(30 بهمن 98)
1- انقلاب اسلامی در 41 سالگی خود در حال برگزاری یکی از پرشورترین و رقابتیترین انتخاباتهای چهار دهه گذشته است. سطح مشارکت سیاسی مردم در هر انتخابات با هیچ دموکراسی در جهان قابل مقایسه نیست. در ایران، مردم هستند که حکومت میکنند و حکمرانان خود را مستقیم و غیرمستقیم انتخاب میکنند. با جرئت میتوان جمهوری اسلامی ایران را مردمسالارانهترین حکومت دانست. همان کسانی که میگفتند انتخابات، رقابتی نیست، شورای نگهبان با نظارت استصوابی آنها را محروم از ارائه لیست کرده است، این روزها مردم را دعوت به انتخابات کردهاند و بیش از 4، 5 فهرست انتخاباتی دارند. آنها آتش تهیه روی اصلیترین رکن صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام ریختند و بابهانه و بیبهانه این نهاد را آماج حملات خود قرار دادند، اما الان اعلام کردهاند هم در انتخابات شرکت میکنند، هم فهرست داده و میدهند. این موضوع درجه انصاف، عدالت و صداقت آنها را در فضای انتخاباتی کشور نشان میدهد. این که میخواهند یک رقابت اخلاقی داشته باشند، را زیر سؤال بردهاند!
همه جریانهای معتبر سیاسی در کشور فهرست دادهاند. افراد زیادی به صورت مستقل، متکثر و متنوع شرکت کردهاند، به طوری که در ازای هر کرسی نمایندگی در مجلس بیش از 25 تا 30 نفر رقابت میکنند، اما هنوز برخی با بیمهری بر طبل «انتصابات» و «انتخابات بدون رقابت» میکوبند!
براساس نظرسنجیها، 3 درصد میگویند انتخابات رقابتی نیست و وزن این جماعت در نظرسنجیها هم مشخص است.
2- سطح مشارکت در این دوره با توجه به فضای گفتمانی شهید سلیمانی بیش از دورههای گذشته است. مردم میگویند آن شهید عزیز و آن جوانمرد انقلابی 40 سال از عمر گرانبهای خود را برای صیانت از امنیت ملی و اقتدار ایران گذاشت، ما هم برای حفظ ایران قوی 40 دقیقه وقت خود را در صفهای طولانی رأیدهی بگذاریم.
از نظر مردم، حضور در پای صندوقهای رأی فارغ از این که به چه کسی رأی میدهند، رأی به امنیت خودشان و اقتدار جمهوری اسلامی است.
انتخابات امروز در نظرگاه جهانی، اعتبار جمهوری اسلامی و به تعبیر مقام معظم رهبری، یک جهاد عمومی و مایه آبروی کشور است.
مردم با این نیت به پای صندوقهای رأی میروند که مجلسی قوی تشکیل دهند تا در برابر تهدیدات تروریستهای کاخ سفید بتوانند مثل کوه بایستند و کشور را از توطئههای رنگارنگ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی مصونیت ببخشند.
3- آنهایی که تاکنون تصمیم نگرفتهاند رأی بدهند یا میگویند رأی نمیدهیم، یک منطقی دارند و میگویند رأی ما تأثیری ندارد و بین رفع مشکلات کشور و انتخاب نماینده، نتوانستیم ربط مستقیمی پیدا کنیم.
این منطق، معقول نیست چراکه همین فرد در گیرودار مشکلات فریاد میزند که باید صدای من شنیده شود.
خب، بهترین جایی که میشود صدای ملت را با هر زاویه نگرشی شنید، خانه ملت است. هر کس میتواند نماینده خود را تعیین کند تا صدای او را در مجلس نمایندگی کند.
ضمن این که مجلس میتواند دولت را در اجرای قوانین و پاسخ به مطالبات مردم فعال کند. نماینده میتواند برحسب قانون اساسی در هر موردی که موکل او صلاح بداند، اظهارنظر کند و بر حسن اجرای قوانین و نیز پیگیری مطالبات موکلین خود تلاش کند. رأی ندادن مشکلی را حل نمیکند ضمن این که آثار رأی ندادن در امنیت، اقتدار و رفاه ملی؛ خود را نشان میدهد.
4- جمع کثیری از احزاب، گروهها، رجال سیاسی و مذهبی از 2 سال پیش دور هم جمع شدند تا با صیانت از سرمایه اجتماعی، جریان نیروهای جبهه انقلاب، مجلسی را تدارک ببینند که به فکر نجات اقتصاد ایران باشند و با «صداقت»، «شفافیت» و «عدالت» فصل جدیدی از کارآمدی خانه ملت را در دهه پنجم انقلاب، مردم تجربه کنند.
نخبگانی که زیر سقف گفتوگو جمع شدند، میخواهند مجلس را از جنس مردم تشکیل دهند که متضمن استقلال، آزادی و یک زندگی شرافتمندانه برای ایرانیان باشد. این جمع قرار است با نه به «اشرافیت»، نه به «تبعیض» یک آرامش پایدار را در کشور تدارک ببینند و با مبارزه مستمر با فساد، دولت را پاسخگو کنند. باید با رأی مثبت به این جریان نیرومند، کشور را در مسیر پیشرفت و ترقی و رسیدن به تمدن اسلامی هدایت کرد. شرط تحقق این هدف، رأی آگاهانه ملت در رقابتیترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی است.