(13 خرداد 99)
57 سال است از قیام تاریخی 15 خرداد میگذرد. هنوز فریادهای ملت ایران در این قیام، تازه و در گوش تاریخ شنیده میشود. «یا مرگ یا خمینی»، «یا مرگ یا خمینی» غرب وحشی با ایدئولوژی کفر، شرک و الحاد همه مظاهر انسانیت را به سخره گرفته بود. با دو جنگ جهانی میلیونها انسان را به کام مرگ کشانده بود تا به یک معادله دوقطبی تقسیم جهان برسد. خداپرستان زیر شلاقهای الحاد و کفر ابلیسی مدرنیسم دست و پا میزدند. امام خمینی(ره) تنها کسی بود که در میانه این طوفان کفرآلود، پرچم توحید را به دوش کشید و به شرق و غرب عالم کفر اعلام جنگ و آمریکا و شوروی را که کفر جهانی را نمایندگی میکردند، هدف قرار داد. امام در اواخر عمر خود صدای شکستن استخوانهای مارکسیسم را شنید و زوال امپراطوری ستم شوروی را پیشبینی کرده بود. او اطمینان داشت به زودی آمریکا هم به این زوال و فروپاشی دچار خواهد شد. مورخان و سیاستمداران جهان که نمودار پیشرفت انقلاب اسلامی را از خرداد 42 تاکنون در صفحات تاریخ معاصر مرور میکنند، همگی بر این واقعیت اعتراف دارند، حرکت انقلاب، یک حرکت پیشرونده، توقفناپذیر و رو به جلوست، به گونهای که هر روز بر قدرت خود در درون و بیرون میافزاید، بهویژه آنهایی که موضوع قدرت را در کانون توجهات راهبردی قرار دادهاند، معتقدند بعد از وفات امام خمینی(ره) زوال غرب بهویژه آمریکا و افزایش قدرت انقلاب اسلامی با سرعت بیشتری تصاویر حقیقی خود را نشان میدهد.
****
سرویسهای امنیتی آمریکا پیشبینی میکردند در اردیبهشت و خرداد شاهد یک شورش در ایران بهویژه در تهران خواهند بود. منافقین که مأموریت دارند آمریکاییها را در بلاهت پرت و پلاگویی علیه ملت ایران نگه دارند، در پخت و پز این پیشبینیها بوده، هستند و خواهند بود. آمریکاییها در برخورد با ملت ایران در هوا، زمین و دریا کم آوردهاند، مجبورند این روزها بهتدریج منطقه را ترک کنند، امیدوارند تشدید تحریمها ملت ایران را به زانو درآورد، اما استراتژیستهای جنگ نرم و جنگ اقتصادی به رهبران کاخ سفید گفتهاند، هرچه فشار را بیشتر کنید، کمتر نتیجه میگیرید چون سرعت ملت ایران به سمت خودکفایی را سرعت میبخشید. آمریکاییها این روزها در این حال و هوای خصومتورزی علیه ملت ایران شاهد شورش بیسابقه در 15 ایالت و اعلام حکومت نظامی پنهان و آشکار در آنها هستند. مردم جهان این روزها تصاویر جالبی از شهرهای آمریکا میبینند، مغازهها به آتش کشیده شده و به غارت رفته، حمله به ادارات و مراکز اقتصادی، حمله به مقرهای پلیس و...
دکور سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایالات نامتحد آمریکا به هم ریخته. کاخ سفید نمیداند چگونه این بساط را جمع کند. آنچه به فکر ترامپ رسیده، آن است که به پلیس دستور شلیک داده و به مردم هم صریح گفته «اگر آرام نگیرید، با سگهای وحشی به جانتان خواهم افتاد». آمریکا امروز در آستانه یک انقلاب دوم علیه نژادپرستی است. ترامپ امروز در برابر چند لشکر از مردم عاصی بیپناه، گرسنه و مصیبتزده است. عدم توفیق کاخ سفید در کنترل و مهار کرونا و رسوایی و ناکارآمدی در این باره، آمریکا را در صدر اخبار مصیبتزدگان در جهان قرار داد. آنها امروز با 40 میلیون بیکار و انبوهی از گرسنگان قرار دارند که نمیدانند با آنها چه کنند.
