نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

(28 خرداد 98)

یکی از امتیازات نظام‌های مردمی و حکمرانی خوب؛ پاکدستی و پاکدامنی مسئولان نظام، برگزیدگان ملت و کسانی است که به نحوی از انحاء مسئولیت حاکمیتی دارند. حادثه  قتل همسر وزیر سابق علوم، آموزش و پرورش و شهردار سابق تهران موجی از تأسف در مردم پدید آورد که چگونه برخی علی‌رغم اطلاع از وضعیت او اصرار داشتند وی به عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی برسد. مردم براساس آموزه‌های دینی حق دارند حاکمان آنها از درجه‌ای از پاکدامنی و پاکدستی برخوردار باشند تا بتوانند با صیانت از اخلاق جامعه و نیز رعایت بیت‌المال کارآمدی نظام را ارتقاء بخشند. تصویب قانون رسیدگی به دارایی مقامات و مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی که در نهم آذر 94 پس از تصویب و طی مراحل مختلف سرانجام در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی به چاپ رسید، یک گام به جلو برای تطهیر نظام از نااهلان و نامحرمان بود. با آنکه طبق این قانون باید در یک مهلت 6 ماهه آیین‌نامه اجرایی آن نوشته شود.
اما متأسفانه 4 سال طول کشید تا قوه قضائیه بر این قانون آیین‌نامه بنویسد و سرانجام در اول خرداد 1398 تدوین آیین‌نامه به پایان رسید و رئیس‌ قوه قضائیه هم اکنون آن را برای اجرا ابلاغ کرده است. براساس این قانون یک اداره زیر نظر حوزه ریاست قوه‌قضائیه به نام «اداره کل ثبت دارایی مقامات مسئول» تشکیل شده است. تا تمامی مسئولان نظام اعم از انتصابی و انتخابی که در 28 گروه یا رده حاکمیتی طبقه‌بندی شده‌اند، دارایی خود، همسر و فرزندانشان را به قوه قضائیه اعلام ‌کنند تا دارایی آنها ابتدا و انتهای پذیرش مسئولیت در نظام، به غیر حق افزایش پیدا نکرده باشد.

(21 خرداد 98)

راهبرد آمریکایی‌ها در برزخ دَوَران دو مقوله «زوراندیشی» و «دور اندیشی» سیر می‌کند. راهبرد آنها جواب نداده است. آنها به سرعت به سمت بحرانی عمیق هدایت می‌شوند  و از آن خلاصی نخواهند یافت.‌ «زوراندیشی» آنها حکم می‌کند بزنند زیر هر پیمان و معاهده‌ای که فکر می‌کنند می‌توانند باج بیشتری از طرف مقابل بگیرند. اما «دوراندیشی» آنها می‌گوید؛ این «زور» به‌زودی علیه خود آنها به‌کار خواهد رفت و هزینه بیشتری را باید پرداخت کنند. آنها با همین راهبرد با کره شمالی وارد گفت‌وگو شدند به در بسته خوردند. با چینی‌ها در جنگ تعرفه‌ها کم آوردند. در مورد برجام هم دچار خبط عظیمی شدند. با پاره کردن برجام رشته دیپلماسی خود را با شرکای جهانی و نیز تداوم حقه‌بازی علیه ملت ایران را پاره کردند. حالا یا باید به طرف جنگ بروند یا به طرف پذیرش تعهدات، هر دو راه برای آنها بسته است. دوراندیشی آنها می‌گوید؛ طرفی از دخالت نظامی نخواهند بست. چون در باتلاق جنگ عراق، سوریه و افغانستان گیر کرده‌اند و نمی‌توانند خود را درگیر جنگی جدید بکنند و نمی‌دانند آینده آن را پیش‌بینی کنند. هزینه‌های این جنگ کمر اقتصاد آمریکا را خواهد شکست به‌علاوه اینکه افکار عمومی آمریکا تاب پذیرش جنگ جدید را ندارد. ارتش آمریکا برای یک جنگ متقارن طراحی شده است. آنها در جنگ نامتقارن که اکنون در غرب آسیا در جریان است حرفی برای گفتن ندارند. بازگشت به برجام هم جز خفت‌وخواری و پذیرش شکست  برای آنها رقم نخواهد زد. به  همین دلیل به ظاهر پیش شرط‌ها را برداشته‌اند  تا دوباره به میز مذاکره برگردند تا آنها را در خلال مذاکره مطرح کنند. آمریکایی‌ها مذاکره می‌کنند تا جنگ نکنند، مذاکره می‌کنند تا امتیازی ندهند پس بهترین گزینه آنها مذاکره برای مذاکره یا به اصطلاح سرکار گذاشتن دستگاه دیپلماسی ماست. اینکه رهبری معظم انقلاب می‌فرمایند نه مذاکره نه جنگ از یک واقعیتی سخن می‌گویند که فعلاً  آمریکایی‌ها با آن روبه‌رو هستند حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه هر کدام نمادی برای اعلام تفکر خود دارند. نماد اولی الاغ و دومی فیل است. اکنون فیل‌ها  سرکار هستند. جثه بزرگ آنها مانع از هر تحرکی شده است این اوضاع را الاغ‌‌ها برای آنها مهیا کرده‌اند. همین الاغ‌ها نآدر اول انقلاب به ایران حمله کردند و در صحرای طبس به امر خداوند تبارک و تعالی نابود شدند و طعم شکست حمله مجدد به ایران را برای اولین بار چشیدند. 

