خورخه ماریوبرگولیو یا همان پاپ فرانسیس رهبر مسیحیان کاتولیک جهان اواخر هفته گذشته به سرزمینهای اشغالی رفت. او گفته بود برای یک سفر مذهبی به بیتالمقدس میرود و از پیروانش خواسته بود برای او دعا کنند.(1) او در سفر به سرزمینهای اشغالی چند تصویر از خود نشان داد؛
1- پاپ به سنت یهودیان در کنار دیوار ندبه به عبادت پرداخت و براساس خرافات یهودیان کاغذنوشتهای را لای شکاف دیوار مقدس پنهان کرد!
2- پاپ از موزه یادمان هولوکاست بازدید و با نثار تاج گل بر مزار تئودور هرتزل بنیانگذار رژیم صهیونیستی، از وی ستایش کرد.
3- کار شگفت او در این سفر بوسه زدن بر دستان خاخام ارشد صهیونیستها به علامت سرسپردگی به مبانی فکری شکلگیری رژیم نامشروع اشغالگرقدس بود!
4- پاپ به همراه شیمون پرز رئیسجمهور قصاب رژیم اشغالگر قدس یک اصله درخت زیتون را به نشانه صلح! در زمینهای غصبی ملت مظلوم فلسطین غرس کرد تا موضع واتیکان در مورد خونخوارترین رژیم که بیش از 50 سال است سرزمین ملتی را غصب کرده و آنها را آواره کرده و دهها هزار نفر از اعراب ساکن در سرزمینهای اشغالی را قتلعام نموده است، به طور شفاف بیان شود.
تصویری که امروز رهبران واتیکان بویژه پاپ از خود نشان میدهند، یک تصویر ویژه است. این تصویر بدون شک به سخره گرفتن آموزههای واقعی مسیحیت است. دفاع پاپ از همجنسبازان و توجیه رویکرد برخی کشیشهای مسیحی به همجنسبازی و سوءاستفاده جنسی از کسانی که برای عبادت به کلیسا میروند، زشتترین کارنامه پاپ فرانسیس است. بوسه پاپ بر دستان خاخام ارشد صهیونیستها را باید تحلیل کرد. این تصویر یک تصویر فوقالعاده است. در طول تاریخ ادیان هیچ کس سراغ ندارد رهبر مذهبی یک آیین و دین، دست رهبر دین دیگر را به علامت مرید و مرادی ببوسد مگر اینکه از دین خود خارج شده باشد. سئوال این است که آیا تحلیل این بوسه آن است که پاپ و شماری از رهبران دنیای مسیحیت به آیین یهود برگشتهاند؟! یهودیان واقعی جهان، خاخامهای خونخوار مستقر در سرزمینهای اشغالی را یهودی نمیدانند. آنها صهیونیست هستند. آیا پاپ به آیین منحط و ضدبشری صهیونیسم روی آورده است؟ اگر پاسخ، مثبت است او در واتیکان چه میکند؟ او و رهبران دنیای مسیحیت باید پاسخگوی موج انزجار و نفرت مسیحیان جهان نسبت به این عمل باشند. مسیحیان ارتدوکس و کاتولیک جهان در شبکههای اجتماعی اعتراض جدی خود را به این عمل ننگین اعلام کرد و از آن به شدت شرمسار هستند!
اگر گمانه فوق صحیح نباشد، باید از این بوسه به عنوان یک سپاس و تقدیر و تشکر تاریخی یاد کنیم.
مسیحیان 800 سال پیش طی هشت جنگ 200 سال با مسلمانان در جنگهای صلیبی جنگیدند تا بر بیتالمقدس سیطره پیدا کنند اما توفیق نیافتند.
فقط در نخستین جنگ صلیبی که پای مسیحیان به بیتالمقدس رسید، تمام یهودیان و مسلمانان شهر را از دم تیغ گذراندند و حمام خون به پا کردند. تنها در معبد سلیمان 10هزار سر را از بدن جدا کردند و حتی کودکان و زنان را هم کشتند.
