نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

(19 اسفند 95)

صدای گرم و دلنشین صادق آهنگران برای ملت ایران یک صدای آشناست. صدای او را همیشه ملت ما در فضای جبهه، جهاد و شهادت شنیده‌اند. حماسه‌های خونین رزمندگان اسلام با اشعار و مضامین عالی معنوی و روحی و جهادی وی و نیز مداحان اهل بیت (ع) که پا به پای دلیرمردان ایرانی در 8 سال دفاع مقدس حرکت می ‌کردند موسیقی دلنشینی را در جان و دل هر کس به جای می‌گذارد. این صدا و صداها در مرزهای جغرافیایی ما محصور نمانده و جان و دل همه شیفتگان اسلام و انقلاب را سیراب کرده است. حاج صادق آهنگران به تنهایی حامل فرهنگ انقلابی و جهادی است و سرمایه‌های فرهنگی ما در بانگ صدای او خود را نشان می دهد. ذخایر عظیم فرهنگی ما را می شود در 8 سال جنگ تحمیلی در آینه شعر و ادب دفاع مقدس دید و هنر ملت ایران را دفاع از اسلام، نظام، انقلاب و دفاع از نوامیس ملی به خوبی مشاهده کرد. هنرنمایی وی در قامت نوحه خوانی در محضر مقام معظم رهبری این بود که در قالب اشعار انقلابی یک مانیفیست سیاسی را منتشر کرد؛


من انقلابی‌ام و در خروش می آیم
به یک اشاره رهبر به جوش‌می‌آیم
بگو به خصم، توان مرا محک نزند
بگو بترسد و بر زخم‌ها نمک نزند
منم که در دل توفان به نوح می‌نازم
شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم
ببین چگونه دهم سر، پسر که چیزی نیست
به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست
یکی از لغزش‌های انقلابیون، مسئله انحراف فرزندان از مسیر انقلاب و انتظارات آنها از آب و نان و مقام و موقعیت پدرانشان است. برخی از این امتحان خوب بیرون آمدند، برخی هم نتوانستند بین اهل بیت خود و اهل بیت 
انقلاب، دومی را انتخاب کنند.
این عدم توانایی، آنها را تا مرز «بغی» و «محاربه» با نظام کشاند. این عدم توانایی که می شود از ‌آن به عنوان یک بیماری یاد کرد گریبانگیر همه انقلابات بوده و هست.
در صدر اسلام طلحه و زبیر که از صحابه پیامبر اعظم (ص) بودند در این دام گرفتار شدند و این گرفتاری، آنها را به جنگ جمل و هماوردی و مقاتله با امام عادل (ع) و اصحاب او کشاند.این سخن جاودانه شهید چیت‌چیان را که رهبر معظم انقلاب در دیدار با راهیان نور به آن تفوه فرمود، باید با آب طلا نوشت و در ایوان انقلاب آویخت ؛ «اگر از سیم‌ خاردار نفس عبور کردی، می‌توانی از سیم‌خاردار دشمن هم عبور کنی.»
یکی از انواع سیم خاردارهای درون و نفس، «حب اولاد» است. خیلی‌ها به اینجا که می‌رسند، کم می ‌آورند. آن هم اولادی که بخواهد تیغ بر مقدس‌ترین انقلاب جهان یعنی انقلاب اسلامی بکشد. این تیغ گاهی پول، گاهی مقام، گاهی شهرت، گاهی جهل و غفلت و گاهی هم شمشیر است!
واعلمو انّما اموالکم و اولادکم فتنه ان الله عنده اجرعظیم(انفال28)
همراهی با چنین اولادی، انسان را به وادی انقلاب ستیزی و همنوایی با دشمن می کشاند تا جایی که در خط مقدم دشمنان اصلی انقلاب ظاهر می‌شوند و تا پای جان می‌جنگند و تمام اعتبار و ارزش‌های انقلابی خود را ذبح می‌کنند. تجربه جنگ جمل پیش از جنگ صفین و نهروان، همین واقعیت تاریخی را به ما می‌گوید.
یک سنخ از این قبیل انقلابیونی که حب اولاد را به حب انقلاب ترجیح می‌دهند کسانی هستند که امام عادل را در مصاف دشمن یاری نمی‌کنند و کنجی را اختیار کرده و سفره‌ای پهن می کنند و تا آخر عمر می‌چرند تا بمیرند. سیم‌خاردار حب اولاد، آنها را در همانجا متوقف می‌کند تا اولاد آنها بعدها در معرکه کربلا رو در روی امام حسین (ع)، بزرگ ترین فاجعه بشری را رقم زنند. روحیه انقلابی گری با اشرافی گری جمع نمی شود. اگر انسان گرفتار شد به سمت و سوی ائتلاف با سفیهان و فاجران و قاسطان کشیده می‌شود. روحیه انقلابی گری با حب اولادی که زیاده‌خواه و شهوت‌پرست و شهرت طلب بوده و حاضراست به خاطر اینها تیغ به روی انقلاب بکشد، جمع نمی شود. باید از این سیم‌خاردار عبور کرد و همچون نوح در این توفان، دل را از حب اولاد خالی کرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی