در فضل، کرامت و صداقت جناب آقای
رئیسجمهور شک ندارم. اما نتوانستم واقعا دلیل سوگندهای جلاله او را
دریابم. با آنکه در انتخابات ریاستجمهوری، کسی دیدگاههای رئیس دولت گذشته
را نمایندگی نمیکرد و روحانی رقیبی از این دست نداشت و از نامزدهای مطرح
هم کسی در مقام دفاع از عملکرد رئیسجمهور دور دهم و نهم نبود، چرا
رئیسجمهور اینقدر خوف از بازگشت به گذشته دارد؟ آیا مفهوم این قسمهای جلاله این است که اگر
رئیسدولت دهم یا کسی که دیدگاه او را نمایندگی کند در دوره دوازدهم
انتخابات ریاستجمهوری ظاهر شود، رئیسجمهور با تمام توان ولو برخلاف
رویکرد رای مردم به منتخب ملت در برابر جمهوریت نظام میایستد؟ اگر اینطور
است که این تکرار فتنه سال 88 است. این سخن رئیسجمهور حتی با فهم ایشان از
گذشته مغایر است چرا که اخیرا در مصاحبه با خبرنگاران فرمودند: "برخی سرشان
را به پشت گرفتهاند و راه میروند. ما میترسیم اینها زمین بخورند. حالا
یک وقتی کاری شد، چیزی بود، بگذریم. هی میخواهیم کش بدهیم و بادش کنیم. در
این کشور هر کس جرمی کرده، قوه قضائیه ببرد محاکمه کند. اگر نگرفته یعنی
پاک است، ولش کنیم. اگر کسی دستگیر نشده و در خیابان راه میرود یعنی گناهی
نکرده و جرمی نکرده است. صبح تا شام آن را متهم نکنیم."(4) اگر این فهم از گذشته را رئیسجمهور قبول دارد، پس قسمهای جلاله چیست؟ اگر این فهم از گذشته را رئیسجمهور قبول
دارد چرا باید در جلسه شورای اداری استان چهارمحال و بختیاری بگوید: "تحت
نام دور زدن تحریمها نفت را دادند به عدهای و بردند و خوردند و ملت
ایران را دور زدند." به نظر می رسد اینگونه سخن گفتن در شأن رئیسجمهوری
نباشد. همچنین به نظر میرسد این گونه سخن گفتن در شأن کسی که خود را
حقوقدان میداند هم نباشد. و نیز بگوید: "فساد غرق شده سالهای پیش را مگر
میشود با این سروصداها شست... این بازی که بعضیها درآوردند میگویند فلان
جا رانت شد، برای پوشاندن رسواییهاست."(5) چه کسی تحت نام دور زدن تحریمها پول نفت را
برده و خورده و ملت را دور زده است؟ رئیسجمهور از طریق حقوقی میتواند
او را مورد پیگرد قرار دهد و از بیتالمال مسلمین صیانت کند. قوه قضائیه کارنامه شفاف و روشنی دارد،
پرونده سه هزار میلیاردی را با قدرت رسیدگی کرد. اکنون پرونده مهدی هاشمی
در دست رسیدگی است. پروندهای که از دوران اصلاحات خاک میخورد امروز دارد
رسیدگی میشود. پرونده بابک زنجانی در دست رسیدگی است. چرا باید طوری حرف
زد که گویی مملکت بدون حساب و کتاب است؟ شرکت ملی نفت در فروش نفت تضمینهای لازم را از اشخاص حقیقی گرفته است. باید دید آیا از اشخاص حقوقی هم گرفته است؟ رئیسجمهور از طریق سازمان حسابرسی که به عنوان بازرس قانونی عمل میکند این امر را میتواند پیگیری حقوقی کند. طعنه زدن و متلک پراکنی علیه مسئولین گذشته
در شأن رئیسجمهور نیست. این حرفها باید فرآیند دادرسی و حقوقی خاص خود را
طی کند و رئیسجمهور در همه مراحل این رسیدگی دقت کند به مردم ظلم نشود و
حق بیتالمال را ادا کند. مسئولین شرکت نیکو که از مدیران کنونی شرکت ملی
نفت هم هستند، در دولت دهم بیش از چهار میلیارد دلار نفت فروختهاند و
نتوانستند پول آن را به داخل بیاورند.(6) آیا رئیسجمهور در این مورد هم