در دومین جنگ صلیبی مسلمانان، بیتالمقدس را از مسیحیان پس گرفتند.
جنگ سوم صلیبی به پیمان صلح بین صلاحالدین ایوبی و ریچارد شیردل منجر شد و قرار شد مسیحیان آزادانه برای زیارت به بیتالمقدس بیایند.
جنگ چهارم صلیبی هم توأم با کشتار و خونریزی و سلطه مسیحیان بر قسطنطنیه شد. جنگهای پنجم، ششم و هفتم هم همین روال را داشت تا اینکه در جنگ هشتم همه شهرهای مسلماننشین از سیطره صلیبیون خارج شد و استیلای مسیحیان بر شهرهای اسلامی پایان یافت.
از سال 1291 میلادی تا پیدایش رژیم اشغالگر قدس، فلسطین دست مسلمانها بوده است. طی هشت قرن مسلمانان در صلح و دوستی با دیگر ادیان در فلسطین بویژه در بیتالمقدس زندگی کردند. دنیای مسیحیت، اربابان کلیسا و شخص پاپ با تجربه 200 سال جنگ با مسلمانان دیگر نمیتوانستند شانس خود را برای تصرف فلسطین و بیتالمقدس بیازمایند، لذا با جعل یک اندیشه منحط به نام صهیونیسم و با به کارگیری پیروان یهود و نیز با جعل یک حادثه تاریخی به نام هولوکاست پس از جنگ جهانی دوم، استقرار یک رژیم جعلی را در قلب سرزمینهای اسلامی طراحی کردند و تمام دولتهای مسیحی در اروپا و آمریکا نیز پشت سر این تئوری ایستادند.
بوسه پاپ بر دستان خاخام ارشد صهیونیسم نه از باب ارادت به آیین یهودیت است، بلکه از این باب است که صهیونیستها طی نیمقرن انتقام صلیبیون را از مسلمانان گرفتند. آنها میلیونها نفر از مردم فلسطین را از سرزمینهای آبا و اجدادی خود آواره کردند، صدها هزار نفر را قتلعام کردند، دهها هزار نفر را در زندانهای مخوف شکنجه و آزار دادند، سرزمینهای کشورهای اسلامی را غصب کردند و آیین صهیونیسم و یک کشور جعلی به نام اسرائیل را چون خنجری بر پشت کشورهای اسلامی در منطقه فرود آوردند.
صهیونیستها نقش پیادهنظام صلیبیون را در عصر ما ایفاء کردند. در حقیقت صهیونیستها به نمایندگی از صلیبیون با دولتهای اسلامی و نیز اسلام در منطقه میجنگند. فلسفه این بوسه که نماد یک تقدیر و تشکر را دارد همین است و بس.
اصحاب یهود و نصاری آن هم از جنس صهیونیستی آن دست به دست هم دادهاند برای هدم اسلام و نابودی سرزمینهای اسلامی! طی نیمقرن رهبران جهان اسلام را با تهدید و تطمیع خریدند و بزرگترین ضربات را به هویت مسلمانان وارد آورده و سرزمینهای اسلامی را قطعهقطعه و تجزیه کردند.
سفر پاپهای اعظم به سرزمینهای اشغالی بیسابقه نیست، در سال 1964 پاپ ژان پل ششم به اسرائیل رفت، در سال 2001 پاپ ژان پل دوم و در سال 2009 پاپ بندیکت شانزدهم نیز پای در سرزمینهای اشغالی نهاده و با رهبران صهیونیسم بینالملل اظهار همدردی، همگرایی و وحدت کردند. اما سفر پاپ فرانسیس یک سفر متفاوت با پیامهای متفاوتتر و شفافتر است.
