(28 آبان 94)
8 جوان فرانسوی در نخستین ساعات بامداد شنبه گذشته با چهار عملیات نظامی، دکور امنیت حکومت فرانسه را در قلب اروپا به هم زدند. یک ورزشگاه، یک سالن کنسرت و دو رستوران هدف قرار گرفت، 380 کشته و زخمی در فاصله کمی روی دست مقامات امنیتی فرانسه باقی بماند.
پاریس باید از زمان حادثه نشریه شارلی ابدو هوشیاری امنیتی خود را حفظ میکرد. اینکه همه سرویسهای امنیتی فرانسه خواب باشند و با شلیک گلوله تروریستها و انفجار بمب از خواب بلند
شوند کارآمدی این سرویسها را زیر سئوال برده است.
مقامات پاریس هنوز اطلاعات درستی از این حادثه در اختیار شهروندان خود و مردم جهان قرار ندادهاند. ظاهرااز 8 نفر تروریست دو نفر موفق به فرار شدند و پلیس نتوانست آنها را دستگیر کند. هنوز بحران در فرانسه فروکش نکرده است. همین دیروز صدای تیراندازیهای پراکنده در پاریس شنیده شد و حتی گفته شد تعدادی پلیس کشته و زخمی شدند.
اولاند در سخنرانی کنگره در واکنش به عملیات تروریستی نشان داد که تعادل خود را از دست داده است. او سخن از تغییر قانون اساسی و استقرار یک رژیم میلیتاریستی به میان آورد. او همه نمایندگان و سناتورها را در ساختمان کنگره جمع کرد تا اعلام شرایط جنگی در کشور را رسمی کند. او نشان داد در شرایط ویژه مفاهیمی چون دموکراسی، آزادی و جمهوریت معنای واقعی خود را از دست میدهند.
او گفت: به فرانسه حمله کردند چون کشور ما مهد حقوق بشر است! او افزود: دشمنی که فرانسه را هدف قرار داده است، دشمن اروپا نیز هست لذا از دیگر کشورهای اروپایی میخواهیم همبستگی خود را با ما اعلام کنند!
این جملات نشان میدهد امنیت ملی در فرانسه آن قدر شکننده است که با چهار تا ترقه میتوان ارکان آن را به هم ریخت.
اولاند در نطق کنگره به لایحه دولت مبنی بر اعلام وضعیت اضطراری به مدت 3 ماه اشاره کرد تا موافقتشان را بگیرد. مسئله ترور و تروریسم در قاب حوادث پاریس اولین حادثه نبوده و آخرین هم نخواهد بود. در دهه 60 صدها تن از مقامات جمهوری اسلامی، آن هم در شرایط جنگ در اثر حوادث تروریستی به شهادت رسیدند. هفتم تیرماه 60 در یک شب 72 تن از مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی شهید شدند. به فاصله کمی در هشتم شهریور، رئیس جمهور و نخستوزیر و مقامات بلندپایه امنیتی در انفجار ریاست جمهوری به شهادت رسیدند. اما مرکزیت حکومت، تعادل خود را از دست نداد، امام راحل(ره) مثل کوه ایستاد، مردم خم به ابرو نیاوردند و تروریستها را
یکی یکی از سوراخهای خود بیرون آوردند و به دست قانون و مجازات سپردند. امنیت و اقتدار ملی روز به روز افزایش یافت و امروز مقتدرترین حکومت در غرب آسیا، جمهوری اسلامی ایران است.
مردم عراق و سوریه در جنگی نابرابر گرفتار فجیعترین و ناجوانمردانهترین عملیات تروریستی هستند. به طور متوسط هر ماه یک انفجار خونین در بغداد و شهرهای مهم عراق رخ میدهد. تروریستها در سوریه سنگ تمام گذاشتند، حمام خون راه انداختند، در روز روشن در زیر نگاه تیزبین دوربین رسانههای جهان و سازمانهای حقوق بشری هزاران نفر را سر بریدند، مردم را از خانه و کاشانه خود آواره کردند، زندهسوزی راه انداختند، قتلعامهای وحشیانه راه انداختند، به زن و بچه و پیر و جوان رحم نکردند. اما بشار اسد مردانه ایستاد با آنکه آمریکا و فرانسه و انگلیس از تروریستها حمایت میکردند، با آنکه قطر، عربستان و ترکیه کمکهای مالی، نظامی و لجستیک کردند، اما رئیس حکومت در آنجا تعادل خود را از دست نداد. اکنون 5 سال است بشار اسد و ملت سوریه ایستادهاند و خم به ابرو نمیآورند.
غرب و بویژه آمریکا بعد از 11 سپتامبر که شمار زیادی را در افغانستان دستگیر کرده و به زندانهای سیا در اروپا بردند. سرویسهای امنیتی غرب و آمریکا نخبگان مبارز اسلامی را در کشورهای عراق، تونس، عربستان، الجزایر، لیبی، مصر و... دستگیر و با کمک سرویسهای امنیتی این کشورها به سوزنبانی ذهن آنها پرداختند. با ظهور بیداری اسلامی در جهان اسلام، آنها را به جان ملتهای اسلامی انداختند و مسیر بیداری اسلامی را که باید توسط علما و دانشمندان و فقهای جهان اسلام تعیین و طی میشد، منحرف کردند و دادند دست این جماعت شش لولبند که از درون آن القاعده، النصره، داعش، جیش الشام، جیش الفلان و... درآمد.
غرب فکر میکرد این پروژه جواب میدهد. پروژه این بود؛ از درون جهان اسلام عدهای به اسم اسلام کمر به هدم اسلام ببندند. آنها در حال تربیت یک سگ شکاری به نام داعش بودند که به شکار انسانهای بیگناه در جهان اسلام بویژه در عراق و سوریه به عنوان خط مقدم مقاومت بروند. اما این پروژه جواب نداد! کما اینکه تجهیز صدام در حمله به ایران و نابودی انقلاب اسلامی بر اساس تئوری همین پروژه شکل گرفت.
پروژه صدام هم جواب نداد و سرانجام این سگ پاچه آنها را گرفت و مجبور شدند خود او را بکشند. اکنون داعش و جریانهای تکفیری هم همین مسیر را میروند و همین بلا سر آنها خواهد آمد. یک ضرب المثل ایرانی میگوید؛ «چاه نکن بهر کسی، اول خودت دوم کسی.» امروز تمام توطئههای غرب در مقابله با اسلام به خود آنها برگشته است.
ملتهای اسلام از جریانهای تکفیری بیزار هستند. آنها اسلام را وارونه جلوه میدهند یعنی درست همان چیزی که غرب و آمریکاییها میخواهند. این وارونهگویی گاهی دست غربیها را که این شمشیر را به آنها دادهاند، میبُرد. حوادث شنبه گذشته در پاریس نشان داد دست امنیت فرانسویها و حتی اروپاییها بریده شده است. راه درست آن است که غرب از همان راهی که آمده است برگردد.
عملیات هوایی فرانسه فردای روز حادثه پاریس در مناطق داعشنشین سوریه همین برگشت را نشان میدهد. اروپا و غرب اگر امنیت میخواهند باید با اسلام روراست باشند. اسلام را تروریسم و مسلمانان را تروریست معرفی کردن، یک بیراههای است که هرگز به مقصد طراحان آن کمک نمیکند.
محمدکاظم انبارلویی-anbarloee.ir