خزانهداری کل آمریکا در قصه
تحریمها هموزن «وزارت خارجه آمریکا» و «پنتاگون» و «سیا» نسبت به مناسبات
ایران و 1 + 5 در تقابل با ملت ایران نقش آفرینی میکند. او به همراه مثلث پنتاگون ، سیا و وزارت
خارجه یک جنگ تمام عیار اقتصادی علیه ملت ایران را نمایندگی و مدیریت
میکند. در هر نقطه جهان شرکتی و بانکی خلاف تحریمها عمل میکند، دست آن
زیر تیغ برخورد وزارت خزانه داریکل آمریکا میرود. زیر پوست تحریمها یک جنگ تمام عیار اقتصادی
برای آسیب زدن به تولید ملی، روابط پولی ومالی ما با دنیا و نیز آسیب زدن
به صنعت ملی ما در نفت اعم از صادرات، فروش فرآورده و پتروشیمیها در
جریان است. اعلام سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در سال گذشته یک گام برای
به صف کردن کارآفرینان و همه کسانی که در خط مقدم این نبرد نابرابر حضور
دارند، بود. رفتار اقتصادی دولت در داخل و نیز در مناسبات خود با خارج نشان
نمیدهد که ابعاد این نبرد اقتصادی را درک کرده است. در آنسوی مرزهای ما و در کانونهای توطئه و
دسیسه علیه حیات انقلاب ما در لندن ، پاریس و واشنگتن، «اتاق جنگ» اقتصادی
غرب علیه ملت ایران فعال و دست به ماشه است. اما در داخل ما چنین آمادگی و صف و ستادی را نمیبینیم. یک خوشباوری در بدنه کارشناسی دولت در حوزه
سیاست خارجی و سیاستهای اقتصادی دیده میشود و آن، اینکه غرب با دیدن
نشانههایی از صداقت ما در عدم تولید بمب هستهای حتما دست از شرارت بر
میدارد و تحریمها را لغو میکند. این یک خوش خیالی و خوشباوری و ناشی از
عدم درک سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا و غرب نسبت به موجودیت انقلاب
اسلامی است. آنها در خوشبینانهترین تحلیل فقط بخشی از تحریمها را تعلیق-
نه لغو- میکنند، اما ساختار تحریم را حفظ میکنند. غرب به هیچ وجه یک حکومت مستقل و آزاد و
بویژه اسلامی را در ایران تحمل نمیکند. آنها به چیزی کمتر از برپایی یک
حکومت صد در صد وابسته و فرمانبر از واشنگتن رضایت نمیدهند. لذا « فعل»، « قول» و « تقریر» خود را روی
براندازی نظام اسلامی تنظیم کرده و هر حرکتی که انجام میدهند تابعی از
متغیر اهداف تجاوزکارانه خود است. غرب روی تغییر «رفتار» ما حساب باز کرده است و
این رویکرد را با تست تغییر «گفتار» ما میخواهد طی کند. صداهایی که از
ایران با غرب، همنوایی نشان میدهد نقطه امیدواری آنهاست. غرب این صدارا در
فتنه 88 شنید و طمع کرد که کاربراندازی را جلو ببرد. آنها در سال 88 که
بالاترین رکورد مشارکت سیاسی مردم را دیدند وحشت کردند و داشتند در سرعت
برخورد با ملت ایران تجدیدنظر میکردند، اما صداهایی در ایران شنیدند و فکر
کردند در ایران خبرهایی است. آنها در روز قدس سال 88 و روز 13 آبان 88 و
روز 16 آذر 88 و نهایتا روز عاشورا نیاز به این صداهای متفاوت داشتند تا
روحیه بگیرند و متاسفانه سران فتنه این روحیه را به آنها دادند و
قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه اروپا و آمریکا محصول
تعامل سران فتنه با دشمنان قسم خورده نظام بود. اینکه گفته میشود سران
فتنه مرتکب « بغی» و «محاربه» با نظام شدهاند، صرفا یک ادعای حقوقی نیست
بلکه یک حقیقت تاریخی است و مبتنی بر اسناد و مدارک متقن است که تنها بخشی
از آن در زمان ما رونمایی شده است و بخشهای دیگری از آنها به مرور زمان
افشاء میشود و از چشم تیزبین حال چه باید کرد؟ راه روشن است؛ بیش از 36
سال است ملت ما دارد مستقل از غرب و بویژه آمریکا زندگی میکند و طعم شیرین
استقلال و آزادی را چشیده است. ملت ایران به جهان اثبات کرده بدون آمریکا
میشود خوب زندگی کرد. آمریکاییها ذلیلتر از آن هستند که با تحریمهای ظالمانه پروژه براندازی نرم و سخت خود را عملیاتی کنند. زیر ساختهای اقتصادی کشور دارای چنان
استحکامی هستند که به راحتی میتوانند یک زندگی عزتمندانه در داخل را
تضمین کنند به شرطی که این همت در دولت دیده شود. به شرطی که دولت نشان دهد که ؛ « ما
میتوانیم» فقط یک ادعا نیست. دولت باید به عهد خود وفا کند یعنی هم چرخ
سانتریفیوژها را بچرخاند و هم چرخ زندگی مردم را ! منابع انسانی زمینی و
زیرزمینی ما میتواند 500 میلیون نفر را غذا دهد و یک زندگی شرافتمندانه را
برای ایرانیان تضمین کند. یک منطق دیگر را هم باید دولت ما بپذیرد و آن
اینکه به غرب تفهیم کند ادامه خصومت آنها با ایران تنها به واکنش صبورانه و
راههای مذاکرات هستهای برای برون رفت از موانع محدود نمیشود. ما یک نسل
شجاع، خشمگین از تجاوزات دشمن و با مهارتهای نظامی داریم که گهگاهی قدرت
خود را در مانورهای نظامی بویژه همین مانور پیامبر اعظم (ص) که یک هفته پیش
برگزار شد، نشان میدهد. ما اعلام جنگ اقتصادی آمریکا را محدود به
پاسخ اقتصادی نمیدانیم. آمریکا باید تاوان اعلام جنگ در حوزههای گوناگون
را بپردازد. کلید قفل تحریمها را در گفتگوهای ملالآور پیچ در پیچ و تو
در توی مذاکرات هستهای نباید جست، چرا که امیدی به صدق رفتار غرب نداریم .
تنها دستاوردی که از مذاکرات داریم «بیاعتمادی» است. کلید قفل تحریمها درضخامت بازوی رزمندگان
جان برکف و نبوغ و مهارت دولت و ملت در اجرایی کردن سیاستهای اقتصاد
مقاومتی است. آن را باید آنجا جستجو کنیم.
تاریخ نویسان پنهان نمیماند.