(26 فروردین 99)
ایام قرنطینه خانگی فرصتی بود تا در کارنامه صدا و سیما تورقی بزنم. کانال به کانال، شبکه به شبکه سیر میکردم و از صدا هم غافل نبودم. این روزها مردم به دلیل فضای کرونایی، بیشتر صدا و سیما را میبینند و میشنوند. براساس تازهترین نظرسنجیها، مردم 90 درصد گوششان و چشمشان به رسانه ملی است. یک ناظر بیطرف و منصف نمیتواند از ستایش هزاران نفری که در رسانه ملی دستاندرکار مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن و دفاع از عزت و کرامت ملت ایران تلاش میکنند، حرفی نزند.
اتاق فکر رسانه ملی که باید در حقیقت از آن به عنوان یک اتاق جنگ برای مقابله با شرارت آمریکا و اروپا یاد کرد، تعطیل نیست. عدهای مؤمنانه در آنجا فکر میکنند، قلم میزنند، تصویر میسازند و صدای ملت را به گوش جهانیان میرسانند.
صدها انسان مؤمن در دستگاه عظیم صداوسیما اعم از خبرنگاران، تصویربرداران، فیلمسازان مجریان و همه عوامل صحنه و پشت صحنه تلاش میکنند هوشمندانه از اسلام و هویت انقلابی ملت ایران پاسداری کنند. آنها نجیبانه و مظلومانه درحالی که با یک هجوم جهانی روبهرو هستند، در سنگرهای ایمانی خود حضور دارند.
کرونا این روزها نظم جهانی را به هم ریخته است. ریخت رسانهای جهان را نیز به هم زده است. چهره واقعی نظم اروپایی و آمریکایی برخی دولتها را با کنار زدن بزک رسانهای، نشان داده است. این در حالی است که رسانه ملی در کنار دولت و ملت، چهره یک نظام باثبات، کارآمد و شفاف را با نشان دادن واقعیتها روایت میکند. مردم جهان این روایت را قبول کردهاند و میدانند ایران اسلامی علیرغم تحریمها و فشارهای اشرار جهانی مثل کوه ایستاده و خم به ابرو نمیآورد. این درحالی است که در آمریکا اوضاع فوقالعاده و رسما اعلام فاجعه ملی شده و برخی کشورهای همپیمان آمریکا هم، اوضاع بدتر از آمریکا را دارند.
مردم جهان با دیدن حضور مؤمنانه ملت ایران و رزمایش همدلی و همزبانی و همیاری، دولت و ملت را
در کنار هم میبینند، اما شاهد گسست دولت و ملت در نظامهای مدعی مدرنیسم هستند. مردم جهان فروشگاههای مملو از کالا و زندگی عادی مردم و خدمترسانی در شبکه سلامت و بهداشت را با حرکت جهادی کادر درمانی کشورمان را میبینند. از آن طرف فروشگاههای خالی، اضطراب، ماسکدزدی در دولتهای بزرگ جهان را هم میبینند. صدا و سیمای ما صادقانه بدون دخل و تصرف و تحریف این دو تصویر را به خوبی در کنار هم هنرمندانه نشان میدهد.
شبکههای تلویزیونی ما در اطلاعرسانی و رشد و ارتقای آگاهی و فرهنگی ایران اسلامی با تکیه بر اساتید دانشگاهها و حوزههای علمیه، خوب عمل میکنند و در طراحی پیام، آگاهانه و هوشمندانه رفتار مینمایند.
این نشان میدهد اتاق فکر پشت این دستگاه عظیم و عریض و طویل کم و بیش به وظایف خود عمل مینماید. جا دارد از رئیس، معاونان و دستاندرکاران صدا و سیما واقعا تشکر کرد، اما گاهی حرکتهایی ظاهر میشود که انسان احساس میکند در ساعات یا دقایقی چراغ این اتاق فکر خاموش است. نقدهایی که این روزها در رسانهها از پخش برخی سریالها در ایام نوروز مطرح شد، این چراغ خاموشی را واتاب میدهد. انسان احساس میکند گاهی یک مشت گوساله سامری در انتظار فرصت هستند تا با خاموشی این اتاق فکر، بادی که از غرب و از سوی دشمنان نظام و انقلاب و منافقین میوزد؛، صداهایی درآورند یا تصاویری نشان دهند که جنبش موسایی ملت و حرکت توحیدی رهبران دینی را زیر سؤال ببرند. این گوسالهها گاهی فربه میشوند و وقتی گاو شدند، میروند در رسانههای دشمن در غرب، ترامپ در آمریکا، جانسون و ماکرون در انگلیس و فرانسه شیر آنها را میدوشند. این گوسالهها به دلارهای قارونهای نفتی عرب هم نیمنگاهی دارند و گاهی به آنها هم حال میدهند.
