موضوع مذاکرات
هسته ای ایران و1+5 با راهبرد نرمش قهرمانانه به پیش میرود. نگرانی که از
سوی نخبگان جامعه و آگاهان به مسائل سیاست خارجی وجود دارد این است مبادا
این نرمش به "چرخش" برسد.
"زمان" در مذاکرات مهم است و از این مهمتر نوع واصل توافقات میباشد بر
خلاف برخی که توافق ژنو را با عهدنامه ترکمنچای مقایسه میکنند باید پذیرفت
این توافق نه فتح الفتوح است و نه چیزی که در یک داوری افراطی آن را با
قرارداد ترکمنچای مقایسه کنیم.
این دوره از مذاکرات همانند دور اول در
زمان دوران اصلاحات که 678 روز طول کشید آزمونی جدید برای راستی آزمایی
مقاصد و نیات غربیهاست که در دور اول آنها نشان دادند نمیتوانند اعتماد
ما را جلب کنند. نتیجه عقبنشینیهای کارگزاران هستهای دولت خاتمی باعث شد
در تابستان 82 کشور تا مرز حمله نظامی آمریکا تهدید و متهم به محور شرارت
شود. در
21 شهریور 82 شدیدترین قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران
صادر شد. امروز نیز علیرغم اینکه آمانو بارها اعلام کرده است ایران به
تعهدات خود در توافق ژنو عمل کرده است و علیرغم اینکه طرف غربی به تمام
تعهدات خود عمل ننموده و اما و اگرهایی در تئوری توافق و عمل به توافق
میآورد شاهد صدور قطعنامه ضدایرانی پارلمان اروپا تحت عنوان راهبرد
اتحادیه اروپا درباره ایران هستیم.
قطعنامهای که استقلال سیاسی کشور را به سخره گرفته است.
قوانین مترقی قرآن و احکام نورانی اسلام در باب قصاص و همجنسگرایی مورد و
هن قرارداده و حتی مشروعیت رای رئیس جمهور را زیر سئوال برده است باید دید
کجای کار ما ایراد داشته که اتحادیه اروپا را دچار توهم کرده است. قرارداد
ترکمنچای قرارداد ننگینی بود سرزمینهای زیادی را از تمامیت ارضی کشور جدا
کرد. اما ننگینترین بند آن ماده هفتم معاهده بود که ناظر به حمایت و تعهد
پادشاه روسیه نسبت به حمایت از قاجار و سلطنت عباس میرزا بود این ماده پای
روسها را همیشه به دخالت مستقیم و آشکار در امور داخلی ایران باز کرد.
تضمین سلطنت قاجار ربطی به مناقشات مربوط به سرزمینهای اختلافی نداشت. اما
نادیده گرفتن عزت و شرف ملی و استقلال کشور باعث شد که چشم و گوش کسانی حتی
مثل قائممقام فراهانی نسبت به این خبط عظیم بسته بماند.
اگر امروز می بینیم پارلمان اروپا خود را مجاز میداند در ریز مسائل سیاسی،
فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و علمی دخالت کند و قطعنامههای یک سویه
ترکمنچایی صادر کند، محصول همان خبط عظیم است.
جالب است پارلمان اروپا رسما از یک جماعت روسیاه، فتنه گر و تبهکار در داخل
حمایت میکند. آنها این بد نامی ( بخوانید تحتالحمایگی) را نه تنها انکار
نمیکنند، بلکه با آن نوعی همنوایی هم مینمایند.
انجمن صنفی مطبوعات که اکنون اغلب کادرهای آن به خارج فرار کردند و در
بیبیسی، رادیو آمریکا و رسانههای دشمن کار میکنند مورد حمایت برخی در
داخل قرار میگیرد و برای بازگشایی آن به پروندهسوزی روی میآورند، قوه
قضائیه در برابر این پدیده زشت که این انجمن شعبهای در داخل داشته باشد
مقاومت میکند. یک دفعه پس از یک ماه پارلمان اروپا تمام قد از این جماعت
حمایت میکند و این همصدایی را با عناصری در داخل واتاب میدهد.
