(22 دی 98)
بیش از یک هفته است جهان به تماشای مردی نشسته که از او به عنوان «قهرمان ملی» و «قهرمان بینالملل اسلام» یاد میکنند. با آن که او یک «نظامی» بود و بیش از 40 سال میجنگید بدون آن که لحظهای تفنگ خود را بر زمین بگذارد، اما او را پیامآور صلح، معنویت، نوعدوستی، وحدت، همگرایی و اجماعسازی در جهان اسلام میدانند. او اکنون در مزار خود در مسند «رهبری معنوی هوشمند» ایستاده و انگشت اشارت خود را به سمت کسی برده که او را مولا و مقتدای خود میداند و میگوید؛ این همه کرامت و عظمت از او و خدای اوست، برگردید به حکمرانی خوب و از ولایت شیطان فاصله بگیرید.
او از جوانی پای در راه مبارزه با کفر، شرک و الحاد جهانی گذاشت و 40 سال در این راه ثابتقدم بود تا با شهادت خود، «روز جهانی مقاومت» را در تاریخ ایران و جهان به ثبت برساند.
نخبگان جهان و صاحبان رسانه امروزها در پی کشف حقیقت «پدیده سلیمانی» هستند که او کی، کجا و چگونه دایره امپراتوری خود را در سفره دل میلیونها نفر پهن کرد در حالی که اصراری به ظاهر شدن در رسانهها نداشت.
از «قول» سلیمانی چیز کمی در اختیار مشتاقان کشف این حقیقت است، اما ایران ما، منطقه و جهان پر از «فعل» اوست. او با زبان بدن حرف میزد. این زبان اکنون در گوش تاریخ و گوش ملت ایران و جهان نیازی به ترجمه، تفسیر و تحلیل ندارد. آخرین سخن او با ما دو دست بریده اوست که فداکاری و جانفشانی عباس(ع) را در کربلا تداعی میکند. تازهترین سخن او بدن پارهپاره او است که زیبایی و شکوه حضور قاسم فرزند امامحسین(ع) در روز عاشورا را بازنمایی میکند. او با این زبان با همه و بویژه جوانان کشور حرف دارد. هیچ قدرتی در جهان قادر نیست جلوی این زبان سحرانگیز را بگیرد. هنوز جهان در بهت حضور دهها میلیونی مردم در تشییع جنازه مطهر او در تهران، اهواز، مشهد، قم و بالاخره کرمان به سر میبرد و نتوانسته است سر این حضور را دریابد.
او یک سردار همیشه پیروز بود. پیروزیهای او در دفاع مقدس، امر پوشیدهای در تاریخ ایران نیست. فتوحات عظیم او در عراق، سوریه و لبنان در نبرد بیامان با صهیونیسم و جریان تکفیری داعش در برابر چشمان مردم جهان او مرد جنگ و مبارزه نشان میدهد، اما همه میدانند او برای «صلح»، «امنیت»، «رفاه» و «آسودگی مردم» میجنگید. این واقعیت را در نماز، قیام، رکوع و سجود و حتی قنوت او دیده بودند و نمیتوانستند انکار کنند.این چه نیرویی بود که مردم را به خیابانها ریخت و شانه خود را زیر تابوت جنازهای داد که با تکتک مردم از هر قوم و قبیلهای، مذهبی و حتی دینی حرف و سخن داشت.
در تاریخ ایران و جهان رهبران الهی کم نبودهاند که مورد علاقه و تکریم و تعظیم بودند، اما هیچ کس از آنان به این اندازه از «نورانیت» چشمها را خیره نکرده بود. اکنون همه به دنبال منبع و مرکز فیاض این «نور» هستند که در پرتو آن شهید سلیمانی درخشید.
او عزیز بود و ملت خود را عزت بخشید. او چون تکهای ابر بود که با صاعقه شهادت خود آنچنان بارانی پدید آورد که سرزمین خشک و برهوت دلهای تشنه معنویت را سیراب کرد.
