(28 تیر 96)
بیشترین مشغولیت ذهنی و عملی آنها به چه امور خطیری اختصاص یافته است؟ پروژه گرگها چیست؟ گلهداری گرگها چه بخشی از راهبردهای غرب در مهار جنبشهای اسلامی و پیشگیری از سونامی بیداری اسلامی را پوشش می دهد؟
هژمونی غرب در ایران و سپس در منطقه و دنیای اسلام با ظهور انقلاب اسلامی به خطر افتاد. نفوذ آمریکا و همپیمانان غربی او روز به روز رو به کاهش است و صورت بندیهای سلطه در منطقه در هم شکسته است. برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت آنها شکست خورده است.
راه حل آنها برای برون رفت از این بن بست راهبردی، تربیت گرگ و گلهداری گرگها و هدایت آنها به بلاد اسلامی است. آنها نیک می دانند این پروژه فوقالعاده خطرناک است، چرا که هزینه تامین و نگهداری و کوچاندن گرگ ها ممکن است گاهی بیشتر از سودی که فکر
می کنند از کل پروژه حاصل میشود، درآید.
پدیده روی آوردن استراتژیستهای سیاسی و نظامی غرب به تروریسم برای مقابله با اسلام و انقلاب اسلامی و تراشکاری ذهنی مشتی از خدا بیخبر در دنیای اسلام با چاشنی فکری وهابیت و تفکرات تکفیری و تبلیغ و ترویج افراطیگری و خشونت عریان که در زندهسوزیها و سربریدن ها و تجاوز به نوامیس دنیای اسلام و به بردگیکشاندن زنان و دختران با بهرهگیری از آخرین تکنیکهای فنی هالیوودی برای تربیت گرگ و گلهداری گرگها و کوچاندن آن در سرتاسر بلاد اسلامی، خود را نشان می دهد، از مصیبتهای عظیم امروز بشر معاصر است.
این پروژه یک پشتوانه نظری و معرفتی و فلسفی هم دارد که از توماس هابز گرفتهاند. او معتقد است انسان، گرگ انسان است. آنها هیچ شناخت درستی از انسان ، تاریخ و هستی ندارند. آمریکایی ها قبول ندارند«بنی آدم در آفرینش از یک گوهر»است.آنها انسان ها را اعضای یکدیگر نمی دانند.
غربی ها به سمتی حرکت می کنند که هدم انسانیت و نابودی بشریت جزء اهداف اجنتنابناپذیرآنان است. تکیه آنها بر انبوهی از سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای هستهای و شیمیایی و دپوکردن آنها در انبارهای استراتژیک که یک دهم آنها قادر است چندین بار کره زمین را نابود کند، ناشی از همین گرگ صفتی است و نگاه گرگ به گرگ است. ملتهای جهان هر از چندی میبینند برخی رهبران جهان در گروه 8 ، گروه 20 نشستهایی دارند. این نشستها معمولا به صورت یک میزگرد برگزار می شود که همه شرکتکنندگان چهره به چهره هم گفتگو می کنند.
این ایده از این نگاه برداشته شده است که می گویند گرگها حتی موقع خوابیدن روبهروی هم میخوابند و مراقب هستند که نیمه شب کسی از جمع آنها قصد پاره کردن دیگری را نداشته باشد.
این جماعت در جنگ جهانی اول و دوم، میلیونها انسان را به کام مرگ کشاندند و صدها کشور را به آتش کشیدند و فجایعی به وجود آوردند که در جنگهای تاریخ بشر نظیر نداشته است.
برگردیم به پروژه یا عملیات گلهداری گرگها!
اینکه گاهی شنیده می شود در پاریس و لندن و برخی کشورهای اروپایی یا در خود آمریکا به طور مشخص حادثه 11 سپتامبر، گرگها صاحبان گله را پاره پاره می کنند، این جزء هزینهها و سختی کار پروژه گله داری گرگهاست. آمریکاییها یک بار اوایل انقلاب این پروژه را در تحریک صدام به عنوان یک گرگ منطقهای برای حمله به ایران تجربه کردند.
این روزها سالگرد پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام (ره) برای پایان دادن به 8 سال دفاع مقدس و جنگ خانمانسوز است . هر کس که بیانیه 9833 کلمه ای امام در مورد پذیرش قطعنامه را بخواند، می فهمد چیزی که در این بیانیه نیامده است پذیرش صلح با آمریکا و شرکای منطقهای آن است. ادامه نبرد با آمریکا و رژیم صهیونیستی تا برافراشته شدن پرچم لا اله الا الله بر قلل رفیع جهان در این بیانیه هدفگذاری شده است . امام با پذیرش قطعنامه 598 همان گرگ را به جان آمریکا و شرکای منطقهای او انداخت. حوادث پس از پذیرش قطعنامه این حقیقت را به طور روشن نشان می دهد. آنها دیدند صدام پس از پایان جنگ، پاچه خود آنها و شرکای منطقهای آنان را گرفت، اما از این درس نگرفتند. امروز در عراق و سوریه، گله گرگهای تربیت شده آمریکا و سرویسهای موساد در قالب گروه های تکفیری چه می کنند؟ نیروهای مردمی به زودی آنها را جمع و از کشورشان بیرون می کنند. مردم عراق، سوریه، لیبی، یمن و ... گرگها را به اروپا و آمریکا کوچ خواهند داد. در این هیچ تردیدی نیست، به زودی صدای ترقه بازیهای آنها در خیابانهای پاریس و لندن، بن، برلین و... شنیده خواهد شد. شکی در آن نیست.
گلهداری گرگها آخرین راهبرد آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس برای حفظ هژمونی استکبار جهانی در منطقه است.
به زودی تحولات منطقه و جهان اسلام بر مدار بیداری اسلامی خواهد چرخید. گرگهای منافق تکفیری نفسهای آخر را می کشند.