(7 آذر 95)
شهادت ده ها نفر در عملیات تروریستی حله و نیز کشته شدن همین میزان در حادثه تصادم دو قطار در سمنان، موجی از غم و اندوه را در سراسر کشور پدید آورد و ملت ایران را به سوگ نشاند. عظمت راهپیمایی اربعین چشم جهانیان را خیره کرد و قدرت نرم شیعه را به رخ دشمنان اسلام و قرآن کشاند. همه کسانی که از ایران یا عراق یا 80 کشوری که در خلق چنین حماسهای مشارکت داشتند، به خطرات این سفر واقف بودند. آنها از خشم و کینه آمریکا و رژیم صهیونیستی و تروریستهای ریاض و انتقامجویی تکفیریها مطلع بودند.
سفر اربعین یک سفر توریستی نیست، اتفاقا سفری است که احتمال وقوع عملیات تروریستی در آن بالاست. کمتر کسی را میتوان در این کاروان عظیم مردمی پیدا کرد که با شوق شهادت پای در این وادی نگذاشته باشد. پس این طرف معادله یکپارچه شور و هیجان و اشتیاق شهادت و درک واقعی مصائب کربلا و همدردی با اهل بیت
پیامبر (ص) به ویژه همنوایی با زینب کبرا (س) است، اما آن طرف معادله، بغض و کینه هزار و چند ساله لشکریان یزید علیه کاروانی است که از آدم تا نوح، از نوح تا ابراهیم و از ابراهیم تا موسی و عیسی و محمد (ص) حرکت آن ادامه دارد.
جنایت داعشیها و تکفیریها بر کسی پوشیده نیست. بیرحمی و قساوت آنها را حتی در اروپا، کفار هم چشیدهاند. آنچه در انفجار تروریستی حله اتفاق افتاد، چشمهای دیگر از خونریزیها و قساوت آنها را به نمایش گذاشت.
داعشیها هیچ قانون و مقررات انسانی و اسلامی را برنمیتابند. خشونت آنها مرزی ندارد. آنها از طفل 6 ماهه تا پیرمرد 90 ساله را مشمول جنایات و بیرحمیها و قساوت خود میدانند. برای آنها فرقی نمیکند داخل اتوبوسهای حامل زوار امام حسین (ع) چه کسانی هستند؛ ایرانی، پاکستانی، افغانستانی، هندی، عراقی یا بحرینی!
برای آنها فرقی نمیکند داخل 7 اتوبوسی که منفجر کردند، کودک، زن، پیرمرد و جوان هستند. آنها یک خودروی بمبگذاریشده را در پمپ بنزینی در منطقه الشوملی شهر حله منفجر کردند تا یک فاجعه دیگر را رقم زده و نشان دهند که در اعمال خصومت و دشمنی، هیچ دین و آیینی را به رسمیت نمیشناسند.
داعشیها در موصل و حلب شکستهای سنگینی خوردند. آنها با انفجار تروریستی در حله عقدهگشایی کردند. آنها باعث شدند انگشتان دلیرمردان ایرانی و مدافعان حرم در عراق و سوریه محکمتر از گذشته بر ماشه تفنگهایشان چکانده شود.
***
تصادف دو قطار مسافربری در 5 کیلومتری ایستگاه هفتخوان سمنان که 45 کشته و 130 مجروح بر جای گذاشت، موجی از تاسف و تاثر در میان هموطنان ایرانی را برانگیخت . اولین سوال که به ذهن همه آمد، این بود که تصادف در مسیری که به طور هوشمند کنترل میشود، چه معنایی دارد؟!
روسای قوا در دستورالعملهای جداگانهای هیئتهایی را مسئول رسیدگی به این حادثه کردهاند.
دو سال پیش در همین دولت، دو قطار مسافربری در مسیر تهران - مشهد در ایستگاه امروان دامغان تصادف و یک کشته و یک مجروح به جای گذاشتند که بلافاصله مدیرکل راه آهن شمال شرق از سمت خود استعفا داد. عبور از چراغ قرمز و ورود به ایستگاه با سرعت غیرمجاز و تغییر مسیر و اعلام اشتباه مسئول کنترل ایستگاه، علت اصلی وقوع حادثه اعلام شد. حادثه تصادف دو قطار در صبح جمعه گذشته در همین محدوده با همان سیاق حادثه سال 93 ظاهرا رخ داده است. باید دید چرا از تجربه گذشته در این خط عبرت لازم را نگرفته اند.
البته حادثه فاجعهآمیزتر از این، در دولت اصلاحات هنگام وزارت و صدارت آقای خرم رخ داد. حادثه انفجار قطار در ایستگاه خیام نیشابور 750 کشته و زخمی بر جای گذاشت. حادثه از آنجا رخ داد که روز 29 بهمن سال 1382 تعداد 51 واگن باری محمولههایی شامل گوگرد، پنبه، کود شیمیایی و مواد سوختنی (نفتا) به خاطر ترافیک در ایستگاه ابومسلم توقف کرد، اما به دلایل نامعلومی به طور ناگهانی به حرکت درآمد و تعدادی از واگنهای باری در ایستگاه خیام از خط خارج شدند و پس از واژگونی به سایر واگنهای متوقف شده برخورد نمودند و باعث انفجارشدیدی شدند. 300 نفر در این حادثه کشته و 450 نفر زخمی شدند. تعدادی از روستاهای اطراف بین 30 تا 100 درصد خسارت دیدند. دلایل حادثه از آن زمان تاکنون هنوز مثل رازی سر به مهر باقی مانده است. البته نه کسی استعفا داد و نه کسی عذرخواهی کرد!
واکنش رئیس دولت در مورد حادثه تصادف قطار در سمنان و نیز وزیر محترم راه اکنون زیر ذرهبین افکار عمومی است.
آقای رئیسجمهور در سوگ وفات عالم و فقیه عالیقدر حضرت آیتالله موسوی اردبیلی دو روز عزای عمومی اعلام کرد. این اقدام شایستهای بود و نشان قدردانی و قدرشناسی دولت و ملت از مقام شامخ روحانیت به ویژه روحانیت انقلابی است، اما شایسته بود آقای رئیسجمهور به مناسبت حادثه مهم عملیات تروریستی حله و نیز حادثه مؤلمه تصادف قطارها در سمنان، اعلام عزای عمومی میفرمود.
***
مردم در استان گلستان و مازندران در چند روز گذشته با قطعی گاز، آب و برق روبهرو بودند. با آنکه 5 روز قبل از برف و سرما مسئولان هواشناسی هشدار داده بودند، دولت باید به کمک مردم و به ویژه باغداران میشتافت و مشکلات پدیدآمده را پیشبینی میکرد. حتی از ظرفیت بسیج میشد برای برداشتن محصول مرکبات از باغات تا قبل از فرارسیدن سرما و یخبندان اقدام عاجل کرد و خسارات را به کمترین حد ممکن کاهش میداد! اما نشد! چرا؟
دولت باید قدری به مفهوم «کارآیی» و «کارآمدی» فکر کند، این دو مفهوم در ذهن مردم در ایام زنگ حساب تعیینکننده است.
محمدکاظم انبارلویی -anbarloee.ir