(6 اسفند 97)
پخش مستند سه قسمتی «روایت رهبری» از سیما در هفته گذشته، مردم انقلابی ایران را در جریان انتخاب رهبری پس از امام (ره) قرار داد. مردمی که شاید بیش از نیمی از آنها در آن زمان نبودند و آنهایی هم که بودند، به دلیل محرمانه بودن نشستهای مجلس خبرگان در جریان چند و چون این تصمیم گیری بزرگ قرار نگرفتند. امروز پس از گذشت 30 سال آثار و نتایج این انتخاب تاریخی بر ملت ایران و امت اسلام روشن است که مسیری درست را طی کرده و انتخابی احسن صورت گرفته است.حلقه انحرافی مهدی هاشمی، قائم مقام رهبری را در دام لیبرالها و تحت تأثیر منافقین قرار داده بود و او را از شرایط و شروط رهبری آینده ساقط کرد و امام (ره) در آخرین روزهای حیات خود با آنکه از سوی روسای قوا تلاش شد این تصفیه صورت نگیرد، اما امام (ره) به وظیفه تاریخی و انقلابی خود عمل کرد و این سد را از پیش پای رهبری آینده برداشتند و با هدایتهای خود، رهبری را به سمتی هدایت کردند که به تداوم راه الهی انقلاب منجر شد.بر اساس این مستند، مباحث دقیق حقوقی و حقیقی، مصداق رهبری آینده در نشست خبرگان وفق قانون اساسی پر و پیمان و جامع بود و همه اطراف و اکناف بحث را میگرفت و چیزی را فروگذار نمیکرد. نکته مهم و کلیدی در این مباحث این بود که برای رهبری آینده،مدعی جدی وجود نداشت و آن کس که شرایط در او جمع بود زیر بار سنگین و خطیر این منصب نمیرفت.
بحثها به هر طرف میرفت اعم از شورای رهبری، یا رهبری واحد یا شروط رهبری، همه نگاهها به یک سو میرفت، سویی که رهبری آینده در او «متعین» بود و کسی در حال و هوا و اطراف آن «تعیّن» راهی نداشت. دست هدایت الهی در این سمت و سو به خوبی دیده میشد. اسناد متقن تاریخی و از جمله همین صورت مذاکرات نشان میدهد که تنها کسی که برای رهبری آینده کیسهای ندوخته بود، همان بود که در روز تعیین رهبری از این منصب فرار میکرد و تلاش میکرد دیگران را قانع کند که او نباشد. اما همه مباحث به سمتی میرفت که از در و دیوار مجلس خبرگان این فریاد بلند میشد؛
امروز امیرالامرا جز تو کسی نیست
بر ناله دل غیر تو فریادرسی نیست
در کعبه و بتخانه و در دیر و کلیسا
جز نغمه ناقوس تو بانگ جرسی نیست
آن روزها مردم در غم از دست دادن امام (ره) پدر امت اسلام در قرن ما عاشقانه میگریستند، گریبان چاک میدادند و به سر وصورت خود میزدند. هیچ خبری جز خبر تعیین رهبری در کوتاه ترین زمان ممکن، آنهم با آنهمه دقت و وسواس در این گزینش تاریخی نمیتوانست قلوب دردمند و ناله درد جانکاه مردم را التیام ببخشد.
فضای حاکم بر مباحث خبرگان عاری از رقابتهای سیاسی معمول بود، که به طور طبیعی باید در مباحث، خود را نشان میداد. هر کس هر چه میگفت در بستری از صداقت و دلسوزی و فهم خود از ماجرا بود. اما آنچه که در ذهن مبارک خبرگان موج میزد، آن بود که در جستوجوی هدایتهای الهی در این «نصب» بودند. آنها بارها از امام امت شنیده بودند آیتالله خامنهای فردی «فهیم» (1)، «صالح» (2) و «در علم و عمل و حسن سابقه شایسته است». (3)
آنها از امام (ره) شنیده بودند آقای خامنهای «از سلاله رسول اکرم (ص) و خاندان حسین بن علی (ع)، سرباز فداکار جبهههای جنگ، معلمی آموزنده در محراب، خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه انقلاب است.»
آنها نیز بارها شهادت امام درباره وی را شنیده بودند که فرمودند:
«آوای دعوت او (خامنهای) به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.»