اندیشه شکلگیری دولت یهود به 200 سال پیش برمیگردد. صهیونیستها با حمایت انگلیس با انتشار اعلامیه بالفور در سال 1917 تشکیل وطن ملی یهود را اعلام کردند و در همین سال بیتالمقدس را اشغال کردند و با بیرون کردن عثمانیها، تحتالحمایگی فلسطین به وسیله بریتانیا را اعلام کردند و آن را به تصویب "جامعه ملل" رساندند.
بوسه پاپ بر دستان خاخام ارشد صهیونیستی این پیام را برای مسلمانان مورد تاکید قرار میدهد که صهیونیستها به نمایندگی از ما در دنیای اسلام میجنگند و ما با تمام قدرت در تداوم جنگهای صلیبی پشت سر صهیونیستها هستیم. آنها اتحاد یهود و نصاری را برای مقابله با اسلام از دو قرن پیش به امضاء رساندند و برای پایداری این اتحاد لازم بود بین دولتهای اسلامی، بین علمای فرق اسلامی و حتی بین علمای هر فرقه اسلامی اختلاف و انشقاق پدید آورند تا هیچگاه رهبران دنیای اسلام برای بازپسگیری قبله اول مسلمانان به سمت همگرایی و وحدت نروند.
ارزش کار عظیم امامخمینی (ره) در نهضت اسلامی در افشاگری از چهره پلید غرب و توطئههای صهیونیسم علیه دنیای اسلام در قرن ماست.
امام(ره) اولین رهبر سیاسی و مذهبی دنیای اسلام بود که پرچم مبارزه با صهیونیستها را از اول به دوش کشید و خطر صهیونیسم را برای دنیای اسلام فریاد زد. هم او بود که فرمود؛ "الان تمام گرفتاریهای ما از آمریکاست، آمریکایی که صهیونیستها را تقویت میکند."
هم او بود که روز قدس را برای رهایی قبله اول مسلمین جهان از چنگال صهیونیسم پایهگذاری کرد و فریاد زد؛ "مسلمانان جهان! تا کی باید قدس شما در زیر چکمه تفالههای آمریکا و اسرائیل غاصب لگدکوب شود؟" هم او بود که حکم کرد؛ "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود." امروز ما در آستانه سالروز رحلت امامخمینی(ره) بنیانگذار نهضتهای ضدصهیونیستی در منطقه و جهان به تجلیل مردی میپردازیم که برای اولین بار طبل بیدار باش را در جهان اسلام نسبت به خطر صهیونیسم به صدا درآورد.
او اکنون در میان ما نیست. اما نیک میداند که فرزندان شجاع وی در حزبالله لبنان و حماس در جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه چنان سیلیای به رژیم اشغالگر قدس زدند که صدایش در جهان پیچید. پیروان امام(ره) دامنه فتوحات رژیم اشغالگر قدس را متوقف کردند و این سرآغاز پیشروی مسلمانان و نابودی اسرائیل است.
تحلیل درست و عبرتآموز بوسه پاپ بر دستان خاخام ارشد صهیونیستی این است که؛
ای رهبران جهان اسلام متحد شوید
ای علمای فرق اسلام با هم متحد شوید
ای مسلمانان جهان علیه صهیونیسم و برای انتقام از جنایات آمریکا در سرزمینهای اسلامی با هم متحد شوید.
هفته گذشته درست در زمانی که از اتحاد یهود و نصاری در سرزمینهای اشغالی رونمایی میشد، مقام معظم رهبری در روز بعثت نبیاکرم خطاب به جهان اسلام فرمودند:"باید از اختلافات عبور کرد و امت واحده تشکیل داد. مهمترین نیاز دنیای اسلام شناخت جبهه دشمن است. غرب امروز مروج جاهلیت با ابزار مدرن است."
ایشان خطر صهیونیستها را در اختلافافکنی در میان مسلمانان یادآور شدند و فرمودند؛ "بیداری اسلامی سرکوب شدنی نیست."
پینوشت:
1-کیهان - پنجشنبه 8 خرداد 93