بگذریم، زمان برای توافق مهم است. امام(ره) زمانی قطعنامه را پذیرفت که
تمام دنیا پشت صدام ایستاده بودند و سر ریسمانی را گرفته بودند که
امام(ره) این سوی مقابله آن را رها نمی کرد. امام(ره) با هوشمندی در زمان
خاص خود سر این ریسمان را رها کرد در آن سوی ریسمان همه روی هم ریختند و در
این در هم ریختگی سر صدام به بالای دار رفت. آمریکاییها درگیر جنگی شدند
که فاتح آن ایران بود. هیچ کس
تا کنون نبوغ امام(ره) را در هشت سال پایداری و مقاومت در دفاع مقدس به
تحلیل ننشسته است. فتوحات امام (ره) در صلح به مراتب بزرگتر و عجیبتر از
دوران جنگ بود.
فتوحاتی که نه تنها باعث
سقوط بغداد شد بلکه جغرافیای نظامی و سیاسی منطقه را به سرعت دگرگون کرد به
گونهای که رژیم صهیونیستی برای اولین بار طعم تلخ شکست را در نبردهای 33
روزه حزبالله، 22 روزه و
8 روزه حماس تجربه کرد. نگارنده معتقد است پذیرش توافق یک روزمانده به
گزارش 100 روزه رئیس جمهور به مردم به لحاظ "زمانی" ممکن است یک توافق
"خوب" بوده باشد. اما اگر این شتابزدگی وجود نداشت، شاید ما به یک توافق
"خوب"تر میرسیدیم.
در مثل مناقشه نیست اما در قضیه ترکمنچای عباس میرزا به نصایح خیر خواهان هم در "شروع" هم در " اتمام" جنگ توجهی نکرد او تعجیل کرد و مرتکب ننگین ترین خیانت به کشور شد.
چهارشنبه گذشته مذاکرات وین 3 پایان یافت. ظریف در پایان مذاکره گفت: "توافق کردیم هیچ چیز مورد توافق نیست تا همه چیز مورد توافق قرار گیرد" او تاکید کرد "تا 60 درصد به توافق رسیدیم" مفهوم این سخن با گزاره فوق این است که در هیچ چیز توافق نکردیم.
این در حالی است که آژانس و شخص آمانو مرتب گزارش میدهند که ایران به تعهدات خود عمل کرده است. از سویی هیچ سخنی از نحوه عمل به تعهدات طرف مقابل نیست. آمریکاییها هنوز تحریمهای بانکی و پتروشیمی را برنداشتند.
اگر این چند موضوع را در پایان مذاکرات، بگذاریم در کنار این سخن آقای ظریف که هنوز کار جدی نیاز است موضوع پیچیدهتر میشود.
مذاکرات وین 3 مثل همیشه با لبخند طرفین
پایان یافت و قرار شد ملاقات بعدی 23 اردیبهشت باشد. ما در دور بعدی
مذاکرات در حالی که حداقل 40 درصد اختلاف داریم می خواهیم وارد تدوین
پیش نویس توافقنامه نهایی شویم، پیشنویس وقتی در دستورکار قرار
می گیرد که تمام توافقات صورت گرفته و فقط طرفین روی کلماتی که بار حقوقی
توافق را تضمین کند وارد این مرحله میشوند. آیا اکنون در چنین وضعیتی به
سر میبریم؟
اوضاع جهان به هم ریخته است. مسائل اوکراین به مانند صحنه یک بزن بزن واقعی اعضای1+5 در آمده است. روسها را از گروه 8 اخراج کرده اند معلوم نیست آن طرف میز مذاکرات، اوضاع همانند گذشته باشد.
ارزیابی و درک عنصر "زمان" برای تیم مذاکره کننده ما مهم است. آیا کسانی که در خط مقدم دیپلماسی کشور در حال نبردند به این مهم توجه دارند.
اگر این غفلت صورت گیرد ممکن است نرمش قهرمانانه به نوعی چرخش در سیاست خارجی تبدیل شود.
چهارشنبه گذشته مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران و متخصصان سازمان انرژی اتمی چارچوبهای دقیقی را برای ادامه مذاکرات مطرح فرمودند که باید مورد توجه تیم مذاکره کننده باشد. این چارچوبها به شرح زیر است:
1- هیچ یک از دستاوردهای هسته ای تعطیل بردار نیست، مسئولان در این مورد باید تعصب داشته باشند.
2- کسی حق معامله بر روی دستاوردهای هستهای را ندارد.
3- مذاکرهکنندگان هیچ حرف زوری را نباید از طرف مقابل بپذیرند.
4- دانشمندان هستهای راهی را که آغاز کردند با قدرت ادامه دهند.
این چارچوب و خطوط قرمز اعلام شده در گذشته باید در تنظیم پیشنویس لحاظ شود و اگر نشود پیش نویس و نیز توافق به عمل آمده ورق پارهای بیش نیست.