(29 دی 98)
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نورانی خود از شهادت حاجقاسم سلیمانی و ضربه مقتدرانه سپاه به پایگاه آمریکایی «عینالاسد» به عنوان دو یومالله عظیم در تاریخ ایران یاد کردند. به نظر میرسد قرائت خطبههای دشمنشکن ایشان در سالروز حکم امام(ره) به عنوان امام جمعه تهران نیز خود یک «یومالله» است. پس از شهادت شهید سلیمانی که جهان با شگفتی شاهد تشییع عظیم میلیونی مردم ایران و عراق و تکریم و تعظیم ملتها از این سردار شجاع و مکتبی بود و نیز پس از ضربه جانکاه به آمریکاییها در پایگاه «عینالاسد» جهان منتظر این بود که روایت رهبری از این دو رخداد عظیم را بشنود. به همین دلیل اکثر رسانههای جهان در «لحظه» سخنان رهبری را واتاب دادند تا به این تشنگی، پاسخ بدهند.
رسانههای دوست و دشمن چشم و گوش خود را به رسانه نماز جمعه تهران دوختند تا از یک روز تاریخی که نقطه عطف شاید در سرنوشت بشر داشته باشد، پردهبرداری کنند.
دقیقا 40 سال پیش در همین روز رهبر معظم انقلاب اولین خطبه نماز جمعه را ایراد فرمودند. ملت ایران و ملتهای جهان 40 سال است با آوای نورانی ایشان در هدایت امت اسلامی آشنا شدند.
40 سال است این آوا در گوش مؤمنان جهان آشناست. ایشان امت اسلام را به سمتی هدایت میکنند که امام خمینی(ره) هدایت میفرمود.
رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه از کار عظیم شهید سلیمانی و نقش او در تاریخ ایران به عنوان یک «مکتب» و از سپاه قدس به عنوان یک «نهاد انسانی» دارای انگیزههای بزرگ و نجاتبخش یاد فرمودند وسرّ عظیم تعظیم و تکریم مردم در تشییع باشکوه فرمانده سپاه قدس و باطن زیباشناسی این پدیده نادر در تاریخ ایران را به وضوح تشریح کردند.
چهره شهید سلیمانی را بارها سیمای جمهوری اسلامی با لباس معمولی بدون به دست گرفتن حتی یک سلاح در وسط معرکهای از جنگ نشان میدهد که کسی باور نمیکند او در قامت فرماندهی یک نبرد جدی از سواحل مدیترانه تا کشمیر تا صحراهای یمن رودرروی دشمن، قهرمانانه ایستاده است و هر لحظه ممکن است جان خود را فدا کند.
او پس از دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه، برای صلح و رفاه مردم ما میجنگید و به همین خاطر، دشمن را فراتر از مرزها تعقیب میکرد. اینکه رهبری معظم در همین خطبهها انگشت روی یکی از خدمات بزرگ شهید سلیمانی گذاشت و فرمود: «سایه جنگ را سپاه قدس و جوانان مؤمن تحت فرماندهی حاجقاسم از ایران دور کرد»، یک حقیقت فراموشناشدنی و انکارناپذیر است. اینکه ملت ایران شانه خود را مردانه زیر تابوت جنازهای داد که سر جدا، تن جدا، دو دست و دو پا جدا در آن، درک همین حقیقتی بود که رهبری آن را در خطبههای جمعه فاش ساخت.
مردم ایران و جهان شکست مکتب تروریسم و شکست تروریستها در منطقه و جهان را مدیون او هستند. پس از فروپاشی شوروی و به تبع آن فروپاشی
«پیمان ورشو» جهان یکسویه عرصه تاخت و تاز «پیمان ناتو» شد. امپریالیسم آمریکا و همپیمانان آنها حریفی در جهان نداشتند. امروز جهان شاهد شکلگیری ارتشی است که سرتاسر خط تماس با صهیونیسم و امپریالیسم در منطقه و جهان متکی به جوانان سلحشور دنیای اسلام و اراده پولادین آنها برای مبارزه مستمر با ظلم و ستم و استبداد جهانی پدید آمدهاند و این پدیده سرنوشت جهان را در آینده رقم میزند.
