(17 شهریور 98)
آمریکا با «بلوف» پروژه جنگ ستارگان، گوباچف را به دالان یک گفتوگوی فریبآمیز کشید و با انگشت نهادن روی مشکلات اقتصادی شوروی سابق فاتحه یک امپراطوری 70 ساله را خواند. بلوف جنگ ستارگان و زدن موشکها روی هوا امروز پس از گذشت 30 سال از آن دوران در گنبد خیالی آهنین رژیم صهیونیستی رو شده است. آنها موشکهای شلیک شده به سوی خود را نمیتوانند مهار کنند. این در حالی است که روسها که فکر میکردند در نقطه ضعف از این بابت هستند با 300 S و 400 S در صنایع موشکی خیلی جلوتر از آمریکاییها هستند.
آمریکاییها در برجام با بلوف سایه جنگ و تهدید نظامی و فریب رفع تحریمها وارد معرکه مذاکره با ما شدند در حالیکه خود آنها بیش از ما از سایه جنگ هراس داشتند و گزارشات سیا و پنتاگون حکایت از آن دارد و ثابت میکند که تحمل 10 روز جنگ در منطقه را هم ندارند. آنها با زدن زیر یک قراردادی که امضاء 6 قدرت جهان پای آن است نشان دادند خست نشان میدهند و حاضر نیستند امتیازی بدهند و یک گام جلو بیایند. دستگاه دیپلماسی ما باید دست آنها را میخواند که متأسفانه تعجیل در رسیدن به توافق باعث شد میلیاردها دلار خسارت در سرمایهگذاریهای عظیم در صنعت هستهای به هدر رود.
هیچ نهاد مالی و محاسباتی و نظارتی در دولت و مجلس هنوز جرأت نکردهاند که بروند میزان خسارت توافق برجام و انجام تعهدات را با محاسبات دقیق تقویم کنند. چون در تیم مذاکرات نه کسی از دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی و سازمان بازرسی کل کشور حضور داشته که در اینباره روایت خسارت را اعلام کند.
اما در طرف مقابل نماینده وزارت خزانهداری آمریکا حضور داشته و حساب و کتاب دادهها وستاندههایی که در این توافق بهعمل آمده دقیق دارند.
آمریکا که از توافق خارج شد و به هیچ تعهد برجامی عمل نکرد در عوض تحریمها را تشدید کرد. اروپا هم که به ظاهر از برجام خارج نشده به هیچ یک از تعهدات یازدهگانه عمل نکرده است. اما پیشنهاداتی را میآورد که نه با میزان تعهدات برجامی تناسب دارد و فریبکارانه میخواهد ایران همچنان در تداوم اجرای تعهدات بماند و بدون اینکه امتیازی بگیرد در مورد محدود کردن قدرت منطقهای و موشکی و نیز دائمی کردن تعهدات برجامی که در برخی موارد موقت است در مذاکرات جدید ایران همچنان امتیاز بدهد.
آمریکاییها در محاسبات خود میگویند؛ در برجام ایران را خلع تواناییهای هستهای کردیم.
باید در مذاکرات جدید خلع سلاح منطقهای و موشکی بکنیم و هیچ ابایی هم از این وقاحت سیاسی ندارند. این در حالی است که دست آمریکا در منطقه زیر ساطور موشکی و پهپادی مقاومت است و آنها هیچ ابزاری برای مقابله با آن ندارند.
بلوف گزینه نظامی با زدن پهپاد فوق پیشرفته آنها بر فراز خلیجفارس و نیز توقیف نفتکش انگلیسی در حالیکه در اسکورت ناوگان نظامی انگلیسیها بود نه تنها روی میز نیست بلکه زیر میز هم نیست.
اکنون رژیم صهیونیستی بهدلیل ماجراجویی در سوریه، عراق و لبنان فعلاً یک سیلی از حزبالله دریافت کرده و با رها کردن مرزهای خود منتظر دریافت سیلی دوم است. حشدالشعبی در عراق دنبال مقابله به مثل در برابر ماجراجویی رژیم صهیونیستی است و قطعاً به موقع پاسخ خواهد داد. در ایران هم میلیونها جوان عاشق شهادت و تربیت شده مکتب کربلا و عاشورا منتظر یک فرمان هستند تا پایگاههای آمریکا در منطقه و ناوگان آنها را در اقیانوس هند و خلیجفارس و دریای عمان را با خاک یکسان کنند یا به قعر امواج آبها بفرستند.
نمیدانم چرا دستگاه دیپلماسی از این ظرفیت عظیم استفاده نمیکند و هنوز امید به مذاکرات دارد.
آمریکا و اروپا طبق معاهده برجام که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده باید کلیه تحریمهای نفتی، بانکی و ... را بردارند.
لذا چانهزدن روی فروش صدهزار بشکه و واریز آن در سازوکار instex که یک «بلوف» و «فریب» بیش نیست آنهم برای تأمین غذا و دارو جز اهانت به مردم و ادعاها و وعدههایی که در این سال به ملت داده شده چیست؟
دولت باید گام سوم و چهارم را محکم بردارد تا به سرعت به نقطه صفر قبل از توافق برجام برگردیم. آمریکا و اروپا تمام خشابهای تحریمی و تهدیدی خود را خالی کردند و هیچ حرف جدیدی ندارند. دولت با نگاه دقیق و راهبردی به شرق و عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیتهای عظیم و پایان ناپذیر داخل هنوز حرفی برای گفتن و جبران خسارتها دارد.
دولت برای تنبیه غرب باید همان تهدید روحانی که گفت: اگر قرار باشد ما نفت نتوانیم بفروشیم هیچکس دیگری حق ندارد نفت بفروشد را عملیاتی کند. اروپا باید مزه این تهدید را بچشد و ایران این توانایی را دارد که خطر تهدید تحریمهای ظالمانه را با عملیاتی کردن این راهبرد دفع کند.
قدرت یعنی توانایی اثرگذاری روی ترجیحات حریف. آمریکاییها در اتاق جنگ اقتصادی با حربه تحریمها مدام روی ترجیحات ما اثرگذاری میکنند. چرا ما با ظرفیتهای عظیمی از قدرت ملی و قدرت منطقهای و حتی فرامنطقهای حاضر نیستیم روی ترجیحات دشمن اثرگذاری کنیم. «چماق» آمریکاییها را باید سر خودشان فرود آوردیم و «هویج» آنها را هم به سمت خودشان پرتاب کنیم. یک دستور کار بر روی میز فرماندهان جنگ اقتصادی آمریکا بگذاریم که هزینه آن به تریلیونها دلار میرسد. آنها اهل هزینه – فایده هستند. این هزینه با گامهای سست کاهش تعهدات برجامی و مذاکرات پاریس تولید نمیشود. کرکره مذاکرات با غرب را تا موقعی که تعهدات را از حرف به عمل در نیاوردهاند پایین بکشیم و به فکر چماقی باشیم که قرار بود به سر ما بزنند آن را محکم بر سر آنها فرود آوریم تا آنها را از توهم غلبه بر ملت ایران بیرون آورد.
امیدوارم در ایام محرم و صفر دستگاه دیپلماسی کشور شمر زمانه خود را بشناسد. و با زدن دست رد بر پیشنهادهای تحقیرآمیز و موهن در یک برخورد کربلایی و عاشورایی تکلیف خود را با دشمنان ملت ایران روشن کند.