیداری میدید متوجه میشد یک نبرد نرم هوشمندانه و تمام عیار از سوی آنها به بهانه اعلام نتایج انتخابات علیه موجودیت انقلاب و نظام در جریان است. در این نبرد دهها نفر کشته شدند. بدون شک آنها مسبب این قتلها بودند.
پیاده نظام دشمن در خیابانها آرمانها و اهداف امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند و اصلا کاری به نتایج انتخابات نداشتند.
به همین دلیل نتانیاهو نخست وزیر خائن رژیم صهیونیستی صریحا گفت؛ "اصلاح طلبان به نمایندگی از تلآویو در تهران میجنگند."
لذا جرم دیگری که سران فتنه مرتکب شدند همکاری با دشمن برای سرنگونی نظام بود.
نوع شعارها و تحرکات آنها بویژه در عاشورای سال 88 سند این همکاری است. در حالی که پیاده نظام آمریکا در خیابانهای تهران شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" می دادند سران فتنه، همین پیاده نظام آمریکا را "مردان خداجوی" نامیدند و با صدور بیانیه ای از آنها تجلیل کردند. سران فتنه به این جرم و جرم قتل نفس باید در دادگاه عدل الهی پاسخگو باشند.
آخرین جرمی که سران فتنه مرتکب شدند آسیب رساندن به بهداشت روانی جامه و بر هم زدن نظم رقابتهای سیاسی است. بیانیههای سران فتنه نشان داد اساسا به چیزی که فکر نمیکنند بهداشت روانی جامعه و نظم رقابتهای سیاسی است. رفتار آنها یک سنت فاشیستی را بنیان گذارد که ممکن است رقابتهای سیاسی را در آینده نیز به مخاطره بیندازد. لذا شورای نگهبان و نهادهای مجری و ناظر باید مجدانه از این رویکرد ضد دموکراتیک و ضد اخلاقی جلوگیری کنند.
خوشبختانه در انتخابات دوره یازدهم رئیس جمهوری، طرفین رقابت نشان دادند که به بهداشت روانی جامعه اعتنا دارند و توانستند با برخوردهای اخلاقی و سیاسی معقول هم جلوی مداخله خارجی را بگیرند و هم با احترام به رای ملت، ولو رای میلی متری، آن را مخدوش نکنند.
بیش از 4 سال از رقابتهای سال 88 می گذرد و مردم فتنه سال 88 را پشت سرگذاشتهاند. اما سران فتنه همچنان بر سر "دروغ تقلب" به عنوان چاشنی انفجار فتنه اصرار دارند. آنها همچنان به عبور از جمهوریت و اسلامیت نظام افتخار میکنند و در پی فرصت هستند که وحدت ملی را به مخاطره بیندازند. آنها اقتدار و امنیت ملی را نشانه گرفته اند و حاضر نیستند از خیمه دشمن فاصله بگیرند و به دامن ملت برگردند.
دو تن از مجرمان فتنه سال 88 در سفر هیئت پارلمانی اروپا به سفارت یونان رفتند و مزد خیانت خود را در قالب نشان ساخاروف دریافت کردند. این رویداد نشان داد که فتنه سال 88 منشاء خارجی دارد و مجرمان فتنه اصراری ندارند این سند خیانت را حتی پنهان کنند.
در آستانه 9 دی سالروز قیام تاریخی ملت ایران قرار داریم، روزی که مردم اوج بصیرت و نیز قدرت خود را در دفاع از نظام الهی جمهوری اسلامی نشان دادند. لازم است با بازخوانی فتنه هوشیار باشیم و از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم.
دلسوزی و ترحم بر سران فتنه و کسانی که همچنان در خیمه دشمن علیه ملت موضع ضد انقلابی خود را حفظ کرده اند ساده انگاری است.
حماسه 9 دی یک روز ماندگار در تاریخ ایران اسلامی است. در این روز مردم خواهان محاکمه و مجازات سران فتنه شدند. اما قوه قضائیه و مقامات امنیتی صرفا به اقدامات تامینی اکتفا کردند و مجازات و محاکمه را به زمان بعد موکول کردند. سئوال این است که این زمان کی فرا خواهد رسید. کمترین جرم آنها "بغی" و "محاربه" است. چرا مجازات این جرم به تاخیر میافتد؟ این تاخیر برخی را به طمع انداخته است که اصلا صورت مسئله فتنه را پاک کنند و آن را "سوءتفاهم" تعبیر کنند. با محاکمه و مجازات سران فتنه باید به این تعبیر و تفسیر وارونه پایان داد.برخی در دولت اعتدال در حالی که سران فتنه هنوز سر موضع هستند سخن از پایان کدورتها و بخشش دو طرف دعوا به میان میآورند آنها میخواهند با سادهانگاری بر سر جنایات فتنه 88 سرپوش بگذارند. هیچ تلاشی را هم برای پیاده کردن سران فتنه از موضع خود نمیکنند. باید هوشیار بود از سوراخ فتنه دوبار گزیده نشویم.