رئیسجمهور محترم بنای آشتی با منتقدین مشفق خود را ندارد و هر جا تریبونی به دست می آورد بنا ندارد به نقدها پاسخ اقناعی بدهد، اگر هم پاسخی را تدارک ببیند در قالب طنز ، تمسخر و تحقیر میریزد که این شیوه درستی نیست.
رئیسجمهور از ابتدای تصدی دولت، منتقدین خود را با واژگان موهنی چون؛ بیسواد ، بیدین، بیقانون، حسود، افراطی ، کاسب تحریم، بیشناسنامه ، دنیاندیده، مستضعف فکری ، بیکار، متوهم ، دیننشناس، بزدل ، تخریبگر و ... نواخته است . وی در تازهترین برخورد با منتقدین، آنها را متهم به «آلزایمر سیاسی» کرده است.
رئیسجمهور در نخستین مجمع ملی سلامت علاوه بر این اتهام، شروع به تمسخر و تحقیر منتقدین کرد و باز هم بنا را بر متلک گویی گذاشت . حتی رسانه ملی را هم در این مسخره کردن بینصیب نگذاشت. بنده نمی خواهم وارد این حوزه شوم که این یک رویکرد اخلاقی نیست و حتی نمی خواهم بگویم که رئیس جمهور بر اساس اصل 121 قانون اساسی سوگند خورده است «مروج دین و اخلاق» باشد و « از خودکامگی بپرهیزد» و نیز از «آزادی و حرمت اشخاص» حقیقی و حقوقی حمایت کند. بلکه می خواهم بگویم رئیس جمهور حداقل حریم و حرمت خود را نگه دارد و از تمسخر خود پرهیز کند . چرا که چنین رویکردی شایسته شأن شخص دوم مملکت نیست!
رئیسجمهور در مجمع ملی سلامت گفت :« قیمت نفت در سال 92 که دولت شروع به کار کرد ، 108 تا 112 دلار بوده است . در سال 94 ماههایی بوده که نفتمان به قیمت 25 دلار فروش رفته ، حال که وضع خوب شده به 50 دلار رسیده ، یعنی نسبت به آن 108 دلار از نصف هم کمتر است .
کشورهای دیگری که نفتخیز هستند اولین کاری که کردند از ذخایرشان استفاده کردند. همه آدمها در بانک پولی برای روز مبادا ذخیره می کنند. میشود شما پولی برای روز مبادا در بانک بگذاری،د حال در روز مبادا بانک به شما بگوید مقدار دیگری پول بگذارید؟ اصلا ما آن پول را گذاشتهایم برای این روز . ما صندوق حساب ذخیره درست کردیم برای روز مبادا .
حالا روز مبادا به ما میگوید پول بریزید! 20 درصد از درآمد سال 93 را به صندوق ریختیم . 20 درصد درآمد ما در سال 94 را به صندوق ریختیم .امسال مجلس می گوید 20 درصد کم است و 30 درصد بریزید . اصلا همه آن را به صندوق بریزید! همه برویم در صندوق ما هم می رویم کنار صندوق! (خنده حضار) یک روزنامه و یک ثانیه از صدا و سیما اگر شما پیدا کردید که از این امر انتقاد کند و بگوید در روز مبادا چرا صندوق نمیآید پول بدهد. مشکلی که ما در طرح تحول سلامت داریم را صندوق باید بیاید آن پول را در صندوق ریختهایم که چه شود؟ تماشایش کنیم؟ برای همین امروز و برای روز مباداست.»
رئیسجمهور بر اساس اصل 126 قانون اساسی مسئولیت امور برنامه و بودجه کشور را مستقیما بر عهده دارد. لذا بر اساس همین اصل ایشان و همه روسای دولتها همه ساله لایحه بودجه کل کشور را بر اساس اصل 52 قانون اساسی شخصا به مجلس می آورد و تسلیم رئیس مجلس می کند. همه رسانهها هم عکس و تصویر این تسلیم بودجه را در صفحات اول خود به چاپ میرسانند.
رئیسجمهور در بند ب تبصره یک همین لایحه بودجه سال 96 آورده است: «سهم صندوق توسعه ملی موضوع بند ب ماده یک قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت 20 درصد تعیین می شود. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است 20 درصد منابع حاصل از ارزش صادرات نفت خام ، میعانات گازی و خالص صادرات گاز را به حساب صندوق توسعه ملی واریز کند. مبالغ مذکور به صورت ماهانه واریز و از ماه یازدهم سال محاسبه و تسویه می شود.»
