(2 مهر 98)
دکور قدرت آمریکا در منطقه و جهان طی 40 سال گذشته به هم ریخته است. آنها برای بازسازی قدرت خود هر چه بیشتر تلاش میکنند کمتر نتیجه میگیرند. آمریکاییها مرتب چهره قدرت خود را در حوزه سخت و نرم «گریم» میکنند. اما هر بار پیرتر و فرسودهتر به نظر میرسند. رشد و توسعه قدرت مقاومت در منطقه و صدور انقلاب اسلامی بارها این گریم را به هم ریخته و ضعفهای آن را به رخ ملتهای مسلمان منطقه و جهان کشیده است.
جنگ نفتکشها در خلیج فارس و دریای عمان، زدن پهپاد آمریکایی و بالاخره آسیب جدی تأسیسات آرامکو و برملایی ضعف پوسته سخت و دفاعی آن نشان داد جمع کردن این «دکور» و آن «گریم» کار دشواری است.ایالت پنجاهم آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی مرتب از سوی دو قدرت غیرقابل نفوذ یعنی «حماس» و «حزبالله» تهدید میشود و این در حالی است که رژیم اشغالگر قدس کار چندانی برای دفاع از خود نمیتواند بکند.
ملت یمن چون کوه در برابر تجاوزات عربستان و امارات و ائتلاف عربی، عبری و غربی ایستاده است و هر روز شاهد آن هستیم خنجر حوثیها بیشتر به پشت ائتلاف فرو میرود.
قدرت آمریکا و همپیمانانش سخت دچار فرسودگی است و این فرسودگی هزینه «تعمیر» و «نگهداری» آن را هزینهبر کرده است.
آمریکاییها قدرت «اجماعسازی» را از دست دادهاند و کمتر از واژه «جامعهجهانی» سخن میگویند. از درون نشستهای اتحادیههای جی 8 ، جی 20 و ... صدای همگرایی و همافزایی قدرت بیرون نمیآید.
براساس آخرین نظرسنجیها که توسط فاکس نیوز، تنها رسانه همپیمان ترامپ انجام شده، او از همه رقبای خود عقبتر است.ایالت تگزاس پایتخت رأی جمهوریخواهان است. در این ایالت ترامپ پایینترین رأی را براساس این نظرسنجیها دارد.ترامپ در هر چهار حوزه منابع قدرت یعنی «اطلاعات» ، «ارتباطات» «سازمان» و «محاسبات» کم آورده است.او فکر میکرد در دوران دولت به اصطلاح میانهروها در تهران با فشار بیشتر شاهد تسلیم ملت ایران میشود. اما هر چه فشار را بیشتر کرد نه تنها شاهد تسلیم نبود بلکه شاهد تقویت و ظهور یک خط مقاومت در منطقه از سواحل مدیترانه تا دریای عمان و اقیانوس هند شد. این خط درست عمل میکند، واژه «تسلیم» در این خط و در ادبیات مقاومت وجود ندارد. او فکر میکرد ایران در هر شرایطی در برجام میماند.
اما سهگام برداشته شده از سوی ایران برای برون رفت از تعهدات برجامی نشان داد اگر او فشار را زیاد کند عزم ایران را در برداشتن گامهای بلندتر جزم میکند. برجام توقفگاه بدی نیست اما قطعاً اقامتگاه بسیار بدی است. توقفگاه برجام نشان داد هرگونه مذاکره و توافق با آمریکا محال است.
او فکر میکرد با سفر به چند کشور عربی، یک ائتلاف ضد ایران را با دستگرمی فروش میلیاردها دلار اسلحه شکل میدهد. این ائتلاف نه تنها شکل نگرفت بلکه تردیدهایی در توانایی آمریکا برای مقابله با ایران در این کشورها پدید آورد که یکییکی پنهانی با تهران رایزنی میکنند تا از چرخش شمشیر مقاومت در منطقه و فرود آمدن آن بر گردن برخی شیوخ منطقه جلوگیری کنند یا فرود آمدن آن را به تأخیر بیندازند. او فکر میکرد توانایی حل بحران، حضور نیروهای آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه و ... را دارد و پاسخی برای توقف تروریسم در منطقه پیدا خواهد کرد. و بعد روی ایران تمرکز پیدا میکند. اما ارزیابی تلاشهای دیپلماتیک آنها در وزارت خارجه و مطالعات و بررسیهای سیا در منطقه و ارزیابیهای پنتاگون نشان میدهد او در توفیق رسیدن به این اهداف از دولتهای پیشین آمریکا عقبتر است.او فکر میکرد با تشدید فشار علیه ایران، اختلافات سیاسی در تهران بالا میگیرد و سرویسهای امنیتی و جاسوسی آنها به راحتی میروند در شکاف دولت- ملت شروع به توطئه میکنند و آشوبهای خیابانی را راه میاندازند.