(19 خرداد 98)

خدا رحمت کند مرحوم حبیب‌الله عسکر اولادی را یک وقتی در اوج گفت‌وگو با اصلاح‌طلبان که به طور مکتوب دو دوره رد و بدل و در رسانه‌ها هم منعکس شد، به من می‌گفت؛ به برخی از آنها پیام دادم؛ «ما شوخی ناموسی با شما نداریم. مسائل مربوط به اصل انقلاب، آرمان‌های امام، ولایت فقیه و مبارزه با آمریکا جزء نوامیس فکری ماست ما در این‌باره با شما شوخی نداریم.» متأسفانه برخی از همین اصلاح‌طلبان به نصایح او گوش ندادند و رفتند زیر خیمه فتنه برای بازگشت سلطه آمریکا سینه زدند، البته به جایی هم نرسیدند. رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشگاهیان به موضوع مذاکرات و سمومات ناشی از آن در راه پیشرفت انقلاب اشاره کردند و گفتند: «مذاکره مکمل راهبرد فشار است در مسائل ناموسی انقلاب همچون توان دفاعی کشور نمی‌توان مذاکره کرد.» 

(12 فروردین 98)
وصیتنامه سیاسی- الهی امام خمینی (ره) هفت سال قبل از وفات ایشان نوشته شد. مخاطب این وصیت‌نامه ملت ایران، مسلمانان جهان و نیز مردم سراسر دنیا و نسل‌های آینده است. او چونان پیامبری که پرچم‌دار آزادی و رهایی بشر از طواغیت زمان را به‌عهده دارد با بشریت معاصر سخن گفت و مرامنامه انقلاب اسلامی را به عنوان تنها ره رهایی بشر از گرفتاری‌هایی که قداره ‌بندان جهانی و فیلسوفان ماتریالیسم و مدرنیسم برای انسان‌های معاصر پدید آورده‌اند، ارائه داد. او در مقدمه این پیام تاریخی، اسلام و مکتب اهل بیت (ع) را که انقلاب اسلامی از آن الهام گرفته به  جهان معرفی می‌کند و از انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده‌ بی‌بدیل تاریخ معاصر یاد می‌نماید. او از خطراتی که بشریت و نیز مسلمانان را تهدید می‌کند و نیز توطئه‌ها و دسیسه‌ها و نیرنگ‌هایی که در قرون اخیر بر بشریت رفته سخن می‌گوید و همگان را به مرور تاریخ خونباری که مدرنیسم بر انسان‌ها رقم زده دعوت می‌نماید و سپس به ابعاد گوناگون و برکات انقلاب اشاره می‌نماید و از ملت و توده میلیونی ایرانیان در عصر حاضر به عنوان ملتی یاد می‌کند که بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله (ص) و مردم کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین‌بن‌علی (ع) است.

(9 خرداد 98)

رئیس‌جمهور در جمع اهل‌ رسانه گفت: «روزانه هنگام رفت و آمد در خیابان‌ها و همچنین در سفرهای استانی از چهره مردم؛ شرایط کشور و زندگی آنها را شخصاً ارزیابی می‌کنم من هر روز از توی ماشینم قیافه مردم رو می‌بینم و نظرسنجی می‌کنم از روی اینکه چند نفر می‌خندند، چند نفر عصبانی هستند و چند نفر قیافه‌شون گرفته است»

(7 خرداد 98)