قتل فجیع «جرج فلوید» شهروند سیاهپوست 46ساله بهانهای شد تا کبریتی به انبار باروت نارضایتی مردم زده شود. اعتراضات اولیه در شهر مینیاپولیس در مینهسوتا نشان داد تقریبا در همه ایالتها این استعداد وجود دارد که به بهانه قتل یک سیاهپوست، همه به خیابانها بیایند و روزگار کاخ سفید را سیاه کنند. ترامپ فکر میکرد با زدن جیب قارونهای عرب و بستن تعرفههای سنگین به کالاهای چینی و اروپایی میتواند یک «پولپاشی» در یک سطح ملی داشته باشد و ناآرامیهای پنهان را کنترل کند، اما کرونا و حماقت پلیس در نقض حقوق شهروندی، نیشتری به غده چرکین نارضایتی عمومی زد و امروز جهانیان شاهد شهرهای سوخته از اعتراضات خشمگین و به هم خوردن دکور حکومت در بیریختترین دموکراسی جهان هستند. ترامپ هیچ راهی جز برقراری حکومت نظامی، دستور شلیک به مردم و انداختن سگهای وحشی به جان مردم ندارد.
آمریکاییها طی 40 سال گذشته تجربه کردهاند هر طرحی برای بدخواهی علیه ملت ایران داشتند، به سر خودشان آمده است. آنها دست خدا را در این وقایع نمیبینند و در یک دالان تاریک و کور دست و پا میزنند.
مردم آمریکا بهویژه رنگینپوستان میگویند نفس کشیدن برای ما مشکل شده است. جامعه جهانی باید یک فکری برای ما بکند. مردم آمریکا زیر بار سرکوب سرمایهداری لجامگسیخته فریاد میزنند؛ آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در این سرزمین یک سراب است. آیا جامعه جهانی نمیخواهد به فریاد ما برسد!
فیلسوفان سیاسی و استراتژیستهای جهان و بهویژه مقامات امنیتی غرب معتقدند غرب و بهخصوص آمریکا روی انبارر باروتی نشسته است که مدام از سوی کبریت انقلاب اسلامی تهدید میشود. آنها زوال، اضمحلال و فروپاشی غرب را حس میکنند. سرّ این که سر آشتیناپذیری با انقلاب دارند و آن را تعطیلپذیر نمیدانند، همین است. ایکاش دیپلماتهای ما میفهمیدند که در اتاق فکر و چارهجویی غرب برای نجات دموکراسی لیبرال چه میگذرد. آمریکا آبستن حوادث و تحولات مهمی است. پایه نظم آمریکایی در درون و بیرون این قاره به هم ریخته است.
از تمدن آمریکایی جز فقر، تبعیض و نقض حقوق بشر و نقض آزادیهای سیاسی چیزی باقی نمانده است. به همین دلیل ارتش آمریکا دیگر توان حفظ قدرت در کاخ سفید را ندارد.
سرمایهداری جهانی دارد از ابزارهای خود برای مبارزه با رقبای جهانی و بهویژه ایران استفاده میکند. تحریم و جنگ تعرفهها جای قدرت نمایی ناوگان جنگیآمریکا را گرفته است. اتاق جنگ آمریکا از پنتاگون و سیا به وزارت خزانهداری آن منتقل شده است.
ایکاش امام زنده بود و این روزها را میدید که این جمله او که؛ «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» از چه درجه درستی و اتقان برخوردار شده است. مردم جهان درستی و حقیقت این جمله را با چشم خود میبینند.