نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
تیتر اول روزنامه ایران ارگان دولت پنج‌شنبه گذشته به هشدار انتخاباتی رئیس‌جمهور اختصاص داشت. ایران نوشت: رئیس‌جمهور در نشست مشترک دولت و استانداران گفته است: شورای نگهبان ناظر انتخابات است نه مجری! اینکه چه کسی گفته است شورای نگهبان مجری انتخابات است معلوم نیست. خاتمی در طول دو دوره در دام افراطیون دوم خردادی افتاد و مرتب از این مطالب می‌گفت و شکاف بین قوا را در فرمانی که از واشنگتن برای دو قطبی‌سازی رسیده بود نمایندگی می‌کرد. گردانندگان دو قطبی‌سازی در دولت اصلاحات تا مرز تحصن در مجلس و خروج از حاکمیت و سپس خروج بر حاکمیت پیش رفتند. تکرار حرف‌های آن زمان از زبان رئیس جمهوری شگفت‌آور است. رئیس‌جمهور و دولت اکنون در برابر پرسش‌های بی‌شماری در خصوص مهار گرانی و تورم، گشایش اقتصادی و عمل به وعده‌های اقتصادی قرار دارند.

رئیس‌جمهور دربرابر پرسش‌های منتقدین برجام و آثار وجودی توافقهای 10 ساله، 15 ساله، 20 ساله و ... و دادن تعهد فراتر از دو دوره ریاست جمهور بر امنیت و اقتدار ملی ایرانیان قرار دارد. اما برای روشنگری و پاسخگویی در این عرصه غایب است.
دولت در حوزه فرهنگ،‌ سیاست و مسائل اجتماعی در برابر پرسش‌های بی‌پاسخی قرار دارد که تاکنون از پاسخگویی به آن طفره رفته است. اینکه وسط این معرکه یقه شورای نگهبان را رئیس‌جمهور بگیرد و سخن از خلط بین اجرا و نظارت بزند چه معنی دارد. بیش از 6 ماه تا انتخابات فاصله داریم. کلید زدن رقابت‌های زود هنگام انتخاباتی آن‌هم به گونه‌ای که یک طرف آن رئیس‌جمهور و دولت باشد آیا به مصلحت نظام و انقلاب هست. دولت از آغاز و پیش از شروع کار می گوید کلید در دست برای حل مشکلات حاضر است.
اما کلید دولت قفل مشکلات مردم را باز نکرده است. در نظر سنجی‌هایی که از منابع گوناگون انجام می‌شود هنوز گرانی، بیکاری و  پاسخ‌گویی به مطالبات معیشتی مردم بیشترین میزان انتظارات مردم از دولت را نشان می‌دهد.
اینکه کلید را دولت در قفل مسائل و مباحث جناحی بچرخاند برای مردم خوشایند نیست.
اینکه رئیس‌جمهور از مجلس ایده‌آل خود سخن بگوید و طوری  آدرس بدهد که نوعی تیکه‌پرانی به شورای نگهبان باشد خارج از ادب و آداب رقابت‌های سیاسی است.
همیشه در گذشته اشرار سیاسی و تبهکاران مالی و اخلاقی همواره در صف اول متهم کردن شورای نگهبان بوده‌اند آنها برای تصرف نهادهای انتخابی نظارت استصوابی را سد راه خود می‌بینند.
لذا همیشه به این موضوع ایراد می‌گرفتند در حالی‌که مسئله نظارت استصوابی یک امر قانونی است و به لحاظ حقوقی مو  لای درز آن نمی‌رود.
 بی‌مهری به شورای نگهبان در نشست استانداران مسموع نیست، چرا که خود ایشان در این نشست گفت: « شورای نگهبان چشم است و دولت دست.»  دست بدون چشم چگونه می‌تواند حرکت کند. 
خیلی‌ها از اول انقلاب می‌خواستند این چشم را کور و فجایع دوران مشروطیت را احیا کنند و شیخ فضل الله نوری‌ها را به دار بکشند، چرا باید با یک مشت جماعت از خدا بی‌خبر طرفدار مشروطه انگلیسی هم نوایی کرد؟!
***
آقای رئیس‌جمهور در نشست استانداران گفته است: «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هرطور که بخواهیم حرف بزنیم؟! »
مخاطب این سخنان چه کسانی هستند؟ 
دولت یا منتقدان؟ منتقدان  اگر بخواهند حرف بزنند از کسی برای حراست از  نوامیس کشور، استقلال و آزادی مملکت اجازه نمی‌گیرند. رئیس‌جمهور نمی‌تواند سد راه آزادی بیان و قلم  آنان باشد.
اولا: توافق نه به دار  است نه به بار و در پایتخت‌های ایران و آمریکا در دست‌انداز مسیرهای قانونی است.
این‌قدر محکم حرف زدن از توافق آن‌هم با سابقه بد عهدی آمریکایی‌ها معقول نیست.
اگر دولت هم مخاطب رئیس‌جمهور باشد،‌ باید رئیس‌جمهور این سئوال را پاسخ دهد که مگر حرف زدن از اسلام و انقلاب  و استقلال و آزادی مملکت و پاسداشت اقتدار و امنیت ملی کشور پس از توافق و قبل از توافق تفاوت دارد.
در توافق چه دیکته‌ای وجود دارد یا چه تعهداتی وجود دارد که رئیس‌جمهور در یک نشست پر اهمیت با حضور استانداران کشور می‌گوید: « نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم» این «نوع» و « طور» را  چه کسی  تعیین می‌کند. ربط این « محدودیت» با انتخابات مجلس چیست ؟ یعنی اگر در انتخابات کسی بگوید جناب رئیس‌جمهور شما با سرمایه فنی، علمی و ... دولت گذشته رفتید توافقی کردید که ده‌ها ایراد امنیتی، فنی و علمی دارد باید زبان در کام کشد و مهر سکوت بر لب بزند. یعنی اگر کسی بگوید شما با همین سرمایه دولت قبلی رفتید همین توافق را کردید اما به دولت قبل فحش و ناسزا می‌گویید، خلاف مروت و جوانمردی است،  باید سکوت پیشه کند و لب به گلایه نگشاید.
این چه توافقی است که حرف زدن آن‌را به هم می‌ریزد.
آقای رئیس‌جمهور باید بگوید ادبیات گفتگوی با دشمنان نظام پس از توافق چقدر تغییر می‌کند.
اگر آمریکایی‌ها همچنان که بعد از توافق ژنو و توافق  لوزان دبه کردند  این بار هم دبه کنند، دولت می‌خواهد « دبه کردن آمریکایی‌ها » را به گردن منتقدین بیندازد و در برابر آن سکوت کند.
اگر حزب‌اللهی‌ها بخواهند این کلام امام (ره) را دربرابر آمریکا تکرار کنند که فرمود: بارها این واقعیت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامی‌مان اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام و قرآن و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم حال اگر نوکران آمریکا نام  این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، ازآن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم.»
یا اینکه حزب‌اللهی‌ها این کلام قدرتمند امام (ره ) را بخواهند تکرار کنند:« ما 
در صدد خشکانیدن ریشه‌‌های فاسد صهیونیسم ، سرمایه‌داری و کمونیسم در جهان هستیم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظام‌هایی را که بر این سه پایه استوار کرده‌اند، نابود کنیم و نظام رسول الله (ص) را در جهان  استکبار ترویج کنیم» و یا از آن بالاتر حزب‌اللهی‌ها بگویند ، آن‌هم از زبان امام ؛ « ما با تمام وجود از گسترش باج‌خواهی و مصونیت کارگزاران آمریکا حتی اگر با مبارزه قهرآمیز  هم شده باشد،  جلوگیری می‌کنیم»آیا آقای رئیس‌جمهور جلوی اعلام مواضع آن‌ها را می‌گیرد و خواهد گفت: «نمی‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم.»
آن روز که امام (ره) آن حرف‌ها را زد- در بیانیه معروف پذیرش قطعنامه 598 -
دشمن در اوج اقتدار بود.
امروز که ما در اوج قدرت هستیم و دشمن از شتر  « تحریم» و « تهدید » نظامی پیاده شده و التماس می‌کند، چرا این حرف‌ها را نباید بزنیم. تخطئه  دیپلماسی دولت گذشته در برابر 1+‌5 و آن را هزینه کردن برای انتخابات یک خطای راهبردی است و مخاطرات امنیتی دارد.
در این باره سخن بسیار است و به آینده موکول می‌کنم، با این کلید هیچ قفلی در حوزه سیاست داخلی،‌خارجی ،‌اقتصادی، فرهنگی باز نمی‌‌شود. 
دو قطبی سازی‌های کاذب که وحدت ملی را نشانه گرفته است، از بیرون از مرزها مدیریت می‌شود، هیچ کس در داخل نباید آن‌را نمایندگی کند. این نمایندگی سر از فتنه سوم در می‌آورد.
پس از برجام آمریکا بسط نفوذ خود در منطقه و نفوذ در ارکان نظام اسلامی را در دستور کار خود دارد. چه خوب بود رئیس‌جمهور در دیدار با استانداران،  تدبیر دولت یازدهم برای مقابله با نفوذ آمریکا در ایران و منطقه را مطرح می‌کرد و از مردم و نخبگان در این رابطه یاری می‌طلبید.

