(17 بهمن 98)
ما در فضایی تنفس میکنیم که گفتمان سردار سرافراز اسلام شهید قاسم سلیمانی در سرتاسر کشور و منطقه به عنوان یک گفتمان مسلط درآمده است. دلیل اول این ادعا حضور میلیونها تن در تکریم و تعظیم در تشییع جنازه وی و یاران باوفایش است. دلیل دوم آن، هر جا میروی سخن از مکتب، مرام و منش سلیمانی است. دال مرکزی گفتمان شهید سلیمانی، پاسداری از نظام اسلامی و جایگاه رفیع ولایت فقیه و انقلابیگری با کارکرد جهاد مقاومت است. برای ورود به این گفتمان باید «شهید» بود. او میگفت: «تا کسی شهید نبود، شهید نمیشود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر کسی را دیدید که از کلام، رفتار و اخلاق او بوی شهید میآید، بدانید او شهید خواهد شد. تمام شهدای ما قبل از این که شهید بشوند، شهید بودند.»
او شرط شهید بودن در جامعه را عبور از منیت، نفسانیت و حجابهای ظلمانی میدانست و برای رسیدن به این پایه از رشد و سلوک الهی، هجرت از خود، از مال و همه دلبستگیها و... را ضروری میدانست.
او میگفت؛ تا این هجرت صورت نگیرد، ورود به وادی جهاد فیسبیلالله و ایستادگی و پایداری در آن ممکن نیست. او شهدای زنده و شهدایی که از میان ما به دیار باقی رخت بربستند را با ذکاوتترین، هوشمندترین و زرنگترین میدانست. او اخلاص در عمل، فکر و بیان را شرط ورود به عرصه شهادت میدانست و جامعه آرمانی و فلسفه سیاسی خود را در یک جمله بیان میکرد و آن این که «جامعهای صالح میشود که افراد صالح در آن حاکم باشند. افراد منزه و پاک، جامعه را منزه میکنند و دلیل منزه بودن جامعه جنگ و جبهه همین حضور افراد صالح و شهید در آن بود.»
شهید سلیمانی به عنوان یک گوهر گرانبهای انسانی روز به روز آثار وجودی خود را در فرهنگ و سیاست جامعه نشان داده است. او امروز سخنگوی شهدا از عالم غیب است و با ما شب و روز سخن میگوید و ما را به انتخاب بهترینها برای حفظ اقتدار نظام هدایت میکند.
***
رجال سیاسی و مذهبی و احزاب جبهه انقلاب فقط با منطق شهید سلیمانی میتوانند به عرصه رقابتهای انتخاباتی ورود کنند. منیتها و خودشیفتگی و اصالت دادن به گروه و حزب خود حتی وقتی که دیگران را بهتر از خود میدانیم، سم همگرایی و رسیدن به فهرست واحد است. آنها با توسل و تمسک به منطق سلیمانی باید از خود عبور کنند. هرچقدر از سهم خود از فهرست فاصله بگیریم، به سهم واقعی مردم، انقلاب و نظام نزدیکتر میشویم.
اصولگرایان چندی است زیر سقف گفتوگو برای رسیدن به فهرست واحد تلاش میکنند. این تلاش مأجوراست، اما برخی، رقابت با حریف اصلی را کنار گذاشتهاند و میخواهند مثل چند انتخاب گذشته، ویروس پلورالیسم را برای رقابت، بین خود – اصولگرایان - تزریق کنند تا منجر به پیروزی غربگرایان شود.
اینها دانسته و نادانسته در زمین حریف بازی میکنند، اما بنده بسیاری از افراد صالح و اصلح را میشناسم با منطق سلیمانی از خود عبور کردهاند و به نفع فهرست واحد کنار رفتهاند.
این رویکرد، جلوی رقابت نامزدهای همسو را برای ایجاد مجلسی کارآمد میگیرد و نشان میدهد که سیاستورزی درست چیست و احترام به عقل جمعی، اساس همگرایی و وحدت است.مردم امروز تشنه نمایندگانی هستند که کارآمد، کاربلد و معتقد باشند، با نفی مواضع سازشکارانه با غرب تمام مشکلات کشور، راهحل انقلابی دارد.مردم این روزها فریاد برآوردهاند؛ غربگرایی و غربباوری بس است. ما یک ملت قوی هستیم، میتوانیم دستهای پرقدرت خود را روی زانوی خود بگذاریم و بلند شویم و با مشکلات کوچک و بزرگ دست و پنجه نرم کنیم.مردم میگویند؛ اشرافیگری «سمّ» مهلک حکمرانی خوب است. با حقوق نجومی نمیشود مملکتی که عطر شهیدان آن همه آفاق عالم را معطر کرده، اداره کرد. اشرافیت جدید و قدیم، حال ایستادن در برابر آمریکا را ندارند، مردم به دنبال یک زیست انقلابی و شرافتمندانه و عزتمندانه هستند. میگویند؛ حق ماست که انتخابشوندگان مخلص و صادق باشند. آنها میگویند با «دیناندیشی» و «صدق» میتوان از مشکلات عبور کرد.مردم میگویند با یک ذره «اخلاص» و «صدق» میتوان کوهها را جابهجا کرد. آنها برای اثبات این ادعا، اخلاص و صدق شهیدسلیمانی را آدرس میدهند که در سرتاسر محور مقاومت با دست خالی با دشمن جنگید، همگرایی ایجاد کرد و دشمن را به زانو درآورد.مردم به خداوند قادر متعال ایمان دارند و میدانند طی 40 سال گذشته پشتیبان واقعی آنهاست، اما متأسف هستند چرا برخی برگزیدگان آنها در خانه ملت سوگند نمایندگی را زیر پا گذاشته و به تعهدات خود عمل نکردهاند.مردم میگویند؛ رقابت باید اخلاقی باشد. نباید عدهای خود را به آب و آتش بزنند و به قیمت اخلال در امنیت و اقتدار ملی و اجازه دادن به اجانب برای مداخله در امور داخلی به حساسترین و عظیمترین رکن نظام یعنی مجلس وارد شوند. لذا میگویند؛ رئیس دولت نباید گله کند، وقتی شورای نگهبان برخی نااهل را براساس گزارش نهادهای نظارتی رد صلاحیت کرده است.مردم میگویند؛ ادب و آداب مردمسالاری باید توسط مجریان، ناظران و انتخابشوندگان رعایت شود و یک فرقی بین انتخابات در کشور ما با کشورهایی که ادعای اسلامیت ندارند، باشد.مردم از بیعملی، بیعرضگی، بیمایگی، کمکاری، بیبرنامگی، بیحالی و منفیبافی برخی نمایندگان و مسئولان کشور دلخور هستند. حال مردم از رفیقبازی، باندبازی و سیاسیکاری برخی به هم خورده است، به دنبال تحول عمیق و اساسی در اداره کشور هستند. به انتخابات امید بستهاند. لذا نباید عدهای با اخلال در فرآیند انتخابات، امید مردم را ناامید کنند.مجلس رکن استقلال، آزادی و نمادی از جمهوریت و اسلامیت نظام است. باید اجازه دهیم مردم نمایندگانی در تراز «مدرس» و «سلیمانی» به مجلس بفرستند تا بتوانند به سوگند آنها اعتماد کنند. چنین مجلسی بدون شک متضمن امنیت ملی، رفاه عمومی، پیشرفت و توسعه کشور خواهد بود.