هنوز ترامپ و اشرار کاخ سفید نفهمیدهاند چه اتفاقی افتاده است! او فرمان شلیک به مردی را صادر کرد که 80 میلیون ایرانی با فریادهای «انتقام انتقام» با رگهای برآمده از گردن، خشمگینانه پشت او ایستادهاند و نشان دادند او یک فرد نیست، یک ملت است. ترامپ فرمان شلیک به مردی را صادر کرد که صدها لشکر، تیپ و گردانهای شهادتطلب در سرتاسر خط مقاومت در غزه، لبنان، سوریه، عراق، یمن و... گوش به فرمان او بودند، اکنون منتظر فرمان او در سپاه قدس هستند تا دمار از روزگار استکبار و استبداد جهانی درآورند. آن روز که فرمانده کل قوا او را به فرماندهی سپاه قدس منصوب فرمود، کسی خبر نداشت که این حکم از سوی میلیونها ایرانی امضا شده است. تکتک مردم ایران پشت این حکم بودند و سند آن را هم در بدرقه سردار سلیمانی نشان دادند. او با پای ملت در مبارزه با اهریمنان به اقلیم عراق و سوریه رفت. او با دست ملت ایران، حکومت فاسد و تروریستی داعش را سرنگون کرد. او یک ملت بود. ترامپ دستور شلیک به یک ملت را صادر کرد. اکنون ملت با همه فشارهای تحریم و تهدید آمریکا پشت او ایستاده است و فریاد انتقام سخت سر میدهد. سردار شهید سلیمانی هنوز پرچم مقاومت و نبرد با آمریکا را بر دوش دارد.
لایه غیب وجودی سردار سلیمانی و رمزآلود بودن آن اجازه نمیدهد آمریکا و استراتژیستهای پنتاگون پای در میدان کشف این پدیده نادر جهان بگذارند. با سیلی اول ایران و درهم کوبیدن «عینالاسد» و «پایگاه اربیل» وزنکشی جدید در ارزیابی قدرت منطقهای و جهانی ایران آغاز شده است. نتیجه این ارزیابی هرچه باشد، کارنامه فتوحات سلیمانی را قطورتر میکند.
حوادث چند روز اخیر بویژه پس از ضربه به پایگاه آمریکایی عینالاسد حکایت از ظهور یک ابرقدرت جدید در جهان دارد. ابرقدرتی که متکی بر «ابرمردانی» است که یکی از آنها شهید قاسم سلیمانی است.آمریکا باید بداند ایران اسلامی شهرهای بزرگ موشکی را با صدها هزار موشک نقطهزن، هزاران آشیانه پهپادهای پیشرفته با دهها هزار پهپاد نقطهزن را برای دکوراسیون این قدرت درست نکرده است،ضربه «عینالاسد» نشان داد اراده پولادینی پشت این سلاحها وجود دارد که در همان دقایق اولیه حمله سرنوشتساز، جغرافیای قدرت در منطقه و جهان را دگرگون خواهد کرد.
پنتاگون یک منطقی در جنگیدن دارد که برای ملت ما و مسئولین ما شناخته شده است. ژنرالهای آمریکا معتقدند «اگر دشمن فرار کرد، حمله کن تا آخرین نفر را نابود کن، اما اگر برگشت، ایستاد و تلافی کرد، فرار کن!»
اکنون ما ایستادهایم و تلافی کردیم. وقت فرار دشمن است. اگر فرار نکند، ضربه بعدی فرود خواهد آمد. آمریکا باید از منطقه برود. این حکم یک ملت و فریاد امت ماست. این حکم بدون کم و کاست باید اجرا شود. فقط اجرای این حکم خونبهای شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس و یاران او است. آمریکاییها در برابر پدیده بزرگ ظهور «قدرت معنوی هوشمند» قرار دارند که سردار سلیمانی پس از شهادت خود این قدرت را نمایندگی میکند. شهید سلیمانی نماد بارز اقتدار ملی است. آمریکا خیال نکند این اجتماعات میلیونی و هیجان مردم بهزودی فروکش میکند. مردم میروند روز چهلم شهادت سلیمانی که روز 22 بهمن است، به خیابانها خواهند آمد تا برای چندمین بار قدرت نرم و سخت خود را به رخ آمریکا بکشند.