یکی از رموز بزرگ پایداری ملت در برابر استبداد و استکبار جهانی، دشمنشناسی است. مردم ما در اشکال گوناگون جنگ نرم و جنگ سخت با شناسایی دشمن واقعی، از انقلاب صیانت کردند و عقبههای خطرناکی را پشت سر گذاشتند. مقام معظم رهبری در بیانات خود در مرقد مطهر امامخمینی به مناسبت سالروز 14 خرداد فرمودند:"بزرگترین خطر آن است که ما در شناخت دشمن و دوست اشتباه کنیم، جبهه دوست و دشمن را مخلوط کنیم، نفهمیم دوست کیست، دشمن کیست."
جنگ نرم همچنان در
دستور کار دشمنان اصلی انقلاب یعنی آمریکا و اروپا علیه ملت ایران است. اگر
مختصات جنگ نرم را ندانیم، نمیتوانیم در میدانهای پنهان و آشکار آن حضور
و نقشآفرینی کنیم.
پرهیز از سهلانگاری و آمادهباش کامل با هوشیاری و بیداری، شرط اول حضور در جنگ نرم است.
اینکه چطور دشمن را بشناسیم و تمایلات و ترفندهای او را کشف کنیم، اینکه
بدانیم کدام فعل و قول به نفع دشمن و کدام به ضرر اوست، مهمترین مسئله ما
در حضور در میادین نبرد نرم است.
پایداری در حفظ اصول و پایبندی به باورها و اعتقادات و پرهیز از لغزشها
نیاز به هنر و مهارت دارد. یک لحظه غفلت از آموزههای دینی و انقلابی و دور
افتادن از مدار هدایت رهبری مشروع جامعه، انسان را به وادی دشمن و دوری از
خیمه دین و انقلاب می کشاند. ریزشهای پس از انقلاب محصول همین غفلتها
بوده است.
چهار هدف عمده در جنگ نرم از سوی دشمن دنبال میشود؛
1- تغییر باورها
2- تغییر افکار و اندیشهها و تحلیلها
3- تغییر رفتار
4- تغییر ساختار
انقلاب در صیانت از مرزهای جغرافیایی خود در جنگ تحمیلی 8 سال از خود دفاع
کرد، براساس تجربیات این نبرد 8 ساله امروز ما دارای بزرگترین، قویترین و
موثرترین ارتش منطقه هستیم. هرگز ممکن نیست ما بخوابیم و صبح بلند شویم،
ببینیم 1200 کیلومتر مربع از خاک ما در دست دشمن است.
هر تحرک نظامی را اکنون رصد کرده و انشاءالله در نطفه خفه میکنیم. اما
سئوال اینجاست که از مرزهای فرهنگی، اخلاقی، فکری و ایدئولوژیک خود چگونه
محافظت میکنیم.
وقتی هزاران کانال تلویزیونی ماهوارهای در آسمان ایران روزانه میلیونها
پیام آلوده فکری، اخلاقی و ... را بیامان به صورت بمباران، سرازیر ذهنها و
قلبهای ما میکنند، پاسداران فرهنگ و مدافعان ارزشها و باورهای ما کجا
هستند؟ وقتی در فضای مجازی همین کار با دهها هزار سایت فرهنگی، هنری، خبری
و ... انجام میشود، نگاهبانان دین، اخلاق و باورهای ما کجا هستند و چه
میکنند؟
طبیعی است یک مقاومت مدنی و فرهنگی در نهادهای مردمی و انقلابی بویژه در
حوزهها، دانشگاهها، مساجد و حسینیهها وجود دارد و از همه مهمتر خود ملت
با شناخت تاکتیکها و تکنیکهای دشمن مقاومت میکند. اما سئوال این است؛
جایگاه دولت و مسئولین حکومتی در مقابل این هجوم وحشیانه و گسترده چیست؟ صف
و ستاد در برابر این تهاجم خانمانسوز در دولت کجاست؟ رئیس دولت براساس
وظایف و اختیارات و تعهدات قانونی خود چه میکند؟ما هر روز از سوی دشمن با
مسئلهسازی مواجه هستیم. ما هر روز از سوی دشمن شاهد سربازگیری از خیمه
انقلاب هستیم. دشمنان با پمپاژ یأس و ناامیدی و ناکارآمد جلوه دادن مسئولین
مشغول مشروعیتزدایی از دولت هستند. اتاق فکر جنگ روانی دشمن فعال
است.آنان مرتب در حال تردیدآفرینی، اعتمادزدایی، تخریب هویت فرهنگی،
اخلاقی و باورهای انقلابی در جامعه ما هستند.
