(13 دی 96)
دهها تجمع اعتراضی کارگری، صنفی و اجتماعی در 9 ماهه اخیر در نهادهای امنیتی و قضائی ثبت شده و هیچ کدام مجوز برگزاری نداشته اند. در هیچ یک از این اجتماعات شعار ساختارشکنانه داده نشده است. مردم در کمال آرامش تجمع خود را برگزار و دیدگاههای انتقادی خود را ابراز و حتی قطعنامه صادر می کردند. مسئولین هم کم و بیش به میان معترضین می آمدند و در حد مقدورات و وسع خود پاسخگو بودند.
لازمه یک جامعه آزاد و با ادب و آداب مدنی هم همین است. بارها مردم تهران تجمع های اعتراضآمیز مالباختگان مؤسسات اعتباری و مالی را در جلوی مجلس، نهاد ریاست جمهوری و دیگر نهادهای مسئول مثل بانک مرکزی دیده اند. اجتماعات پراکنده کارگری برای حقوق معوقه یا تعطیلی بنگاههای اقتصادی در مرئی و منظر مردم بوده است. بسیاری از مطالبات مردم در این اجتماعات طرح و از طرف مسئولین کم و بیش پاسخ داده میشد. از اول انقلاب تا کنون چنین تجمعاتی مسبوق به سابقه بوده است.
عقل سیاسی و اجتماعی و شعور سیاسی معترضین حکم می کرده است که اعتراض یا مطالبه خود را بدون خشونت و بدون اهانت و استهزاء و درشتگویی مطرح کنند تا به نتیجه برسند. معترضین با درک موقعیت کشور و مقدورات آن و دشمنی سرسختانه و لجوجانه آمریکا علیه ملت ایران نیک می دانند شمار زیادی از مشکلات اقتصادی به جز آنها که مربوط به سوء مدیریت برخی مدیران است، مربوط به فشارهای آمریکا و تحریم اقتصادی کشور به ویژه تشدید آن در دولت یازدهم و دوازدهم است. بنابر این اگر قرار است شعاری داده شود که مربوط به نوع خواسته اقتصادی و اجتماعی هم نباشد، شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر انگلیس است.
طی چند روز گذشته مقامات کاخ سفید و مسئولین سیاست خارجی آمریکا و حتی مسئولین سابق آمریکا بی پروا با حمایت از آشوبها و اغتشاشات مشتی مزدور و وطن فروش که خود راه انداخته اند، این آشوبها را به نام مردم ایران سند زده و مدعی حقوقی شدهاند که خود ضایع کرده اند.
آتش زدن پرچم جمهوری اسلامی، آسیب رساندن به اماکن عمومی به ویژه ایستگاههای شرکت واحد اتوبوسرانی که مورد استفاده اقشار محروم جامعه است و همچنین فحاشی و هتاکی و شعارهای ساختارشکنانه مربوط به چه مطالبه اقتصادی و معیشتی است که در فراخوانهایی که بیش از دو سوم آن از لندن، پاریس، واشنگتن، تل آویو و ریاض به صورت هشتگ در فضای مجازی تحت عنوان تظاهرات سراسری برای اعتراض به گرانی و تورم و بیکاری نشر می شود؟
این جماعت وطن فروش خارج نشین که امور خود را با مزدوری و خیانت به مردم از طریق اخذ جیره جنگی از سیا، موساد و ام آی 6 می گذرانند کجا طعم تلخ بیکاری و تورم و گرانی را حس کرده اند؟ آنها که سر در آخور دشمن دارند.
تخریب اموال عمومی مگر اشتغال می شود؟ مگر با کشتن مردم بیگناه، آن هم مردم محروم، گرانی و تورم کاهش می یابد؟ آمریکایی ها و غربیها اگر دلشان برای ملت می سوزد پولهای بلوکه شده ایران را در اروپا و آمریکا آزاد کنند، تحریمهای اقتصادی و تحریم های بانکی را بر اساس پیمان برجام بردارند. نمی شود از آن طرف فشار اقتصادی به مردم ایران وارد کنند و مشتی تبهکار و اغتشاشگر مزدور را به خیابانها بریزند و بعد هم حق ملت را بخورند و اشک تمساح بریزند!