این روزها جهانیان در حیرت عظیم‌ترین نمایش نیایش الهی ایرانیان در هزار و چهارصدمین سال شهادت امیر مومنان حضرت علی(ع) هستند. هزار و چهارصدسال پیش مردی در مسجد کوفه به هنگام نماز به شهادت رسید که جرمش حمایت از مظلوم، اجرای عدالت و حرکت در مسیر عصمت بود. او نفس و جان پیامبر(ص) و مایه اصلی اتمام نعمت الهی بر روی زمین بود. میلیون‌ها عاشقان علی(ع) در ایران به یاد او سه شب را تا سحر نخوابیدند و در حسینیه‌ها، مساجد و بقاع متبرکه و امامزادگان به ذکر خدا و یاد پیامبر و ائمه معصومین شب را به صبح رساندند. هیچ مردمی در روی زمین به جز مردم ایران وجود ندارد که به خدا اینقدر شگفتانه نزدیک و صمیمی باشد و با او در دل شب به گفت‌وگو و راز و نیاز عاشقانه بپردازد.

(4 خرداد 98)

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان فرمودند: "جوانان از 22 ساله تا 40 ساله می توانند در نظام مدیریت کشور تحول ایجاد کنند"و نیز فرمودند: "زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید". این خطاب هم به جوانان هم به مسئولان کشور بود. واقعیت این است که مدیریت کشور از پیرسالاری رنج می‌برد. بسیاری از مشکلات کشور به‌خاطر آن است که کسانی در "اجرا" جای خوش کرده اند که از تحرک کافی و اقدام به‌هنگام و تدبیر در رفع مشکلات مردم برخوردار نیستند.آنها گرفتار بی‌تصمیمی،‌بدتصمیمی و دیر تصمیمی هستند و اینها نشانه های پیری در مدیریت است. پیامبر اسلام در 40 سالگی به پیامبری از سوی خداوند تبارک و تعالی، مبعوث شد. امیرمؤمنان حضرت علی بن ابیطالب در سی و چند سالگی از سوی پیامبر گرامی اسلام به امر خداوند بزرگ به امامت مسلمین منصوب شد و سیره پیامبر در اداره مسلمین تکیه بر جوانان بود. پیامبر در اواخر عمر خود اسامه بن زید را که جوانی 18 ساله بود به عنوان فرمانده جنگ با رومیان انتخاب کرد. هم او بود که بعد از فتح مکه یک جوان 21 ساله را به فرمانداری ام القرای اسلام منصوب کرد. 

(31 اردیبهشت 98)

رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در درس خارج فقه ذیل تفسیر روایتی فرمودند:  «کسی که فکر عاقبت کار را نکند حازم نیست. حازم یعنی آدم باهوش و خردمند، کسی که کار را محکم‌کاری می‌کند.» و نیز فرمودند: « کسی که فکر عاقبت کار خود را نکند خردمند و محکم‌کار نیست. ملاحظه عاقبت کار، منافذ فکری و روحی انسان را باز می‌کند. تصمیمی که می‌خواهی بگیری ببین عاقبت کار چه می‌شود. دنبالش چیست؟ حرکت دشمن در قبال آن چیست؟ شما چه کاری می‌توانی بکنی؟» دست فرمان دولت در گفت‌وگو با غرب در رسیدن به  برجام از فقد هوشیاری، دوراندیشی و استوارکاری رنج می‌برد و از اول مسیری کج راهه را رفت. دولت توافقی را پذیرفت که نامتوازن،‌ ناهمزمان، فاقد ضمانت اجرایی، فاقد مکانیسم شکایت و اخذ خسارت بود. توافقی که طرف مقابل بی‌هیچ هزینه‌ای پس از گرفتن امتیازات آن را زیر پا گذاشت. متأسفانه رئیس‌جمهور در دیدار با اصحاب فرهنگ و هنر به گونه‌ای سخن گفت که گویی؛ توافق برجام مبتنی بر دانش و هنر و خلاقیت است. از همان موقع اعلام معلوم بود کوچک‌ترین حزم، دوراندیشی و عاقبت‌‌اندیشی در آن لحاظ نشده است. با آنکه مباحث و مسائل سیاست خارجی را که ربط به منافع و مصالح  ملی دارد به رقابت‌های سیاسی کشاندن سمّ است، عناصری در دولت آن‌را به قابت‌های سیاسی پیوند زدند. نقد مشفقانه را برنتافتند و زبان به اهانت، طعنه و سخره گرفتند. شروط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبری را ناقص عمل کردند، نتیجه آن شد که دیدیم فرصت‌های ذیقیمتی را در این 6 سال برای پیشرفت و توسعه کشور از دست دادیم. دستاوردی جز هیچ به اعتراف دست‌اندرکاران برجام برای کشور حاصل نشد. بیانیه اخیر شورای عالی امنیت و سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر توقف برخی تعهدات برجامی نقطه  پایانی بر این  کج‌راهه بود.