محمدکاظم انبارلویی-anbarloee.ir

نظرات  (۱)

۳۰ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۷ میر شهریار
نمی‌دانم نویسنده این وبلاگ واقعاً آقای انبارلویی است یا خیر اما نویسنده محترم؛
اولاً طبق چه منبعی نوشتید حجت‌الاسلام خاتمی از واشنگتن فرمان می‌گرفت؟ و بر فرض که اینطور باشد آیا این خود نشان‌دهنده و اثبات کننده این مطلب نیست که بیشتر از همه شورای نگهبان خائن است چراکه صلاحیت نامزدان ریاست جمهوری بر عهده آنست؟!
دوماً احمقانه است که هر رئیس جمهوری فقط برای چهار سال خودش اقدام کند! اینطور باشد کشور هرگز در بعد اجرایی برنامه بلند مدت نخواهد داشت! همچنین محال است آثار یک دولت فقط در زمان ریاست خود آن دولت کشور را متأثر کند! همانطور برای مردم محسوس است آثار افتضاحات دولت اصولگرایان همچنان ادامه دارد.
سوماً از نظرسنجی مردمی گفتید! می‌شود یک مورد از نظرسنجی‌های مردمی را که در آن مردم به ناکارآمدی دولت حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر روحانی رای داده باشند را به عنوان مثال نام ببرید! اصلاً در این مملکت گل و بلبل که تفکر محافظه‌کارانی چون شما آن را بدین صورت عقب انداخته است چیزی به نام نظرسنجی مردمی وجود دارد؟
چهارماً شما از آداب سیاسی سخن راندید که جای خنده بسیار دارد! در آداب سیاسی اصولگرایان بردن ممه توسط لولو مشهور است.
در کل با اینکه قطعاً مخالف شما و مخالف روزنامه رسالت که احمد آذری قمی (لعنت الله علیه) از مؤسسانش بود هستم اما قبول دارم که نظارت استصوابی شورای نگهبان از اینکه هیچ نظارتی نباشد بهتر است. این موارد فقط در جواب قسمت اول مطلبتان بود چراکه حوصله خواندن بقیه مطلبتان را نداشتم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی