(10 اردیبهشت 96)
اولین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری با طرح مهمترین موضوعات اجتماعی برگزار شد. حاشیهنشینی، فاصله طبقاتی، مشکل مسکن، ازدواج جوانان و عدم کارآمدی دستگاههای اجرایی در حل مشکلات اجتماعی مهمترین موضوعاتی بود که در سوالات مناظره مطرح شد.
ترکیب مناظرهکنندگان در اولین ظهور و چینش حکایت از 6 سلیقه سیاسی داشت. رقابت جناحی و جریانی در این چینش برحسب طرح دیدگاههایی که مطرح شد، ملموس نبود.
آقای میرسلیم یک رجل سیاسی و مذهبی است که از سوی یک حزب باسابقه معرفی شده است.
آقای رئیسی به اصرار برخی علما و نخبگان پای در این رقابت گذاشته است.
آقای روحانی رئیسجمهور مستقر است که با یک کارنامه 4ساله افتخار حضور در این مناظره را پیدا کرده است.
آقای قالیباف یک رجل سیاسی و مذهبی است که از سال 84 جزء مطرحترین نامزدهای انتخاباتی بوده است.
آقای هاشمیطبا با سوابق روشن اجرایی از دیگر نامزدهای مطرح در این مناظره بود.
آقای جهانگیری معاون اول رئیسجمهور که خود را به عنوان مکمل نقش رئیسجمهور مستقر به این مناظره رسانده است، روز جمعه در نقشی متفاوت از نقشی که خود در مصاحبهها گفته، ظاهر شد.
مناظره، ادب و آداب و موضوع خاص خود را دارد. اگر کسی خارج از این چارچوب عمل کند، نشان میدهد که ماموریتی غیر از موضوع مربوط به مناظره دارد.
اگر تیتر اول روز شنبه دو روزنامه شرق و اعتماد را مرور کنیم، ماموریت جهانگیری را به غیر از نقش مکمل میتوان کشف کرد. این تیترها را در زیر بخوانید:
شرق: توفان جهانگیری
اعتماد: زلزله جهانگیری
انتخابات دوازدهم بنا به نوع آرایش سیاسی یک انتخابات جناحی و جریانی نیست. اضلاع رقابت در مناظره روز جمعه حداکثر 6 ضلعی و حداقل 3 ضلعی است. جناحی کردن و جریانی کردن رقابت انتخابات دوازدهم اولین ماموریت جهانگیری است. وی در این مناظره صریحا گفت: "من به عنوان کاندیدای جریان اصلاحطلب آمدهام تا از فرصتها استفاده کنم."
با آن که در مناظره روز جمعه کسی به اصولگرایی و اصلاحطلبی و جناحی کردن رقابت تقوه نکرده بود، اما جهانگیری اولین گام را برای دوقطبی کردن رقابت برداشت. او پس از اعتراف به اینکه نامزد مکمل نیست بلکه نامزد اصلاحطلبان است، مطالبی گفت که ربطی به موضوعات مطرح در حوزههای اجتماعی که موضوع مناظره اول بود، نداشت.
مناظره، ادب و آداب خاص خود را دارد. پرخاشگری، ستیزهجویی، ایجاد بستر برای کینه و اختلاف و کدورت و عداوت با موازین یک جدال و مناظره احسن فاصله دارد. جهانگیری با طرح مباحث بیاساس مربوط به دولت نهم و دهم و بدون ربط به مباحث اجتماعی مناظره، با علم به این که کسی در اضلاع مناظره، دولت نهم و دهم را نمایندگی نمیکند، گفت: "آمدهام تا بگویم تمام کسانی که مسئول ایجاد آن شرایط در دولت نهم و دهم بودند، امروز با شخص دیگری به صحنه آمدهاند."
