رئیسجمهورچندی
پیش در نشست مشترک هیئت دولت با استانداران سراسر کشور از مجلس اول به
عنوان بهترین مجلس تاریخ ایران یاد کرد و گفت: "ما فقط باید زمینه را برای
برگزاری یک انتخابات سالم و باشکوه آماده کنیم. مگر مجلس اول پس از انقلاب
اسلامی که در آن زمان حتی شورای نگهبان نیز وجود نداشت و همه، حتی
گروهکهای مخرب در آن حضور داشتند بهترین مجلس تاریخ این کشور نبود؟ ملت
ایران ملتی بالغ، باتجربه و بزرگ است که به خوبی برای آینده خود تصمیم
میگیرد."(1)بیان
رئیسجمهور آنقدر حزب کارگزاران را به وجد آورده که نایبرئیس کمیته سیاسی
حزب کارگزاران طی تحلیلی در ارگان نیمهرسمی این حزب نوشت: "در شرایطی که
اکثریت اصلاحطلبان در بهترین شرایط، بازآفرینی مجلس پنجم را آرزو میکنند و
اقلیت آنان در خیالانگیزترین موقعیت حتی جسارت بیان کردن رویای احیای
مجلس ششم را ندارند، رئیسجمهور فراتر از اصلاحطلبان راهبرد بازگشت به
مجلس اول را پیش کشیده است." (2)
در این باره ذکر چند نکته خالی از لطف نیست؛
1- رئیسجمهور محترم گفته است؛ ما فقط باید زمینه یک انتخابات سالم و باشکوه را آماده کنیم.
آیا
در انتخاباتی که رئیسجمهور به طور بیسابقه هدفگذاری برای انتخابات
آینده را "شکلگیری مجلس اول" اعلام میکند، میتواند فقط انتخاباتی سالم و
باشکوه را برگزار کند؟ آیا در انتخاباتی که منافقین، نهضت آزادی و
گروههای محارب در فهرست نامزدهای معرفیشده باشند، میشود آن را یک
انتخابات سالم و باشکوه نامید!
2- در مجلس اول، شورای نگهبان
وجود نداشت، منافقین و اعضای نهضت آزادی و بسیاری از کسانی که صلاحیت
نامزدی نداشتند، در فهرست نامزدها بودند. خوشبختانه منافقین رای نیاوردند،
اما 10 نفر از کادرهای نهضت آزادی به مجلس راه یافتند. آیا بهترین مجلس از
دیدگاه رئیسجمهور آن است که حداقل 10 نفر از اعضای نهضت آزادی به آن راه
یابند؟ آیا رئیسجمهور میخواهد نظر صریح امام خمینی(ره) را در مورد اعضای
نهضت آزادی که آنان را بدتر از منافقین میداند، انکار کند؟
آیا
بهترین مجلس از نظر رئیسجمهور، مجلس اول است که امثال آقای عطاءالله
مهاجرانی که اکنون پادوی رادیو بیبیسی است، به آن راه یابد؟
3-
دولت مجری انتخابات است. آیا رئیسجمهور حق دارد به عنوان مجری برای
شکلگیری مجلس آینده الگو و مدل معرفی کند و مجریان را به مدل مجلس اول
انقلاب حواله دهد و ضمنا بگوید: "شورای نگهبان ناظر است نه مجری، شورای
نگهبان چشم است، چشم نمیتواند کار دست را بکند."؟
آیا مفهوم این
سخن که مجلس اول الگو میباشد، این نیست که شورای نگهبان چشم خود را ببندد
تا دولت با دست خود نامحرمان را - حداقل 10 نامزد نهضت آزادی را- به مجلس
ببرد؟
4- این سخن رئیس مجلس خبرگان هشداردهنده است که گفت: "نظارت شورای نگهبان استصوابی است، نه تماشایی!"
دعوت
کردن شورای نگهبان به تماشای انتخابات، آنهم با چشم نظارت استطلاعی، یعنی
برگشت به ماههای قبل از انتخابات مجلس اول، در حالی که بیش از 30 سال از
آن ماجرا میگذرد، قانون اساسی و نهادها و ارکان نظام مستقر هستند و قوانین
دقیق و صحیحی در این باره داریم. چرا باید قوانین نظارتی منبعث از قانون
اساسی را تعطیل کنیم و برگردیم به ماقبل انتخابات مجلس اول و اجازه دهیم
منافقین و بدتر از آنان نهضت آزادی در انتخابات در فهرست نامزدهای
معرفیشده باشند؟ آیا با این راهبرد، دولت میخواهد پس از "برجام" جلوی
نفوذ دشمنان اسلام و انقلاب را به بالاترین نهاد تصمیمگیر نظام - که امام
فرمود در راس امور است - بگیرد؟
5- به چه دلیل باید گروهکهای
مخرب را به مجلس راه دهیم؟ برخی میگویند؛ "مجلس اول مجلس کیفی بود، مجلس
بزرگان و مجلس ایدهآل بود و حضور آنان در پارلمان مانع از بهانهجویی
هوادارانشان برای عدم حضور در حاکمیت میشد."(3) آیا این حرف درستی است؟
آیا حضور ضدانقلاب در مجلس آنها را آرام کرد یا تیغ از نیام کینه به اسلام
برکشیدند و 17 هزار شهید ترور را روی دست نظام و انقلاب گذاشتند؟
آیا حضور بدتر از منافقین در مجلس مانع شد که حادثه تلخ انفجار حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن
72
تن از یاران انقلاب که شمار زیادی از آنها همین نمایندگان مجلس بودند، به
وجود نیاید؟ آیا حضور بزرگان نهضت آزادی در مجلس مانع شد که رئیسجمهور و
نخستوزیر کشور در یک روز در آتشی که همین بدتر از منافقین افروخته بودند،
نسوزند و شهید نشوند؟
چرا باید حزب کارگزاران سازندگی به بهانه
حرف رئیس جمهور سخنی بگویندکه نتیجه اش نادیده گرفتن حافظه سیاسی مردم و
اهانت به شعور سیاسی مردم باشد؟
پینوشتها:
1- سخنان رئیسجمهور درنشست مشترک هیئت دولت با استانداران سراسر کشور ، جراید، 28 مرداد94
2 و 3- سرمقاله هفتهنامه صدا، 7 شهریور 94