از میان 1148 شهر ایران تنها در چند شهر تجمعات آشوب طلبانه در حد 50 تا 500 نفر برگزار شد. معترضین به وضع اقتصادی از همان ساعات اولیه خرج خود را از اراذل و اوباش و اغتشاشگران منافق جدا کردند. متأسفانه در چند شهر، آشوب طلبان به غیر از تخریب اموال عمومی، دست به جنایت و قتل زدند و مردم بی گناه را کشتند که باید توسط مقامات امنیتی و قضائی به اشد مجازات برسند. اینها محارب هستند و باید حکم محارب در باره آنها اجرا شود.
خوشبختانه تظاهرات خودجوش مردمی در همین شهرها و سایر شهرهای ایران و آن هم با نسبت هزاران برابر آنچه اوباش به کف خیابانها آمدند برگزار شد و هنوز هم ادامه دارد. حرف مردم با دستگاه قضائی و انتظامی این است؛ اگر در برخورد با محاربین مماشات کنید ما رأساً وارد کارزار می شویم و آشوب طلبان را سرجای خود می نشانیم.
کل زوری که آمریکا، اسرائیل و انگلیس و شرکای منطقه ای آنان، تکفیریها و منافقین، سلطنتطلبها و ضدانقلاب و تتمه قاچاقچیان مواد مخدر معدوم در این چند روز در کف خیابان به میدان آوردند نشان داد واقعاً دشمن با هزینه دهها و صد میلیون دلاری برای تنظیم و ساماندهی زیرساخت آشوب، نشان داده اند چقدر حقیر، کوچک و بیچاره هستند. اعتراض مدنی، ادب و آداب دارد. آنچه اوباش و
تخریب گران از خود نشان داده اند نوعی وحشی گری منافقانه و کافرانه است. مردم طی 40 سال گذشته نوع برخورد با این وحشیگریها را خوب می دانند. رسانه ملی باید نقاب از چهره پیاده نظام خسته و زخمی و رنجور نبرد نرم سوم آمریکاییها بردارد تا مردم ماهیت منافقین جدید را بهتر بشناسند.
آمریکاییها امروز مشغول گله داری مشتی روزنامه نگار به قول خودشان اصلاح طلب و روشنفکران غرب زده در رسانه های امپریالیستی خود هستند. فرانسوی ها منافقین تروریست را که دستشان به خون
17 هزار نفر از مردم ایران آغشته است همه روزه شارژ، تعمیر و مرمت می کنند، به اینها ماموریت دادهاند بالاخره باید کاری بکنند،
مفت خوری بس است. این جماعت قدرت طلب و شهوت پرست مامورند نبرد نرم سوم غرب در ایران را تمهید کنند تا مردم ایران نتوانند
چهل سالگی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند.
در این نبرد، اول نظام بعد دولت و بعد ملت ایران هدف است. تکلیف نظام و مردم با این جماعت روشن است. دولت باید مرز خود را با فتنه غرب و به ویژه آمریکاییها روشن کند، چیزی که گاهی مورد غفلت قرار میگیرد.
رئیس دولت باید در موضع گیریهای داخلی و خارجی صریح تر و جسورانه تر و شجاعانه تر علیه مظالم آمریکا و اذناب او در منطقه به ویژه در باب مداخله در امور داخلی ایران موضع بگیرد. ملت قطعاً با این مواضع همراهی می کنند و آشوب طلبان را سرجای خود می نشانند. اگر تخریبگران و اغتشاشگران ادب و آداب اعتراض را رعایت نکنند، مردم با رعایت ادب و آداب انقلابی، درسی به آنها خواهند داد که دیگر هوس نکنند به عنوان پیاده نظام آمریکا در نبرد نرم آمریکا جیره جنگی بگیرند.