این یعنی عوض کردن زمین بازی و لو دادن حرفهایی که باید در مناظره سیاسی گفته شود، نه مناظره اجتماعی، که از نقش خود در انتخابات به عنوان دوقطبی کردن فضا پردهبرداری میکرد.
منطق و عقلانیت سیاسی حکم میکند که دولت این مسیر را طی نکند. دولت امروز، دولت مستقر است و مسئولیت امنیت انتخابات را بر عهده دارد. صورت مسئله رقابت در این دو دوره مشخص است. یک دولت با یک کارنامه چهارساله میخواهد دور دوم خدمت خود را اگر با رای مقبول مردم همراه باشد، آغاز کند.
رئیس جمهور و معاون اول او به عنوان یک ضلع رقابت باید اجازه دهند این کارنامه مورد نقد مشفقانه در مناظرات قرار گیرد. دولت باید به شعور مردم اهانت نکند. اجازه دهد در کادر موضوعات مناظره در حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و مسائل اجتماعی هر ضلع آوردههای خود را مطرح کند و در معرض قضاوت عمومی قرار دهد. هر قول و فعلی که در این داوری اخلال کند، به نفع مصالح و منافع ملی عمل نکرده است.
مناظره روز جمعه روال عادی خود را طی میکرد. آقای روحانی با قطع سخنان قالیباف و انکار وعده چهارمیلیون شغل و اتهام دروغگویی به وی، مسیر اخلاقی مناظره را تغییر داد. با قرار گرفتن سند وعده 4 میلیون شغل رئیسجمهور در همان لحظات اولیه در رسانههای کشور و حتی دادن سند این گفته در پایان مناظره به آقای رئیسجمهور از سوی قالیباف، معلوم شد راهبرد رئیسجمهور و معاون اول وی در مناظرات، زدن زیر میز آداب مناظره است.
رقبا باید دقت کنند در این مسیر نیفتند. این همان مسیر دوقطبیسازی مذموم رقابتهاست. این شیوه سعی میکند از رسیدگی مردم به کارنامه دولت جلوگیری کند.
دولت یازدهم وعدههایی به مردم داده است که برخی را عمل و برخی را عمل نکرده است. برداشتن فایل صوتی و نیز خبر این وعدهها از پایگاه اطلاعرسانی رئیسجمهور مشکلی را از آقای روحانی و جهانگیری حل نمیکند. چون اظهارات رئیسجمهور در دهها پایگاه خبری به نقل از پایگاه اطلاعرسانی رئیسجمهور به عنوان یک واقعیت وجود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد. "توفان و زلزله جهانگیری" به تعبیر روزنامههای اعتماد و شرق نمیتواند وعدههای رئیسجمهور و کارکرد معاون اول وی را از حافظه تاریخی ملت پاک کند.
با به راه انداختن توفان سیاسی نمیشود ورقه امتحانات دولت یازدهم در عمل به وعدهها را از زیر دست مردم برای نمرهدهی خارج کرد.
با به راه انداختن زلزله سیاسی نمیتوان ورقه امتحانات دولت یازدهم در عمل به وعدهها زیر آواری از تغییر صورت اصلی مسئله رقابت در بستری از تشویش اذهان مدفون کرد.
مردم با رأیی که به صندوقها خواهند ریخت، آن توفان را به یک نسیم - این نیز بگذرد - تبدیل خواهند کرد.
مردم با رأی خود تکانههای حاصل از رسانههای قدرت و ثروت را کنترل میکنند و نمیگذارند زلزلهای رخ دهد که همانند فتنه سال 88 امنیت ملی و منافع ملی را به بازی بگیرد.
گرد و غبار آن توفان و این زلزله فرو مینشیند و مردم بالاخره سوال خواهند کرد عملکرد دولت در حوزه اجتماعی در 4 سال گذشته چه بوده است. این روزها هر جا میرویم مردم این سوال را میکنند که دولت یازدهم برای ما چه کرده است؟ این یک سوال کلیدی است که بی پاسخ مانده است.