3 اردیبهشت 94
از اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی مستفاد میشود که رقابت در انتخابات آینده سه ضلعی خواهد بود. نوع اظهارات ایشان نشان میدهد که وی خود را در جریان معتدلها تعریف کرده است. تجربه تلخ فتنه 88 نشان داد که سکوت در برابر افراطیگری و خشونت و نادیده گرفتن رای ملت، کارنامه خوبی در عملکرد سیاسی آقای هاشمی به جا نگذاشته است که وی حاضر نیست آن را تکرار کند. این رویکرد خوبی است. عاقبت همنشینی با اصلاح طلبان افراطی که همیشه بر طبل خروج از حاکمیت و خروج بر حاکمیت میکوبیدند، چیزی جز تهدید امنیت و اقتدار ملی نیست.
امیدواریم ایشان در انتخابات آینده همانطور که از رویکرد او مکشوف است، در جریان معتدلها قرار گیرد.
2- شورای مرکزی اصلاحطلبان نیز با تعیین راهبردهای خود در انتخابات، با ساماندهی ستادهای انتخاباتی خود در سراسر کشور روی ائتلاف حداکثری و اجماع بین اضلاع جریان خود، حساب باز کردهاند.
شنیده شد آنها توافق کردند یکی از سران فتنه را به عنوان رهبر اصلاحات، فصل الخطاب بدانند و از طرفداران خود بخواهند با میانهروی و دوری از رادیکالیسم به عنوان یک تاکتیک در انتخابات آینده ظاهر شوند.
آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید به اعضا آموزش دهیم وقتی که دیدند ما با روحانی یکی هستیم اعتراض نکنند. آنان بر این عقیدهاند که فعلا سکه اعتدال در بازار سیاست ایران اعتبار دارد و باید با همین سرمایه به بازار رقابتهای انتخاباتی بیاییم.
اصلاحطلبان با کاربرد ده فرمان هانتینگتون فتنه 18 تیر 78 و فتنه 8 ماهه 88 را کلید زدند که جز رسوایی و بیآبرویی چیزی نصیبشان نشد.
هانتینگتون طراح جنگ تمدنها و یکی از تئوریسینهای انقلاب مخملی در جهان است. او در رهنمودهای براندازی میگوید:
الف ـ عدم خشونت را تبلیغ کن اما خودت با خشونت عمل کن.
ب ـ از هر فرصتی برای نشان دادن مخالفت با نظام استفاده کن.
ج ـ با رسانهها و سازمانهای حقوق بشری ارتباط برقرار کن و سعی کن در آمریکا برای خود حامیانی دست و پا کنی.
دـ یک رهبر مردمی پیدا کن و او را جلو بینداز و در انتخابات از طریق جلب حمایت خارجی بویژه آمریکا برای پیروزی گام بردار.
هـ ـ وحدت و یگانگی را در گروههای اپوزیسیون تبلیغ، ترویج و تقویت کن.
و ـ رژیم را به فساد و خشونت متهم کن.
ز ـ ...
اصلاح طلبان طی 10 سال گذشته با کاربرد این روشها دو بار روی باسکول "باراندازی" و" براندازی نظام" رفتند و وزن خود را امتحان کردند. ظاهرا در انتخابات آینده همین مسیر را میخواهند طی کنند.
البته آنها تجربه سال 92 را در پیش دارند، به همین دلیل نمیخواهند با پرچم افراطیگری و رادیکالیسم وارد انتخابات شوند.
آنها هم ترجیح میدهند با پرچم اعتدال به میدان بیایند. لذا به نظر میرسد معتدلها و اصلاحطلبها به طور اجتنابناپذیر از دو جاده متفاوت به یک اتوبان میرسند. باید دید سرعت خود را در اتوبان چگونه تنظیم میکنند که به تصادف منجر نشود؟
3- اصولگرایان این روزها با بهرهگیری از تجربه انتخابات سال 92 فقط به همگرایی فکر میکنند. نشستهای اضلاع اصولگرایی در تهران، قم و مراکز استانها بر اساس عقلانیت سیاسی منجر به همدلی و همزبانی در سطوح مختلف شده است.
راهبرد اصلی اصولگرایان یک انتخابات خوب با مشارکت بالا برای شکلگیری مجلسی است که بتواند در راس امور بودن را مدیریت کند.
اصولگرایان سال 94 را سال تصمیم سازیهای بزرگ برای حفظ امنیت و اقتدار ملی میدانند و لذا یک رقابت سالم را می خواهند تدارک کنند و نتیجه آن را برای نشان دادن ثبات و امنیت کشور به نمایش بگذارند. دغدغه آنها دغدغه ملی است. دغدغه حفظ نظام و صیانت از آن در برابر هجوم گرگهای جهانی است فارغ از اینکه چه نتیجهای بر انتخابات مترتب خواهد بود. لذا اصولگرایان در درجه اول همزبانی و همدلی در میان خود و سپس در سطح ملی را دنبال میکنند.