(5 آذر 98)
از اول پیروزی انقلاب و حتی قبل از آن یک جریان نیرومند رسانهای در خارج و داخل وجود داشت که حاضر نبود صدای ملت ایران را بشنود. این جریان حاضر نبود کسی که به نمایندگی از این ملت مطالبات حقه آن را بیان میکرد، به رسمیت بشناسد. این ملت در راهپیماییهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، سه کلمه حرف حساب داشت؛ 1- استقلال 2- آزادی 3- جمهوری اسلامی.
دشمن همواره در مسیر ملت در رسیدن به استقلال طی یکصد سال اخیر اخلال به وجود آورد. یکی از عظیمترین کارهایی که امام خمینی(ره) در روزهای نخستین انقلاب انجام داد، رفراندوم جمهوری اسلامی بود تا به مردم جهان اعلام کند وقتی ما از یک ملت سخن میگوییم، منظور چه کسانی هستند، حرف آنها چیست و چه دربرگیری را شامل میشود.
2/98 درصد اعلام کردند ما ملت ایران هستیم و نوع حکومت خود را آگاهانه مستقل از دخالتهای بیگانه، جمهوری اسلامی میدانیم.
8/1 درصد ملت که به جمهوری اسلامی رای ندادند، اغلب آنها ساکت بودند یا قانع و راضی به جمهوری اسلامی شدند. اما درصد ناچیزی از آنها که اسناد وابستگی و همبستگی آنها به آمریکا و غرب از لانه جاسوسی درآمد، بنا را گذاشتند به جنگیدن با مردم و سربازی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی!
بارها ملت در 40 سال گذشته در راهپیماییهای بزرگ اعلام کردهاند ما ملت ایران و مردم ایران هستیم و هنوز پای آرمانهای انقلاب، امام و اسلام ایستادهایم و از بذل جان و مال خود دریغ نداریم.
اما آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی میگویند نه، ملت ایران همان منافقین، سلطنتطلب و ضدانقلاب هستند که ما حمایت مالی و تسلیحاتی آنها را به عهده داریم.
طی چند روز گذشته در سراسر کشور، ملت ایران به خیابانها ریختند و اقدامات آشوبگرانه و شرارتآمیز عمال آمریکا و سرویسهای جاسوسی امنیتی دشمن را محکوم کردند.
این برای هزارمین بار است که طی 40 سال گذشته مردم به صحنه میآیند و خود سخنگویی دفاع از تمامیت ارضی و امنیت کشور را در راهپیماییهای چندمیلیونی به عهده میگیرند.
تهران دیروز قیامت بود. در یک روز میانی هفته مردم در میدان انقلاب تجمع کردند و مواضع صریح خود را با شعارهای انقلابی و آتشین اعلام کردند.
- مرگ بر آمریکا
- مرگ بر انگلیس
- مرگ بر اسرائیل
میدان انقلاب و تمامی خیابان های اطراف آن ، مملو از جمعیت بود.صدها هزار نفر فریاد می زدند؛ «مرگ بر فتنه گر» گویی جمعیت بر پر ملائکه پرواز می کردند و بی مهابا فریاد می زدند: «ما آمریکا را زیر پا له می کنیم.»
آمریکاییها 4 دهه است سفارت خود را یا بهتر بگوییم جاسوسخانه خود را بستند و رفتند. اکنون انگلیس این نقش را در دشمنی با ملت ایران ایفا میکند. شنیده شد سفیر انگلیس به همراه چند سفیر اروپایی اغتشاشات چند روز گذشته را رصد میکرد. او یک دیپلمات نیست، یک مامور باسابقه امنیتی سرویسهای جاسوسی انگلیس است. مردم در سال 78 و 88 و 96 با آشوبطلبان و اشرار سلطنتطلب و منافق چند بار در خیابانها دست و پنجه نرم کردند، اما شرارت و فتنه جدید یک تفاوت با شرارتهای قبلی داشت و آن استفاده از اراذل و اوباش بود و براساس مدلی که در 28 مرداد سال 1332 آمریکا، شاه را برگرداند و بر گرده ملت سوار کرد.
رسانههای دشمن در ادبیات اطلاعرسانی خود، اراذل و اوباش را "مردم" نامیدند.
