(10 آذر 94)
از ارسال نامه اول مقام معظم رهبری خطاب به جوانان در اروپا و آمریکای شمالی بیش از 10 ماه میگذرد. اینک معظم له دومین نامه را خطاب به جوانان درغرب ارسال فرمودند. بستر و بهانه این ارتباط عاطفی، فکری، نظری و تئوریک، حوادث تلخ تروریستی در فرانسه است. مقام معظم رهبری در نامه دوم از تروریسم به عنوان درد مشترک ما با غرب یاد کردهاند. امروز تروریسم، خشونت و افراطیگری به عنوان اصلیترین عنصری که امنیت جانی شهروندان را در همه جوامع تهدید میکند یک مسئله جدی و حاد است. ضرورت پرهیز از خشونت و شناخت منشاء خشونت، جدیتر از همیشه در برابر نخبگان و افکار عمومی خودنمایی میکند. ایران از آغاز انقلاب و حتی قبل از آن هدف کور ترور و تروریسم بود؛ تروریسمی که از سوی سرویسهای امنیتی غرب و گروههایی که از سوی این سرویسها هدایت میشد. هیچ دولتی و هیچ ملتی تاکنون در سراسر جهان طعم تلخ تروریسم را همانند دولت و ملت ایران نچشیده است. لذا ملت ما و رهبری هوشمند ایران اسلامی بیش از هر کس درک عینی و صحیح از مقوله تروریسم دارند. اسلام دین دوستی و رحمت و رحیمیت است. از دل آموزههای قرآن یک تئوری خشن و بیرحم درآوردن، محصول فرآوردههای فکری اسلام آمریکایی است و ربطی به اسلام ناب محمدی(ص) ندارد.
امروز خشنترین گروههای تروریستی مورد حمایت غرب به ویژه آمریکا هستند. منافقین که رکورد کشتار 17 هزار شهید در ایران را به نام خود ثبت کردهاند، اکنون مورد حمایت آمریکا و در اروپا مورد حمایت فرانسه، انگلیس و آلمان هستند. جمهوری اسلامی بارها سردمداران غرب را نصیحت کرده است که برخورد دوگانه با تروریسم، عقلانی نیست. ما تروریسم بد و تروریسم خوب نداریم. طالبان، القاعده، داعش و دنبالههای شوم آنها که روزگارانی برای نابودی جمهوری اسلامی مورد حمایت غرب بودند امروز به صورت تهدید برای غرب درآمدهاند. صدام که روزگاری با تجهیز غرب، قلب ایران را با توپ، بمب و گلوله هدف قرار داد به فاصله کمی رو در روی حامیان غربی و منطقهای خود قرار گرفت و به قیمت نابودی زیرساختهای کشورش میلیونها انسان را آواره و دهها هزار نفر را به کشتن داد.
اکنون موج وحشت از تروریسم به اروپا برگشته است. برخورد شتابزده و عجولانه با این پدیده همان قدر خطرناک است که در ابتدای پیدایش این جماعت خونریز یا از روی غفلت یا از روی عمد مورد حمایت دولتها و سرویسهای غرب قرار گرفتند.
مقام معظم رهبری در این نامه از مردم مظلوم فلسطین به عنوان ملتی که نیم قرن زیر چکمه تروریسم فریاد میزند، یاد کردند. ملت فلسطین بدترین نوع تروریسم را تجربه کرده است؛ صهیونیسم که مورد حمایت همین قدرتهای جهان به ویژه آمریکا است، هر روز خون بیگناهان را میریزد و آنها را در شکنجهگاهها با بدترین رفتار زجر میدهد.
رهبر انقلاب راه رهایی از این معرکه و پرهیز از تداوم خونریزی و قتل و غارت را "اصلاح اندیشه خشونتزا" میدانند. اگر غرب خواهان امنیت و آرامش است باید از این اندیشه شیطانی فاصله بگیرد.
مقام معظم رهبری در این نامه از یک "هجوم نرم و خاموش" به دنیای اسلام یاد میکنند. هجوم نرم و خاموش یعنی تحمیل فرهنگ غرب به سایر ملتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل!
هجوم نرم و خاموش یعنی تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترمترین بخشهای آن!
این هجوم در بستر پرخاشگری و بیبند و باری اخلاقی صورت میگیرد. سئوال رهبری از وجدانهای بیدار جوانان غرب این است که؛ اگر ما یک فرهنگ ستیزهجو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم آیا گناهکاریم؟! اگر مانع این سیل ویرانگر شویم، مقصریم؟!
رهبر انقلاب در این نامه، پیدایش داعش را محصول این هجوم نرم و خاموش میدانند که نوعی وصلت ناموفق با فرهنگ وارداتی است.
ایشان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که چگونه ممکن است از دل اخلاقیترین و انسانیترین مکاتب دینی جهان که گرفتن جان یک انسان را به مثابه کشتن همه بشریت میداند، زبالهای مثل داعش بیرون بیاید؟
تحلیل مناسبات جامعهشناختی و روانشناختی جوامع غربی در این باره بخش دیگری از ویژگیهای این نامه تاریخی است. نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی، تبعیضهای قانونی و ساختاری، آلودگیهای پیدا و پنهان جوامع غربی، منشاء پدیده تروریسم با رنگ و لعاب جدید معرفی شده است.
راهکار نهایی در این نامه بر این نکته انگشت تاکید نهاده که؛ جوانان غربی با شناخت درست واقعیتها، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی و از این بحران عبور کنند.
آدرس غلط دادن به جانهای شیفته که مشتاق الوهیت و آموزههای وحیانی هستند و تحریف اسلام و قرآن در جوامع غربی جز اینکه بر حجم خشونت و سیاهی کارنامه تروریسم بیفزاید، فایده دیگری ندارد.
غرب باید از میان تعامل با اسلام ناب محمدی(ص) و ستیز بیفایده و کور با آن، یکی را انتخاب کند. اولی راه رسیدن به صلح و امنیت و همزیستی معقول است و دومی از تروریسم کور و افزایش وحشت و ناامنی سر درمیآورد.
محمدکاظم انبارلویی-anbarloee.ir