- ما در فضای مجازی مشغول چه چیزی هستیم؟
- در رسانهها اعم از رادیو، تلویزیون، مطبوعات و ... چه میکنیم؟
- در عرصه دیپلماسی کجای کار هستیم؟
- در سپهر ادبیات و هنر چه مسیری را طی میکنیم؟
- سازمانهای مردم نهاد ما در زمینههای سیاسی، علمی، اجتماعی چه میکنند؟
آیا میدانیم که در اتاق جنگ دشمن، آنها مشغول مدیریت احساسات، ادراکات،
تصمیمات و حتی تحرکات ما هستند؟ آیا بازیگران، بازیگردانان و بازیخوردگان
عرصه نبرد نرم دشمن را می شناسیم؟
شاهد دهها پرسش بیپاسخ در این معرکه هستیم.
شورای عالی امنیت ملی، شورایعالی انقلاب فرهنگی و دیگر نهادهای مسئول در این میدان چه می کنند؟
رئیسجمهور پس از مقام معظم رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است. او رئیس
شورایعالی امنیت ملی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و اختیارات وسیع
دارد. او از قدرت قانونی تعریف شده در 29 اصل قانون اساسی برخوردار است.
او وظیفه کلیدی پاسداری از مذهب رسمی و نیز وظیفه کلیدی اعتلای ایران،
ترویج دین و اخلاق و حراست از مرزها، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور
را براساس سوگند ریاست جمهوری به عهده دارد. ملت ما در دو مقطع 18 تیر 78 و
حوادث تلخ پس از انتخابات سال 88 به فاصله 10 سال، در دو نبرد نرم دشمن
علیه استقلال سیاسی و فرهنگی کشور، مردانه ایستاد. مدیریت بحران توسط رهبری
معظم انقلاب، آگاهی و هوشمندی معظمله به تکنیکها و تاکتیکهای دشمن، ملت
را به سلامت از این دو نبرد بیرون برد. اکنون دشمن دستاندرکار نبرد سوم
است.
از تجربیات دو نبرد دیگر میخواهد استفاده کند و شکستهای گذشته را جبران
کند. لذا پیچیدگی حضور دشمن را در این عرصه میشودخوب حس کرد. اطلاعات ما
باید در این مورد به روز و بهنگام باشد.
حساسیتها را باید افزایش داد.آیا وقتی رئیسجمهور عزیز ما میگوید؛
"بگذاریم مردم خود راه بهشت را انتخاب کنند"(1) نباید به این سئوال پاسخ
داد که راههای جهنم را که دشمن در نبرد نرم علیه ملت هموار کرده، چه کسی
باید سد کند؟ یا نباید به این سئوال پاسخ داد که راههای بهشت را که دشمن
در نبرد نرم علیه ملت سد کرده است، چه کسی باید باز کند؟ آیا دولت در این
مورد مسئولیت
تعریف شدهای ندارد؟
آیا پاسخ این سئوالات این است که؛
- "دین را نباید دست دولت داد."
- "عدهای بیکار و متوهم، مدام غصه آخرت مردم را میخورند. در حالیکه نه میدانند دین چیست و نه آخرت." (2)
اینگونه سخن گفتن نشان میدهد ما دوست و دشمن را در عرصه نبرد نرم اشتباه گرفتهایم.
لذا باید از رئیسجمهور محترم سئوال کنیم؛ تکلیف دولت در مبارزه با تهاجم
سیاسی دشمن چیست؟ وظایف دولت در قبال مبارزه با شبیخون فرهنگی دشمن چه
میشود؟ و بالاخره دستور کار دولت یازدهم در نبرد نرم دشمن علیه انقلاب،
اسلام و مردم ما چیست؟
آیا در برابر اتاق جنگ نرم دشمن در واشنگتن و لندن، ما هم اتاق جنگی در
تهران داریم یا نه؟ در این اتاق چه خبری رصد میشود؟ آیا واکنش این اتاق در
حفظ دین و ارزشها این است که نباید غصه آخرت مردم را خورد و دین را هم
نباید به دست دولت داد؟!
پینوشتها:
1- رئیسجمهور در همایش بیمه سلامت همگان، جراید 4 خرداد 93
2- رئیسجمهور در دیدار مدیران سازمان محیطزیست، جراید 11 خرداد 93