نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

نقش تاریخی آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری را در قسمت پیشین واکاوی کردیم. گفتیم شورای نگهبان قانون اساسی در جمهوری اسلامی یک پیشینه تاریخی خونین، آن هم در یک بستر مظلومیت دارد. براساس این تجربه تاریخی، مجلس خبرگان قانون اساسی در 9 بند جایگاه شورای نگهبان را در صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام تبیین کرد.

براساس اصل 91 قانون اساسی؛ شش نفر فقیه عادل، آگاه به مقتضیات زمان با انتخاب رهبری و شش نفر حقوقدان با انتخاب مجلس، ماموریت پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی را به عهده می‌گیرند. براساس اصل 93 قانون اساسی بدون وجود شورای نگهبان،‌ مجلس شورای اسلامی اعتبار قانونی ندارد و باید کلیه مصوبات مجلس طبق اصل 94 قانون اساسی به تأیید شورای نگهبان برسد تا قابل اجرا باشد.
همچنین طبق اصل 98 قانون اساسی شورای نگهبان ماموریت دارد قانون اساسی را در صورت لزوم تفسیر کند تا اصول آن دستخوش تحریف و انحراف در برداشت قرار نگیرد.
اکنون 36 سال از عمر پربرکت جمهوری اسلامی می‌گذرد. آن روز که انقلاب ما به نام خدا و قرآن پیروز شد، این سئوال در ذهن مردم جهان به وجود آمد که موسسین جمهوری اسلامی چگونه می‌خواهند یک انقلاب را در ابعاد جهانی و یک کشور را در نیمه دوم قرن بیستم، آن هم در قیل و قال پیشرفت‌های غرب و هیاهوی مدرنیسم اداره کنند؟ چگونه یک حکومت خوب با تفسیر حیات طیبه در عصر ما امکان‌پذیر است؟
اسلام‌شناسان و مجتهدان چگونه کار صعب و دشوار قانون‌نویسی براساس نیازهای امروز بشر را می‌خواهند انجام دهند؟ آیا علم فقه، پویایی لازم برای پاسخ به چنین سئوالاتی را دارد؟ آیا دانش مجتهدان شیعی پاسخگوی این نیاز می‌باشد؟
خوشبختانه طی سه دهه گذشته فقهای شورای نگهبان و حقوقدانان معزز آن نشان دادند از این ماموریت سربلند بیرون می‌آیند.
مشروح مذاکرات اعضای شورای نگهبان در بررسی قوانین مجلس، اقیانوسی از تجربیات نو را در پیش روی ما می‌گشاید. این تجربیات می‌تواند در دنیای اسلام پاسخگوی بسیاری از مسائل مستحدثه باشد. فقهای بزرگوار شورای نگهبان نشان دادند؛ "فقه می‌تواند تئوری واقعی کامل اداره انسان از گهواره تا گور باشد، و حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عمل تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است. حکومت نشان‌دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است." (تعابیر از امام بزرگوار در مورد ارزش و فلسفه فقه است. صحیفه امام - جلد 21- صفحه 289)
امروز جهان اسلام یکپارچه با بیداری اسلامی خواهان بازگشت به مدینه فاضله نبوی و نیازمند دانش فقه، بدون تحجر و بدون آلودگی به سمومات فکری مدرنیسم می‌باشد. امروز بیش از هر زمان، جهان اسلام نیازمند فرهنگ اهل بیت(ع) می‌باشد و فقط با این فرهنگ است که می‌توان در قرن ما حکومت الهی ایجاد کرد. شکست تئوری حکومت طالبان و نسخه‌های جعلی حکومت الهی توسط القاعده، النصره و داعش، بیراهه‌هایی است  که در راه نهضت‌ جهان اسلام ایجاد شده و به همین دلیل آن نسخه‌ها جواب نداده است و جواب هم نخواهد داد.
برپایی حکومت الهی در دنیای امروز بدون تکیه بر مردم‌سالاری مبتنی بر عقلانیت اسلامی و تفسیر واقعی از مردم سالاری متخذ از شریعت اسلامی ممکن نیست. جمهوری اسلامی یک مدل و الگوی موفق و پیروز در این طراحی است.
