(30 خرداد 96)
رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا در شورای روابط خارجی این کشور مطالبی گفته که بیشتر به شوخی شبیه است اما از آنجا که باید شوخیهای آمریکاییها را جدی بگیریم، نباید از آن به راحتی عبور کنیم. تیلرسون می گوید؛ «یک عدهای در ایران با آمریکا برای تغییر نظام و براندازی همکاری می کنند، واشنگتن هم در حمایت از آنها تردید ندارد.»
این جماعت در داخل که با آمریکاییها در تغییر رژیم جمهوری اسلامی همگرایی دارند چه کسانی هستند؟ این سوال را باید وزارت اطلاعات و دستگاههای امنیتی پاسخ دهند. در اینکه آمریکاییها تغییر رژیم را یک بار در فتنه 18 تیر 78 و 10 سال بعد در فتنه 88 تست کردند شکی نیست، لذا حرف تیلرسون شوخی نیست. اما اینکه چرا باید آن را یک شوخی بیمزه تلقی کرد، برای اینکه از آمریکا و عناصر خودفروخته داخلی آنها کاری ساخته نیست. آنها 40سال است از این حرف ها می زنند! آمریکایی ها باید بدانند با یک انقلاب نمی توان جنگید به ویژه آنکه آن انقلاب پسوند اسلامی دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانوادههای شهدای امنیت کشور فرمودند: «سردمداران آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب در تلاش برای سرنگونی نظام بودند اما این آرزو را به گور خواهند برد.» تجربه حیات پر ثمره و شکوهمند نزدیک به 4 دهه انقلاب اسلامی نشان داده است خواب «تغییر» نظام، «تعبیر» نمی شود. به ویژه امروز که جمهوری اسلامی پاسخ وزش بادهایی از این قبیل را با توفان می دهد.
جمعی از کسانی که در فتنه 88 به جرم همگرایی با پروژه سوروس دستگیر شده بودند و برخی از آنها در مصاحبههای تلویزیونی از پروسه براندازی نظام اظهار ندامت کرده بودند، در پاسخ به تیلرسون بیانیهای صادر کردند و اظهارات او و مواضع خصمانه آمریکا را محکوم کردند. این موضع را باید به فال نیک گرفت، چرا که آنها به آمریکاییها گفتند دیگر روی ما حساب باز نکنید، ما نمی توانیم مثل فتنه 78 و 88 با شما همگرایی کنیم.
البته نمی شود نیت خوانی کرد و گفت؛ امضاء کنندگان بیانیه در مرزبندی با دشمنان قسمخورده نظام به ویژه آمریکا صادق نیستند، اما می شود شیوه آمریکا برای مقابله با نظام و تغییر در جمهوری اسلامی و حیطه پروسه و پروژه براندازی را رصد کرد و فهمید چه کسانی در این مسیر گام بر میدارند و صدور بیانیه در این مورد البته لازم اما کافی نیست. آمریکایی ها در اتاق فکر براندازی نظام چند مسئله را عملیاتی کردند و برای آن در کشور پول خرج می کنند:
1- اهانت به مقدسات نظام و اسلام و تحریف حقایق اسلام و خط امام (ره).
2- ترویج حاکمیت دوگانه و دوقطبی سازی در جامعه به منظور هدف قرار دادن وحدت ملی و انسجام اسلامی.
3- فعال کردن شکافهای قومی و مذهبی و زیست منافقانه در این شکافها برای اخلال در امنیت ملی.
4- هدف قرار دادن اصل ولایت فقیه و مصداق کارآمد آن و مخدوش کردن مفهوم مبانی ولایت و امامت در جامعه.
5- زیر سوال بردن کارآمدی نظام به ویژه ایام حیات پر افتخار امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی و به حاشیه بردن نام و یاد امام (ره).
6- تبلیغ و ترویج لیبرالیسم و سکولاریسم در جامعه و نفوذ دادن زیست این تفکرات الحادی در کارکردهای دستگاههای دولتی به ویژه دستگاه های فرهنگی.
7- زیر سوال بردن اقتدار منطقه ای و جهانی انقلاب اسلامی و اثبات بی فایده بودن مبارزه با استکبار جهانی.
8- حمله به سپاه پاسداران به عنوان ستون اصلی خیمه نگهبانان جمهوری اسلامی، به بهانههای واهی به عنوان مکمل تصویب تحریمهای جدید سنا علیه سپاه پاسداران.
برخی از امضاء کنندگان بیانیه در کارنامه عملی و نظری خود سابقه همگرایی با اتاق فکر براندازی آمریکا در مورد اقدامات هشت گانه فوق دارند. اگر توبه کرده اند باید جبران کنند و برای تحکیم وحدت ملی و دفاع جدی از مبانی نظام تلاش نمایند. امضاء کنندگان بیانیه، دوستانی در خارج دارند که در رادیو آمریکا، بی بی سی و دیگر بوقهای دشمن عملگی همین بندهای هشتگانه را میکنند.
این افراد زمانی در همین روزنامههای امضاء کننده بیانیه قلم میزدند. باید امضاء کنندگان بیانیه به دوستان خود بگویند از همگرایی برای براندازی نظام دست بردارند. آنها باید بگویند؛ تجربه منافقین در اوایل انقلاب در مقابله با نظام را جدی بگیرند. منافقین هم در اوایل انقلاب وقتی رادیو عراق رسما از آنها حمایت کرد بیانیه درآوردند و گفتند: «صدام به هیچ قیمتی نمی تواند مجاهدین خلق را خریداری و بازیچه معاملات سیاسی قرار دهد.» اما چندی نگذشت آنها برای خیانت به ملت خود به ارتش بعث پیوستند و رودرروی جوانان ملت شجاع ایران، دشمن را یاری کردند.
امروز بوقهای دشمن از یک جریان در داخل حمایت می کنند و این جریان هم در نفی این حمایت حرفی نمی زند و گاهی هم لذت آن را می برد. این جماعت باید بدانند اگر دیر بجنبند به سرنوشت منافقین دچار می شوند، اگر دستگاههای امنیتی هم در برخورد با آنها دچار اختلال باشند، مردم با حکم آتش به اختیار در زمان خود، این اختلال را برطرف می کنند.
امروز راهبرد و فرمول آمریکاییها برای تعبیر خواب براندازی، معجونی از تحریم، ترور ، تهدید و تطمیع برخی در داخل است. برای اینکه حرف جدید تیلرسون وزیر خارجه آمریکا را شوخی نگیریم باید در پاسخهای عملی به آمریکاییها زمان را از دست ندهیم.
حمله برقآسای سپاه به دیرالزور، لانه زنبور تروریستهای تربیت شده آمریکا در منطقه، نشان داد جواب ترقه بازی در تهران، موشک های میان برد است و اگر آمریکاییها بخواهند شوخی براندازی را تکرار کنند پاسخ آنها موشکهای دوربرد خواهد بود.
اقدام سپاه فراتر از یک پاسخ است. امید داریم آمریکاییها و دوستانشان در منطقه این پاسخ را صحیح دریافت کنند. این پاسخ تنها یک هشدار نرم بود، هشدار سخت در راه است. اکنون وقت آن رسیده است که آمریکاییها پاسخ ایران را شوخی نگیرند چون ملت ایران اراده کرده است با اقتدار به دشمنان قسم خورده نظام سیلی بزند.