مگر لایحه دولت را رئیس جمهور خودش بر اساس اصل 126 ننوشته و به مجلس نیاورده؟ پس چه کسی جز خود رئیس جمهور با لایحهای که به مجلس برده و آن را امضاء کرده و تسلیم رئیس مجلس کرده است ، واریز 20 درصد از درآمدهای نفتی را به صندوق توسعه ملی تجویز کرده است؟ چرا باید رئیس جمهور طوری حرف بزند که این تصور ایجاد شود که یک نفر از خارج از دولت آمده او را محروم کرده از این درآمد؟! آن بندگان خدا هم که در این مجمع گرد آمدهاند و خوشبختانه از فرهیختگان کشور هستند به ریش یک کسی که چنین جفایی به دولت کرده، بخندند. این پرسش خودساخته و آن پاسخ چه معنا می دهد؟
بنده به آقای روحانی رای ندادهام ، اما از فردای آن روزی که رأی ایشان تنفیذ شد، او را رئیسجمهور کشور می دانم و موظفم اخلاقا از او دفاع کنم، اهانت او به هر کس را می شود تحمل کرد اما اهانت او به خودش را که رئیس جمهور یک ملت 80 میلیونی است چگونه باید توجیه کرد؟ بنده نطق رئیس جمهور را در این مجمع مستقیما از شبکه خبر ملاحظه میکردم ، لحن تمسخرآمیز او در برخی عبارات شایسته دومین مقام رسمی کشور نیست ، به ویژه آنکه این تمسخر به خود او برگردد.
سازمان برنامه و بودجه که طبق قانون اساسی زیر نظر رئیس جمهور اداره می شود، گزارشی از درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانه ها را منتشر کرد. سازمان رقم کل درآمد هدفمندی یارانه ها را 36 هزار میلیارد و 800 میلیون تومان ذکر کرد.
در بند یک گزارش، درآمد ناشی از فروش انواع بنزین و نفت و گاز و... در سال 95 آورده است: شرکت ملی پالایش و پخش در سال 95 درآمد حاصل از فروش انواع بنزین ، نفت و گاز و ... را 36 هزار و 800 میلیارد تومان اعلام کرده است. این شرکت هزینه های خود را 12 هزار و 800 میلیارد ریال اعلام نموده است . سازمان برنامه و شرکت ملی پخش و پالایش در این گزارش پس از کسر این مبلغ از درآمد شرکت اعلام کرده است 23 هزار و 900 میلیارد تومان به حساب هدفمندی یارانه ها واریز کرده است.
همانطور که ملاحظه می شود بیش از 11 هزار میلیارد تومان در این جمع و تفریق، مغایرت مشاهده میشود. مسئول رفع این مغایرت کیست؟ اگر گفته شود آن 12 هزار میلیارد تومان هزینه شرکت بوده است و این اشتباه را گزارشگر در «ریال» و «تومان» مرتکب شده است مگر می شود هزینههای 9 پالایشگاه کشور که اغلب خصوصی هستند این رقم نجومی باشد؟ اگر هم اشتباهی نبوده پس چرا سازمان برنامه که زیر نظر خودش اداره میشود عاجز از یک جمع و تفریق ساده است؟ بگذریم از اینکه دولت در طول چهار سال گذشته از منابع صندوق توسعه ملی با توسل به حکم حکومتی یک قلم 8 میلیارد دلار برای آب ، یک قلم دیگر 500 میلیون دلار برای آبرسانی به سیستان و بلوچستان استفاده کرده است . فرض می کنیم این نقد دولت درست باشد که چرا یک روزنامه و یک ثانیه صدا و سیما این رویکرد را انتقاد کند. سوال این است چرا رئیس دولت خودش چهار سال است بودجه به مجلس میدهد، حرفی در این مورد نزده و لایحهای برای لغو بند ب ماده یک قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت که این 20 درصد واریزی به صندوق توسعه ملی را تجویز می کند ارائه نکرده است؟
سوال دیگر اینکه چرا 2 میلیارد دلار از آن 8 میلیارد دلاری که برای مهار آبها از صندوق توسعه گرفته، رفته به عنوان تنخواه برای خرید کالای اساسی طبق مصوبه هیئت وزیران استفاده کرده و مصرف اعتبار غیرمورد معین کرده است؟ رئیس جمهور در این مجمع گفته است؛ مردم را مایوس نکنید و دروغ نگویید. این حرف درست است، اینکه خود او بیاید روز روشن کارکرد دولت را در مورد صندوق توسعه ملی به تمسخر بکشد و از حضار هم انتظار داشته باشد بخندند، مردم را مایوس نمیکند و آیا این نوع خلافگویی شکل تازهای از فرافکنی نیست که مسئولیت خود را بیندازد گردن رسانه ملی و روزنامهها و بعد منتقدین مشفق خود را به داشتن آلزایمر سیاسی متهم کند؟