اما دیدند رهبری با هوشمندی با تنظیم «دُزنقد» اشتباهات دولت و کنترل اوضاع این آرزوی ترامپ را هم به باد دادند.
ترامپ فکر میکرد مردم در تهران و شهرستانها جمعهها به خیابانها میریزند و تظاهرات اعتراضآمیز علیه دولت برپا میکنند. اما رهبری او را از این خواب غفلت بیدار کرد و فرمود: «این سر و صدا در تهران نیست در پاریس است، جمعهها نیست شنبهها است»
ترامپ برای جبران این شکستها اولین کلهپوک احمق تیم امنیتی خود یعنی بولتون را از کاخ سفید بیرون کرد و نشان داد که هر چه ضربه در اینباره خورده است از مسیر ذهنیت آلوده او بوده که وصل به منافقین است. اکنون دنبال این است دومین کلهپوک و احمق دولت خود یعنی پمپئو را هم اخراج کند که بهزودی آن را هم به بهانهای از کاخ سفید بیرون خواهد کرد البته او پیش از این بسیاری را به دلیل ناکارآمدی در فهم مسائل ایران و درک مسائل منطقه و جهانی از کاخ سفید اخراج کرده بود. اخراجیها از کاخ سفید در طی مدت کوتاهی که ترامپ در کاخ سفید بوده از همه دولتهای پیشین بیشتر است.
افکار ترامپ و تیم ورشکسته او نشان میدهد یک قدرت هوشمند در کاخ سفید اوضاع را در داخل و خارج رصد نمیکند. یک ذهن پریشان و بیحساب و کتاب و بدون محاسبه فاقد اطلاعات صحیح و ارتباطات معین در کاخ سفید حکومت میکند. «سازمان» او از هم پاشیده است و ترامپ مرتب به در و دیوار میکوبد. رئیس شورای روابط خارجی آمریکا امروزها صریحاً اعلام کرده است؛ «ترامپ در بنبست گیر کرده است او یا باید به ایران امتیاز بدهد و کوتاه بیاید یا تن به یک جنگ- پرهزینهترین جنگ تاریخ آمریکاست- بدهد که همواره از آن پرهیز کرده است. »
در چنین موقعیتی که هیچ حساب و کتابی وجود ندارد که ما با چه کسی در واشنگتن طرف هستیم. هرگونه مذاکره و گفتوگو با آمریکاییها نوعی دیوانگی و حماقت و نهایتاً بلاهت است. به همین دلیل رهبری معظم انقلاب تصریح کردند: «هرگونه مذاکره و گفتوگو در هر سطحی با آمریکاییها چه دو جانبه و چه چند جانبه مردود است». البته دستگاه دیپلماسی ما هم به همین جمعبندی رسیده است.
سفر رئیسجمهور ما به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی است که در نطق وی گفته شود؛ که ایرانیان، مردم منطقه و جهان دچار چه پدیدهای در کاخ سفید هستند. او باید مصائب راهبردهای به بنبست رسیده ترامپیسم را روشنگری کند. نحوه مقابله با این راهبرد را که در درک عمق و ژرفای واژه «مقاومت» خوابیده است را تشریح نماید. او باید به جامعه جهانی تفهیم کند، «قرن جدید آمریکایی»، «خاورمیانه جدید» و «هژمونی آمریکا» پایان یافته است. ملتهایی که تحت ستم قرار میگیرند و گرفتار جنایات جنگی آمریکا و همپیمانان آنها هستند خوب میتوانند از عهده دفاع از خود برآیند.
او باید به دولتها و ملتهای عالم اعلام کند؛ جمهوری اسلامی با هرگونه تجاوزی برخورد «سخت» و «شکننده» خواهد کرد. و از ملتهای مظلوم فلسطین، یمن، سوریه، عراق و افغانستان که تحت تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند بدون تردید دفاع میکند. وقتی غیر نظامیان در تجاوزات آمریکا مورد هدف هستند وقتی کودکان در مدارس، بیماران در بیمارستانها مردم عادی در بازارها و بهویژه پیران هدف حملات وحشیانه هوایی هستند ایران اسلامی نمیتواند در برابر جنایات جنگی استکبار و استبداد جهانی ساکت باشد.
و بالاخره وقتی جمهوری اسلامی هنوز تحت شدیدترین تحریمها از سوی آمریکا علیرغم توافق جهانی برجام قرار دارد، از هر طریقی که بتواند رئیسجمهور دیوانه آمریکا را سرعقل آورد پرهیز نخواهد کرد. این طریق «اعمالی» است، ضرورتاً «اعلامی» نیست.