نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

(23 دی 96)

بصیرت ، زمان شناسی و لحظه‌شناسی حکم می کند، بدانیم در نهادهای امنیتی آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای آنها درباره ایران چه می گذرد. استراتژیست‌های آمریکا "میز" ایران در سیا را به «مرکز» ارتقاء دادند. امروز جایگاه ایران اسلامی از منظر امنیت ملی آمریکا دیگر یک «میز» نیست بلکه یک کانون مهم و یک مرکز استراتژیک است. بازخوانی راهبرد آمریکا در ایران پس از آشوب  اخیر ضروری است.دشمنی آمریکا با ملت ایران طی 40 سال اخیر مبتنی بر یک تحلیل نیست بلکه بر اساس اخبار و اطلاعاتی است که در رسانه ها  یا در گویش‌های مختلف سران آمریکا و هم‌پیمانان اروپایی آن قابل رویت است. متاسفانه جریانی در داخل با  کوچک‌نمایی این اخبار و اطلاعات و بزرگ‌نمایی مشکلات و دوقطبی سازی‌های کاذب دشمنی آمریکا و غرب را پنهان می کند و از این باب با سرویس‌های امنیتی دشمن کاملا همگراست .

(21 دی 96)

تحلیل جامع مقام معظم رهبری از دیوانه ‌بازی ‌های ترامپ و ضد انقلاب در سالروز 9 دی امسال، مخاطب را از هر گونه روشنگری در باره این پدیده بی نیاز 
می کند.اینکه حوادث اخیر یک «پاتک» دشمن در پاسخ به «تک» ‌های انقلاب است، همچون چراغی ابعاد مسئله را روشن ‌تر می کند.رهبر معظم انقلاب از مردم ایران به خاطر دفع این پاتک با تعابیری نو تشکر کردند و ملت را بصیر ، زمان ‌شناس، لحظه شناس، با همت، رشید و وفادار توصیف نمودند و نکته مهم در بیان ایشان این بود که این ماجرا به دفع پاتک دشمن ختم نمی شود و صریح فرمودند: «آمریکا منتظر ضربه ما باشد و خسارت‌ های وارده، بی ‌تقاص و دیوانه ‌بازی ‌های ترامپ، بی ‌جواب نمی ماند.»بدون شک آنها که در این لات بازی ‌های نرم دخیل بودند، مجازات می شوند. آمریکا و شرکای منطقه ‌ای آنان باید منتظر «تک» انقلاب اسلامی باشند.

(17 دی 96)

رصد هوشمندانه مردم از فتنه ها و تحلیل های آنها با مسئولین دو خروجی متفاوت دارد. با آنکه ابزارهای پیچیده‌ای در دست مردم نیست اما فهم آنها از مسائل، خیلی دقیق تر و جدی تر از مسئولین است.
یک شعار کلیدی در میان شعارهای مردم در تظاهرات خودجوش چند روز گذشته بیش از دیگر شعارها توجه هر ناظر این تحولات را به خود جلب می کرد. این شعار حکیمانه، سیاستمدارانه و پژوهشگرانه این بود؛
«مرگ بر فتنه گر، چه در غرب، چه در قصر، چه در حصر».

(13 دی 96)

ده‌ها تجمع اعتراضی کارگری، صنفی و اجتماعی در 9 ماهه اخیر در نهادهای امنیتی و قضائی ثبت شده و هیچ کدام مجوز برگزاری نداشته اند. در هیچ یک از این اجتماعات شعار ساختارشکنانه داده نشده است. مردم در کمال آرامش تجمع خود را برگزار و دیدگاه‌های انتقادی خود را ابراز و حتی قطعنامه صادر می کردند. مسئولین هم کم و بیش به میان معترضین می آمدند و در حد مقدورات و وسع خود پاسخگو بودند.

(11 دی 96)

این روزها هر کس به ناآرامی‌ها در برخی ازشهرها از جمله تهران می نگرد،از چیستی و کیستی آن سوال می کند.
توئیت هشتگ تظاهرات سراسری برای حضور ساختارشکنانه 27 درصد از عربستان، 7 درصد از انگلیس، 5 درصد از فرانسه، 5 درصد از آلمان و 4 درصد از امارات بوده است. مابقی هشتگ‌ها از رژیم صهیونیستی، کانادا، سوئیس، هلند،  سوئد و... توئیت کرده اند.

(5 دی 96)

1- جنگ نرم صحنه تقابل دروغ‌های بزرگ با واقعیت‌های انکار ناپذیر است. سال 88 در پی اعلام نتایج انتخابات، دروغ تقلب را موسوی و کروبی مطرح کردند و تا کنون هم پای آن ایستاده اند. این دروغ توسط 2500 سایت و وبلاگ مرتب بازتاب داده می شد و رادیو ‌آمریکا و رادیو اسرائیل و «بی‌بی‌سی» آن را در رسانه های جهان شارژ می کردند.