میخواهد بگوید بردند و خوردند؟! اگر این نظر را دارد پس اینها به عنوان
مدیران فعلی نفت چه میکنند؟! چرا تاکنون متعرض آنها نشده است؟ اگر بابک
زنجانی میلیاردها تومان وثیقه در شرکت ملی نفت برای تضمین فروش نفت و
بازگشت پول آن گذاشته، مدیران نیکو که نه وثیقه گذاشته و نه تضمینی در این
مورد دادهاند! آیا این نوعی بیحساب و کتاب حرف زدن و خروج از ممشای حقوقدانی و حقوقخوانی نیست؟ همین چند روز پیش بود که حجتالاسلام
والمسلمین سیدحسن خمینی گفته بود: "وای به حال ما اگر تهمت بزنیم و بد
دیگران را بخواهیم." (7) رئیسجمهور نباید در مسیری حرکت کند که خود همواره
آن را مذمت کرده است! یادم میآید که رئیسجمهور در روزهای تبلیغات
انتخابات ریاستجمهوری گفته بود: "کلید من، کلید تدبیر است و هر قفلی را
باز میکند. تمام مشکلات قابل حل است و برای آنها برنامه دارم." مبارزه با
فساد یکی از مشکلات اصلی کشور است. قفل مبارزه با فساد را رئیسجمهور چگونه
میخواهد باز کند؟ اگر فسادی در جایی رخ داده، باید دید با چه تدبیر حقوقی
قفل آن را باید باز کند؟ با حرف درمانی یا با احترام به نهادهای قانونی،
قضائی و نظارتی و طی فرآیند دادرسی و حقوقی به تکتک مواردی که وجود دارد،
کدام یک؟ کلید قفل مبارزه با فساد، حرف درمانی نیست. دولت دارای نهادی به نام سازمان حسابرسی است
که به موجب قانون حسابرس مستقل نهادها و بنگاههای اقتصادی دولت است. وفق
ماده 151 قانون تجارت باید جرایم یا تخلفاتی که در بنگاههای اقتصادی دولت
(بخوانید مسئولین دولتی) رخ میدهد به محاکم قضائی برای تعقیب اعلام کند.
طی یک سال گذشته که دولت یازدهم سر کار بوده است اولین مدعی فساد باید همین
نهاد باشد. چرا مسئولین آن ساکت هستند؟ شش ماه است سخن از یک رانت 650 میلیون یورویی
در دولت یازدهم مطرح است. موضع سازمان حسابرسی چیست؟ پیگیریهای دولت در
نهادهای نظارتی و قضائی کدام است؟ رئیسجمهور باید علاوه بر اینکه مفاسدی را که
در دولت قبل فکر میکند اتفاق افتاده، پیگیری کند، پاسخگوی ادعاهای مربوط
به رانت 650 میلیون یورویی باشد. حداقل از خود بپرسد آن کسی که متهم به
گرفتن امتیاز و رانت است چرا سکوت کرده و از خود دفاع نمیکند؟ راه درست رونق تولید، خروج از رکود و مسیر
درست اقتصاد مقاومتی، از مبارزه درست و اصولی با مفاسد اقتصادی میگذرد، آن
هم نه با صدور سخنرانی، بیانیه و نظریه. این نوع مبارزات، اعمالی است نه
اعلامی! آیا رئیسجمهور محترم در مقام اعمال مبارزه
با فساد با بهرهگیری از انبوه قوانین و مقررات در این مورد هست؟ با توجه
به هماهنگیای که با دیگر قوا دارد، آیا حاضر است مدیریت مبارزه با فساد
در دستگاههای دولتی را به عنوان یک حقوقدان از طریق مکانیسمهای حقوقی
دنبال کند؟ اگر چنین است، بسمالله! یک سال از عمر دولت یازدهم گذشت. کارنامه مبارزه با فساد اقتصادی چیست؟ پینوشتها: 1- روزنامه آرمان 11/4/93 2- سوره قلم آیات 10 و 11 3- مجموعه آثار شهید مطهری جلد 27 صفحه 580 4- مصاحبه رئیسجمهور با خبرنگاران داخلی و خارجی 24/3/93 5- روزنامه ایران 18مرداد 93 صفحه اول 6- مصاحبه میرکاظمی با تسنیم 13/5/93 7- آرمان 13مرداد 93