همه تلاش استکبار جهانی این است که این الگو از مسلمانان جهان پنهان بماند و قشر جوان و پیشتاز جوامع اسلامی به سمت مدل‌های انحرافی، خشن و فارغ از عقلانیت اسلامی برود.
آنچه اهمیت شورای نگهبان را علاوه بر صیانت از اسلامیت نظام دو چندان می‌کند موضوع صیانت نظام جمهوری اسلامی از استبداد و خودکامگی و پاسداری از جمهوریت نظام است.
شورای نگهبان این ماموریت خطیر را از طریق وظیفه مهمی که در اصل 99 به عهده آن گذاشته شده، انجام می‌دهد.
نظارت بر انتخاب مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی به عهده شورای نگهبان است.
غفلتی که رهبران مشروطه و نهضت ملی شدن نفت داشتند این بود که آنها مفهوم استبداد را در مدل‌های قاجاری، پهلوی و نیز جریان روشنفکری، شناسایی و با آن مقابله نکردند.
مردم‌سالاری دینی، ضداستبداد و ضد دیکتاتوری در اشکال گوناگون آن است. وقتی قانون الهی شد،  مجری آن نمی‌تواند یک مستبد باشد. پس شرط اجرای قانون الهی آن است که مجری، خود مراتبی  از عدالت، دانش الهی، تقوا و ... را داشته باشد.نظارت شورای نگهبان بر حسن انجام کار برگزیدگان ملت و تشخیص صلاحیت‌های آنها امری ضروری است. این نظارت می‌تواند قبل و حتی بعد از انتخاب هم باشد.
وقتی مجری یا مقنن، التزام عملی به اسلام و قانون اساسی نداشته باشد یا پس از انتخاب، این ویژگی را از دست بدهد، مشروعیت الهی و مردمی قرار گرفتن در سلسله مراتب قدرت را ندارد.
فقهای شورای نگهبان در انجام این وظیفه خطیر تاکنون متحمل حملات بی‌رحمانه اصحاب کفر، نفاق و الحاد و نیز منحرفین بوده‌اند. جریان انحرافی و نفاق در مشروطه که رسما با حکم خدا و نظارت فقها بر مصوبات مجلس، بی‌پروا مخالفت می‌کردند، در جریان انقلاب اسلامی، مخالفت خود را از این بُعد به بُعد نظارت بر انتخابات منتقل کردند. فقهای شورای نگهبان در این سال‌ها شاهد بی‌مهری‌های بسیاری بودند.
فتنه سال 88 و اعلام جنگ فتنه‌گران با جمهوریت نظام به تدریج سر از اعلام جنگ با اسلامیت نظام درآورد و ما شاهد شعار ضداسلامی و ضددینی "استقلال،‌آزادی، جمهوری ایرانی" و حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی توسط مخالفان شورای نگهبان - بخوانید مخالفان نظام- بودیم.
شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" و حمله به دسته‌های عزاداری در روز عاشورای سال 88 هم حکایت از این تبهکاری سیاسی داشت.
شورای نگهبان در انتخابات سال 92 در بررسی صلاحیت‌ها این دقت را مضاعف کرد و جلوی باز تولید فتنه و تداوم نبرد نرم آمریکا علیه جمهوری اسلامی را گرفت.
به نظر من نام حقوقدان‌ها و فقهای شورای نگهبان بویژه آیت‌الله جنتی در تاریخ مبارزات ملت ایران ماندگار خواهد بود. فقهایی که با یک دست نگهبان اسلامیت نظام بودند و با دست دیگر از جمهوریت نظام صیانت کردند و نگذاشتند دیکتاتوری و استبداد به کشور برگردد. صیانت از جمهوریت نظام هم نگهبانی از اسلام و احکام حیات‌بخش قرآن است. چرا که اگر این نظام مقدس نبود، نگهبانی از اسلامیت هم معنا نداشت. به همین دلیل امام می‌فرمود:"حفظ نظام از اوجب واجبات است."

محمدکاظم انبارلویی-anbarloee.ir


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی