(12 آبان 94)
مذاکرات تو در تو چیست؟ مهارت آمریکاییها در این نوع مذاکرات کدام است؟ آمریکاییها در واشنگتن صدها مرکز پژوهشی دارند که کارشان سرویس دادن به حکومت در خصوص گفتگوهاست. کار این مراکز پیشگویی، پیشبینی و خواندن دست طرف مقابل در گفتگوهای سیاسی است.
بر مبنای این پیشبینی و پیشگویی دهها گزینه را به سیاستمداران خود پیشنهاد میکنند تا آنها در گفتگوها با دست پر حاضر شوند. آنها در "حرف" کم نمیآورند، اما در حوزه "عمل" به تعهدات، همیشه کم گذاشتهاند. در هر دالانی از گفتگو، طرف مقابل را به دالانی دیگر میبرند، آنقدر در این دالانهای تودرتو میگردانند تا طرف حرفی برای گفتگو نداشته باشد و حرف اول خود را هم فراموش کند. در دالان آخر، گفتگویی در کار نیست، فقط "گفت" از طرف مقابل و "شنیدن" از سوی طرف اول است.
تیم فتح سالهاست با طرف آمریکایی و رژیم صهیونیستی به گفتگو روی آورده است اما یک قدم به آرمانهای ملت فلسطین نزدیک نشده که هیچ، هزاران کیلومتر هم از آن دور شده است.
36 سال پیش دانشجویان پیرو خط امام(ره) لانه جاسوسی را در سالگرد کشتار دانشآموزان در آخرین روزهای سلطنت سیاه پهلوی، تسخیر کردند. این روز درست همان روزی بود که بیش از یک دهه قبل شاه به دستور آمریکاییها، امام خمینی(ره) بنیانگذار نهضتهای رهاییبخش اسلامی را به تبعید بردند. سال 58 گفتگو با آمریکاییها در مورد آزادی گروگانها آغاز شد و درنتیجه به یک قرارداد موسوم به قرارداد الجزایر رسیدیم. با آنکه داده و ستانده در قرارداد روشن بود، آمریکاییها به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکردند.
آنها قرار بود انقلاب اسلامی را به رسمیت بشناسند، قرار بود در امور داخلی ما دخالت نکنند و پروژه نفوذ در ایران را خاتمه یافته تلقی کنند و پولهای غارت رفته و بلوکه شده ایران را برگردانند. اما از همان فردای آزادی گروگانها به هیچ یک از آنها عمل نکردند.در قضایای اخیر بیش از یک دهه درباره مناقشه هستهای گفتگو کردیم. در دو سال اخیر آنها جدیتر وارد گفتگو شدند. اما با آنکه در فرجام به برجام رسیدیم، آنها در اصل فلسفه گفتگو که "لغو تحریم"هاست، شروع به تردیدآفرینی و دبه درآوردن کردند. آنها با تکیه بر ضعفهای ساختاری برجام، برایمان خوابها دیدهاند که خدا کند هرگز تعبیری که از آن میکنند، محقق نشود. اینکه امام (ره) از آغاز نهضت اسلامی بنا را بر عدم گفتگو با ظالم و مستکبر گذاشت، این بود که طرف اصلا اهل گفتگو نبود. آنها در مقام "دیکته" بودند و هنوز در آن حال و هوا هستند. اینکه امام (ره) از قطع روابط آمریکا با ایران در سال 58 استقبال کرد، برای همین بود که اهداف انقلاب را با اهداف آمریکا در ایران و منطقه هیچ گاه در هیچ زمینهای منطبق نمیدید. این روزها آمریکاییها حس میکنند سیاست خارجی ایران تغییر کرده است. این حس را از آنجا گرفتهاند که نوعی اشتیاق در بدنه دیپلماسی کشور برای ورود به گفتگوهای "تو در تو" میبینند. این حس خوبی نیست، واقعی هم نیست. نفرت از جنایات آمریکا، آگاهی از سیاستهای فریبکارانه و مزورانه آمریکا در ایران، اگر بیشتر از سالهای قبل نباشد قطعاً کمتر نیست.
اگر سیاست خارجی ما امروز در عمل دچار برخی غفلتها، کمکاریها و ناهوشمندیهاست، حضور بهنگام و هوشمندانه رهبری در عرصه سیاست خارجی، این ضعفها را جبران میکند و نهادهای قانونی نظام جلوی ضعف ساختاری در این وادی را میگیرند.
موافقتنامه موسوم به برجام در اولین چکشکاری در شورای عالی امنیت ملی به 10 تحفظ مشروط شد و در همان روز اول انتشار موافقتنامه برجام شاهد صدور بیانیهای رسمی از سوی وزارت خارجه بودیم که رسما اعلام شد نقض قطعنامه 2231 که مبتنی بر برجام صادر شده، نقض برجام نیست.
مجلس نیز 8 شرط و نهایتاً رهبری معظم انقلاب 9 شرط برای موافقت با اجرای برجام بر این سند نهادند. این شروط همان خطوط مهمی هستند که در گفتگوهای «تو در تو» مورد غفلت بودند یا در گرماگرم گفتگو فرصتی برای تمرکز بر آنها نبود. کارکرد گفتگوهای «تو در تو» این است که در هر «دالان» بخشی از جیب طرف را میزنند و در دالان آخر نه تنها چیزی تحویل طرف نمیدهند بلکه یک چیزی یا چیزهایی هم طلب میکنند.
نباید در گفتگوها «ریزبینیهای هوشمندانه» را در اثر «درشتگوییهای مستکبرانه» طرف مقابل فراموش کنیم. اگر در مقطعی میبینیم که گفتگوها خود یک دام است عقل حکم میکند برویم کار خودمان را بکنیم و از آن فاصله بگیریم. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولین وزارت خارجه فرمودند: «آمریکا بخشی از مشکلات منطقه است نه بخشی از راه حل مسائل منطقه. مذاکره با آنها درباره موضوعات منطقهای معنا ندارد. آمریکاییها در منطقه دنبال تحمیل منافع خود به دیگران هستند.» این حقیقت را باید دستگاه دیپلماسی ما با گوشت و پوست و استخوان خود درک کند.
آمریکاییها پس از قصه یازده سپتامبر، پرگاز وارد منطقه شدند و شعارشان برقراری امنیت و مبارزه با تروریسم بود. امروز غرب آسیا ناامنترین نقطه جهان است و میلیونها انسان از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند. صدها شهر و روستا در عراق، سوریه و یمن ویران شده است و هزاران انسان بیدفاع جان خود را از دست دادهاند. از میان این توفان ناامنی، تروریسمی قد علم کرده است که در طول تاریخ بشر بینظیر بوده است.
راحت در روز روشن صدها انسان را سر میبرند، هزاران نفر را در گور دسته جمعی زنده زنده دفن میکنند،
زنده سوزی راه انداختهاند و به نوامیس مردم تجاوز میکنند و زنان را چون کنیزان در بازار بردهفروشان جنسی میفروشند. آمریکاییها یک تروریسم وحشی را به جان و مال و ناموس منطقه حاکم کردهاند و بعد مزورانه میگویند: بیایید گفتگو کنیم. آنها تروریسم را با پولهای حرام عربستان و پشتوانه لجستیک ترکیه، در جهان اسلام ترویج میکنند و در عراق و سوریه به کمک همین جماعت، دو کشور مستقل را تجزیه کردهاند.
مشکلات منطقه محصول طراحیهای اتاق فکر دیپلماسی کنونی آمریکاییهاست. آنها خود این مشکلات را با زحمت و قیمت نقض حقوق بشر پدید آوردهاند، چطور ممکن است بیایند در حل این مشکل مشارکت کنند؟
برخی همه این واقعیتها را نادیده میگیرند و دل بستهاند به گفتگو! منطق آنها هم این است که ما میخواهیم از گفتگو به عنوان یک تاکتیک نه یک استراتژی بهره بگیریم. اما آنها باید بدانند به اسم تاکتیک نمیشود ضد اصول عمل کرد. اصول دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی یک سری اصول شفاف و روشن است که آمد و شد دولتها نمی تواند آن را تغییر دهد. اصول انقلابی سیاست خارجی را نمیتوان به بهانه «تاکتیک» دور زد. این رویکرد، دشمن را دچار طمع و خوش خیالی میکند.
فردا روز ملی مبارزه با استکبار جهانی است. مردم ایران بار دیگر برای محکومیت سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا به خیابانها میآیند و روز 13 آبان، روز تسخیر لانه جاسوسی را گرامی میدارند. آنها به بزرگداشت یاد شهدای دانشآموز میپردازند. ملت ایران در حالی به خیابانها خواهند آمد که خروش ملکوتی امام (ره) در نطق شورانگیز علیه کاپیتولاسیون را هنوز در گوشهای خود حس میکنند و به آمریکاییها به خاطر تبعید امام (ره) و تحمیل کاپیتولاسیون لعنت میفرستند.اوباما چند روز پیش باز موضوع گزینه نظامی روی میز را به رخ ملت ما کشید، معلوم نیست آنها که
می گویند خطر سایه جنگ را با برجام از سر کشور دور کردیم استنادشان چیست؟ آمریکاییها هر وقت دلشان بخواهد این تهدید را به رخ ملت و دولت ما میکشند. ملت ایران، همه، پاسخ این تهدید را میدهند. چه خوب است دولت هم همپای ملت، همین پاسخ را تکرار کند.
محمدکاظم انبارلویی