ارتش مقاومت اسلامی یک تئوریسین و یک استراتژیست داشت و آن سردار قاسم سلیمانی است. او چراغخاموش پس از پایان جنگ با الهام از بیانیه امام(ره) با هدایتهای رهبری پرچم مبارزه را زمین نگذاشت و به قول امام(ره) مؤمن بود که فرمود؛ «مبارزه ما با آمریکا تازه آغاز شده بود».
امروز در جهان اسلام از قاسم سلیمانی به روایت رهبری از ظهور یک مکتب یاد میشود، مکتبی که بارزترین مشخصه و مؤلفه آن «انقلابیگری» و «مقاومت» است. ملت ایران در دو رفراندومی که در کمتر از 10 روز برگزار شد، با حضوری بینظیر و مثالزدنی به خیابانها آمدند و به مقاومت و تداوم انقلاب رأی دادند.
اینکه رهبری فرمودند؛ «فریاد انتقام مردم، سوخت موشکهای شلیکشده سپاه به «عینالاسد» بود» یک واقعیت است.
غرب الان سخن از مکانیزم ماشه به میان آورده است. آنها اینک میدانند ماشه در ایران چیست، مکانیزم آن کدام است و کی شلیک میشود و با اجازه چه کسی شلیک میشود. یک ملت ماشه شلیک موشک به سوی سربازان متجاوز و تروریست آمریکا در عراق را کشید. در ایران هیچ چیز جز با حکم مردم اجراشدنی نیست.
امروز فرماندهان پنتاگون در نقشههای شوم خود علیه ملت ایران، هر فرد ایرانی را یک هدف میدانند و چون به تعداد ملت سلاح ندارند، نمیتوانند ماشهای را بچکانند. این تازه یک طرف معادله جنگ است. طرف دیگر انبوه موشکهایی است که به اذن ملت در صورت جنگ، نقطه به نقطه حضور بیگانگان را نشانه گرفته است که در همان دقایق اولیه حمله تروریستهای آمریکایی باید فاتحه خود را بخوانند و به سرعت به سمت قبرهای آماده بروند.
سرّ کار مکتب سلیمانی و مصون کردن ملت ایران و تضمین صلح و آرامش در ایران همین دو معادله است که نمیگذارد جنگی صورت بگیرد. مکتب سلیمانی پیامآور صلح است. او و جوانان پاکباز این ملت شهید شدند تا چنین معادلهای از قدرت ملت شکل بگیرد. این مکتب به اذن الله ملت را متحد و یکپارچه زیر پرچم جمهوری اسلامی و زیر سقف انقلاب جمع کرده است.
دست هدایت الهی بالای سر ملت است که توانسته به این درجه از بصیرت برسد. صف اول جماعت نماز جمعه نشان میدهد شکافی بین نظام و ملت نیست. دولت و ملت یک صدا علیه مظالم آمریکا پشت سر رهبری است. ملت نه بر طبل جنگ میکوبد، نه بر طبل مذاکره، فقط صدای گامهای استوار مقاومت است که مبتنی بر «انقلابیگری»، به گوش میرسد.
فرمول مقاومت در «مکتب سلیمانی» تعریف شده است. ارتش مقاومت یک ارتش چندملیتی است که در مبارزه با تروریسم و دولت نامشروع داعش، کارآمدی و کاربلدی خود را نشان داد. شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس شهید بینالملل اسلام و شهید مقاومت اسلامی و سیدالشهدای ارتش جهانی سپاه قدس هستند. آنها هنوز هم فرماندهی عملیات عظیم اخراج تروریستهای آمریکایی و صهیونیستی را به عهده دارند. انتقام خون آنها جز با اخراج ارتش تروریستی آمریکا از منطقه تحقق نمییابد.