این جماعت ولو اندک نباید فرصت نفوذ و خودنمایی در رسانه ملی پیدا کنند. اتاق فکر صدا و سیما باید 24ساعته دست به ماشه و هوشیار باشد.
نکاتی را خطاب به حضرات اتاق فکر رسانه ملی به نظر میرسد مطرح کنم، فکر میکنم مفید باشد.
1- نقش مرزبانی از هویت اسلامی و انقلابی و ایرانی در اتاق فکر صدا و سیما نباید فراموش شود. این وظیفه حتی یک لحظه تعطیلشدنی نیست.
2- رسانه ملی باید ارگان کسانی باشد که در این مملکت، صادقانه و بیریا و مظلومانه از نظام و انقلاب دفاع میکنند و ارگانی هم ندارند.
3- صدا و سیما نباید سکوی پرش برای برخی سلبریتیهای سر در آخور منافقین و سلطنتطلبها و سرویسهای جاسوسی دشمن باشد. تریبون دادن به این جماعت ولو اندک یک خسارت و غفلت است و باید جلوی آن را گرفت.
4- یک جریان مرموز سعی میکند در رسانهها بهویژه در رسانه ملی، کوچکها را بزرگ کند و بزرگها را کوچک نشان دهد. رسانه ملی باید در برابر این جریان بایستد و کار آنها را تعطیل کند.
5- سرعت انتشار خبر و تولید محتوا در فضای مجازی نباید از سرعت انتشار خبر و تولید محتوا در رسانه ملی پیشی بگیرد. این پدیده جایگاه رسانه ملی را در سپهر رسانه کشور زیر سؤال میبرد.
6- اتاق فکر تهاجم فرهنگی دشمن در غرب و تولید انبوه آنها حواس مخاطب را در داخل و خارج پرت میکند. رسانه ملی باید در صف اول مقابله با این پرت و پلاگویی قرار گیرد و به وظایف اصلی خود بپردازد.
7- رسانه ملی از یک ساختار عمودی نامناسب رنج میبرد. راهبردهای ابلاغی از اتاق فکر و از رأس هرم مدیریتی سازمان تا به خط مقدم یعنی آنتن، به درستی هدایت و تبیین نمیشود. گاهی برنامهساز به درستی اهداف و راهبردهای کلان ابلاغی را نمیفهمد. باید فکری برای رفع این اخلال در ساختار کرد.
8- لشکر «کمیتی» رسانه ملی کمکی به ارتقای «کیفیتی» تولید محتوایی نکرده است. ساختار کنونی حوصله «رقابت» در حوزه «کیفیت» را ندارد. باید فکری برای برونرفت از این اوضاع کرد. ظرفیتهای عظیمی برون از رسانه ملی وجود دارد که میتواند این معضل را تا حدی برطرف کند. ظرفیتسازی برای ارتقای «کیفیت» و فاصله گرفتن از لشکر «کمیتی» باید یک راهبرد باشد.
9- رسانه ملی باید نیروهای پای کار انقلاب و اسلام و نظام را شناسایی، معرفی و الگوسازی کند. در این راه تلاشهایی صورت گرفته و باید شتاب گیرد.
10- سمومات تفکر غربی و مدرنیسم به جان جامعه مهدوی و توحیدی ما افتاده است. این سمومات باید مدام از سوی فرهیختگان حوزه و دانشگاه زیر چکش نقد عالمانه و هوشمندانه قرار گیرد. نگاه به شرق و تحولات عظیم در هند، روسیه و چین و واکاوی تحولات فرهنگی و سیاسی آنها کمرنگ و بیرنگ است. تمرکز روی غرب است. در غرب خبری جز خصومتورزی و شرارت علیه ملت ما نیست.
11- رسانه ملی باید در ترویج گفتمان مقاومت و حفظ هویت انقلابی و هویت ایرانی اسلامی پروژه داشته باشد. از کارهای دمدستی و زودگذر پرهیز کند. ابعاد این پروژه باید در اتاق فکر رسانه ملی تعریف و با دقت، عملیاتی شود.