آتش زدن خانههای مردم، مساجد و حتی قرآنسوزی را "انتقاد" تعریف کردند. تیراندازی به حافظان امنیت مردم و قمهکشی و چاقوکشی آنها را "اعتراض" نامیدند. آنهایی که جلوی ماشینهای مردم را گرفتند و با سنگ و پارهآجر شیشه ها را میشکستند و با چاقو آنها را تهدید میکردند را "معترضین مدنی" نامیدند.
اما ظرف 48 ساعت که بساط آنها جمع شد و میلیونها نفر از مردم به خیابانها آمدند و از نظام و انقلاب دفاع کردند، نگفتند آن مردم کجا رفتند و این مردم چه کسانی هستند که 40 سال است شرافتمندانه، نجیبانه و بابصیرت، حافظ انقلاب هستند؟
لذا راهپیمایی مردم را سانسور کردند، به اصحاب رسانهای خودشان در داخل هم گفتند شما هم سانسور کنید تا این نیز بگذرد!
واقعا تاسفبار است یک جماعتی خود را اصلاحطلب بدانند، اسم اشرار و قرآنسوزان را بگذارند، "مردم عاصی" و کار حافظان امنیت را که با دست خالی برای مهار آشوبطلبان آمدهاند، "جنایت" توصیف کنند! و بیپروا بگویند به جای تعقیب و مجازات اشرار، کسانی که برای مهار آشوب رفتهاند، باید مورد تعقیب قرار گیرند! این سخن را که حتی رسانههای دشمن از گفتن آن پرهیز دارند و جرج سوروس هم که آنها را مامور این گویش کرده، به خنده افتاده است.
شب دوشنبه در اخبار 20:30 دوربین سیما سراغ خانواده شهیدی که حافظ امنیت همین مردم بود، رفت. از او یک پسر هفتساله و یک نوزاد 45روزه به جای مانده است.
پدر و مادر و و همسر و حتی فرزند 7سالهاش مثل کوه ایستاده بودند و به این شهید خود افتخار میکردند. شهید مرتضی ابراهیمی کسی بود که بدون سلاح به میان اشرار رفت، آنها را دعوت به آرامش کرد، از آنها خواست اموال مردم و اموال عمومی را به آتش نکشند، اما اشرار سر و سینه او را با قمه و چاقو شکافتند. کسانی که در داخل و خارج آشوبطلبان را بزک میکنند و آنها را جزء "مردم" میدانند، چه پاسخی برای این جنایت و خشونت سازمانیافته دارند.
ملتی که فرزندان آن در آسمان، دریا و زمین اجازه کوچکترین تعرضی از سوی دشمن خارجی نمیدهد، آیا عاجز است در داخل مشتی تبهکار، جنایتکار، آشوبطلب و شرور را جمع کند؟!
قرار بود سازمان اشرار و فتنهگر در دیماه به بهانه انتخابات، در اردوکشیهای خیابانی ایفای نقش کنند. در ذهن خود هم دوقطبیهایی را تعریف کرده بودند، اما خدا خواست سازمان اغتشاش و آشوب آنها به هم بریزد و سرتیمها و سرشاخههای آموزشدیده زیر تیغ مکافات مردم و نیروهای امنیتی قرار بگیرند.
ملت بصیر، شجاع و زمانشناس ایران به میدان آمدند و ختم غائله را اعلام کردند. حضور حماسی مردم تهران تیر خلاصی به این شرارت سازمانیافته و مشت محکمی به دهان یاوهگویان و صداهای بیگانه بهویژه BBC و رادیو آمریکا بود.
دشمن عصبانی است، چشم دیدن ملت ایران و فریادهای آزادیبخش آن را ندارد. دود این آتش به زودی به چشم دشمنان خواهد رفت.
گرگهایی که چند روز اول، فتنه و آتشافروزی کردند، در چنگال عدالت هستند و به زودی مجازات خواهند شد. در بالای دار مکافات خواهند فهمید "اعتراض" چیست؟ "نقد" کدام است و از همه مهمتر، "مردم" چه کسانی هستند؟
با تصاویر روشنی که دیروز از تهران به همه دنیا مخابره شد، ملت ایران بار دیگر اقتدار خود را نشان داد.و جامعه جهانی باور کرد این ملت زنده است و این انقلاب ماندنی است.