(4 دی 96)

هر سال بحث‌های بودجه از اواخر آذرماه شروع می شود، تا پایان اسفند دو قوه مقننه و مجریه را به خود مشغول می کند . مردم نیز به دلیل حساسیت‌های اقتصادی و اجتماعی بحث‌های بودجه را از رسانه‌ها دنبال می‌کنند. امسال دو عنوان «بودجه عملیاتی» و «حسابرسی عملکرد» بیش از هر عنوانی در مصاحبه‌ها و گزارش ها و بحث‌های مربوط به بودجه مطرح می شود.
بودجه عملیاتی چیست؟ هر کشوری که بخواهد راهبردهای اقتصادی خودرا دقیق عملیاتی کند ناچار از بودجه عملیاتی است. به طور کلی سه روش اصلی اجرای بودجه ریزی عملیاتی دارد؛

(2 دی 96)

آقای روحانی دولت را از احمدی‌نژاد با 200 هزار میلیارد بدهی تحویل گرفت.
امروز گفته می شود این بدهی تا پایان دی ماه 95 بیش از 700 هزار میلیارد تومان است. دولت یازدهم بدهکارترین دولت پس از انقلاب است.
رئیس جمهور در گزارش 100 روزه عملکرد خود در ششم آذر 92 گفته بود ؛«بدهی دولت به سیستم بانکی در روزی که ما دولت را در مرداد ماه تحویل گرفتیم ، بیش از 74 هزار میلیارد تومان بوده است. بدهی دولت به صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی 60 هزار میلیارد تومان بوده است. آمار و ارقامی که بخش های مختلف دولت به من دادند، بدهی دولت به پیمانکاران و بخش‌های مختلف و بخش خصوصی ، حدود 55 هزار میلیارد تومان است ، یعنی شما همین 3 رقم را کنار هم قرار دهید، 74هزار ، 60 هزار و 55 هزار میلیارد تومان که ارقام دیگری هم هست ، بدهی صندوق‌های بازنشستگی نیروهای مسلح ، رقم‌های عجیب و غریبی گزارش دادند که خودشان بعدا برای مردم توضیح می‌دهند، رقم خیلی بالاتر از 200 هزار میلیارد تومان است.»
وزارت اقتصادی و دارایی دولت یازدهم یکسال بعد اعلام کرد بر اساس اسناد و آمار و ارقام و مدارک رقم بدهی دولت به 380 هزار میلیارد تومان می رسد . با این توضیح که این بدهی شامل بدهی شرکت‌های دولتی هم می شود.

(28 آذر 96)

اگر به فکر بودجه دفاعی کشور برای تأمین امنیت مردم نباشیم، دشمن حمله کند ده ‌ها برابر آنچه که امروز برای امنیت هزینه می‌کنیم باید هزینه کنیم.
اگر به فکر خشکسالی و خشک شدن تالاب‌ ها و دریاچه‌ ها نباشیم و برای رفع تهدیدات زیست محیطی هزینه نکنیم، فردا برای آوارگی و هجوم مردم به حاشیه شهرها و مشکلات اقتصادی ناشی از آن باید میلیاردها تومان هزینه کنیم تا تهدیدات این پدیده را رفع کنیم.
اگر به فکر مقاوم سازی سازه ‌ها و ساختمان ‌ها در مسیر زلزله و گسل ‌های شناخته شده نباشیم، با یک زلزله باید هزاران میلیارد تومان هزینه کنیم و همه چیز را از نو بسازیم.

(22 آذر 96)

اصلاح طلبان چه می کنند، حال و روزشان چیست؟ ادامه ائتلاف آنها با اعتدالیون به کجا ختم می شود؟ نسبت آنها با انقلاب و نظام کدام است؟ اینها سوالاتی است که ذهن برخی افراد از جامعه سیاسی کشور را به خود مشغول داشته است.اخیرا نوشته‌ای خواندم که به بخشی از این سوالات پاسخ می دهد. (1) سعید حجاریان یکی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات در باره حال و روز اصلاح طلبان می نویسد: «اصلاحات حال و روز خوبی ندارد... کسانی که به دنبال قیام‌های خیابانی هستند ره به جایی نمی‌برند... پروژه‌های انقلاب در انقلاب یا انقلاب مستمر ره به جایی نمی برد... اصلاح طلبان فکر نمی کردند ممکن است کرسی های شورای دوم به کلی واگذار شود یا گمان نمی کردند روزی دولت معجزه جایشان را بگیرند. آنها گمان می کردند نبض جامعه را در دست دارند و چشم‌انداز سبزی در مقابلشان تا افق های دوردست گشوده است. آنها غافل بودند که ارتش ذخیره بیکاران و نیروهای حاشیه‌ای قدرت گرفته‌اند و ممکن است به خاطر یارانه تن به هر کاری بدهند. آنها ندیدند بوش در آمریکا سر کار آمده است و چه نگاهی به ایران دارد، آنها ندیدند منطقه در حال میلیتاریزه شدن است. آنها ندیدند...»او می نویسد: «جوهر اصلاحات، توسعه سیاسی است اما در کنار توسعه سیاسی لازم بود به مقوله عدالت هم پرداخته شود. غفلت از عدالت باعث شد عده ای با شعارهای پوپولیستی، خود را مدافع عدالت معرفی کنند.»او راه حل برون رفت اصلاحات از وضعیت کنونی را این می داند که؛ اصلاح طلبان بتوانند در زمینه‌های اخلاق، عدالت و آزادی خط قرمزهای خود را تعیین کنند و از آن عدول نکنند تا بتوانند در  ائتلاف ها شرکت و به قول او با «قدرت» گفتگو کنند! او اعتراف می کند که اصلاح طلبان در گذشته از این خطوط قرمز عبور کرده اند.