آنها این سخن را بارها از امام شنیده بودند که؛ «من خامنهای را بزرگش کردم.» (5)
مردم و خبرگان همین مردم، شنیده بودند که امام فرموده بود؛ «جنابعالی (آقای خامنهای) را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم، آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن.... شما از جمله افرادی هستید که چون خورشید، روشنی میبخشید.» (6)
با این اوصاف آنها تردیدی نداشتند که شایستهترین فرد برای رهبری آینده همان است که با هدایت الهی به آن رسیدهاند. اما ذکر چند خاطره در نشست خبرگان عزم آنان را جزم کرد تا بر یقین خود تکیه کنند و دست به این انتخاب تاریخی بزنند. شرح آن خاطرات در مستند «روایت رهبری» آمده است و نیاز به ذکر مجدد آن نیست.
آن روز غم انگیز مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سید احمد خمینی (ره) یادگار امام عزیز گرفتار رتق و فتق امور و تجهیز و تمهید تشییع و تدفین بود. او در مقام پاسخ به محبتهای مردم و تألمات روحی ملت بود و نتوانست وفق وصیتنامه امام ، آن را در خبرگان بخواند، لذا بر طبق همین وصیتنامه، حضرت آیت الله العظمی خامنهای به قرائت وصیتنامه پرداخت، بعدها یادگار امام (ره) مثل کوه در پشت این تصمیم خبرگان ایستاد و با تبلیغ و ترویج رهبری امام خامنهای (ره) درجه اخلاص و تعهد خود را و نیز صحت خاطرات برخی از خبرگان در مورد رضایت امام (ره) مبنی بر رهبری آقای خامنهای را نشان داد.
انتخاب منتخبان ملت در مجلس خبرگان رهبری یک آرامشی را در کشور پدید آورد که زمینهای شد برای رسیدن مددهای الهی، تا این بار سنگین زمین نماند. مردم چنان از این انتخاب راضی و خشنود بودند که گویی همزمان و همزبان با خبرگان فریاد میزدند؛
همه را بیازمودم، زتو خوشترم نیامد
چو فرو شدم به دریا، چو تو گوهرم نیامد
سرخنبها گشودم، ز هزار خم چشیدم
چو شراب سرکش تو به لب و سرم نیامد
چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد
که سمن بری لطیفی، چو تو در برم نیامد
امروز نزدیک به30 سال از آن انتخاب تاریخی و این نصب الهی حاکم توسط فقهای امت میگذرد. شماری از آن فقها چهره در نقاب خاک کشیدهاند و شماری هم زندهاند. کارنامه 30 ساله رهبری نشان میدهد او انقلاب را با الطاف الهی در هیچ نقطهای بدون خط راستین امام (ره) هدایت نکردند.
گامهای استوار او در همان مسیری برداشته شد که امام (ره) با صلابت و با قدرت برمیداشت. بانگ پرقدرت او بر سر ابرقدرتها و استبداد جهانی بلند بود و انقلاب را از کوره راهها به شاهراه اصلی ترقی، پیشرفت، اقتدار و نفوذ روز افزون در منطقه و جهان هدایت کرد. انقلاب اسلامی ایران 40 ساله شده است و چون درختی تناور و پرثمر میوههای شیرین خود را در داخل و خارج به شیفتگان انقلاب اسلامی هدیه میدهد. رهبر انقلاب راهبرد 40 سال آینده را همین چند روز پیش منتشر کردند.
سخن او همان طراوت و تازگی سخن امام (ره) برای تحقق آرمانها و اهداف انقلاب را داشت. کارنامه 30 ساله رهبری نشان میدهد ملت ما و خبرگان و نخبگان ما راه را درست آمدهاند و در این درستی هیچ تردیدی نیست.
تاریخ گواهی میدهد همه یا اکثر انقلابها پس از درگذشت بنیانگذار آن انقلابها یا جنبش الهی که ازسوی پیامآوران الهی صورت گرفته به انحراف رفته است. اما تنها انقلابی که درست در مسیر خود و مسیر بنیانگذار آن حرکت کرده است انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) است. انقلاب اسلامی دارای شناسنامه واقعی است، هویت الهی خود را دارد و این هویت حفظ شده است.
از تهیه کنندگان مستند روایت رهبری به خاطر پدیداری این اثر پرارزش و مستند تاریخی و روایت صادقانه و هنرمندانه آن باید تشکر کرد و به آنها خدا قوت گفت.
پی نوشتها:
1- صحیفه نور ج 7 صفحه 103
2- صحیفه نور ج 7 صفحه 107
3- صحیفه نور ج 11 صفحه 245
4- صحیفه نور ج 15 صفحه 41
5- صحیفه نور ج 15 صفحه 139
6- صحیفه نور ج20 صفحه 173