(6 آبان 99)
تکیهکلام ترامپ از روز ورود به کاخ سفید در مورد ایران کلمه «توافق پایدار» بوده است. این روزها که هرچه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیکتر میشویم، این کلمه را بیشتر تکرار میکند. روز زدن زیر تعهدات برجامی و پاره کردن برجام هم به همین سخن تفوه میکرد. «توافق پایدار» یا بهتر بگوییم «توافق پایِ دار»! آمریکاییها هر روز بر حجم تحریمها و تهدیدها میافزایند تا ایران را دوباره به گفتوگوها و مذاکرات بیحاصل و بینتیجه با دستاوردهای گرفتن امتیازات یک سویه بکشانند.
در واشنگتن حرف از «توافق پایِ دار» است، در تهران، برخی آن را توافق پایدار ترجمه میکنند. گفتوگو، مذاکره و توافق نیاز به مهارت دارد. گفتوگو نیاز به هوش، علم، حوصله، صبر، ادب، اخلاق و از همه مهمتر حقپذیری دارد.
وقتی در مناسبات ما با آمریکا همه این واژهها تعطیل است، از دل بستن به نتایج گفتوگو باید ناامید بود. همه این مهارتها در گفتوگو باید متکی به حکمت و فلسفه صلح باشد. اگر چنین شد و یک طرف گفتوگو واجد این مهارتها باشد، از دل گفتوگو و مذاکره «صلح حدیبیه» بیرون میآید که منجر به فتح بدون خونریزی و درگیری مکه میشود و خداوند از این گفتوگو در قرآن به عنوان «فتح مبین» یاد میکند، آنهم نه موقعی که مکه فتح میشود، بلکه همان هنگام که «قرارداد صلح» امضا میشود.
اگر یک ضلع ابوموسی اشعری باشد و بخواهد بدون این مهارتها گفتوگو و مذاکره را مدیریت کند، گرفتار کید، نیرنگ و فریب عمروعاصها میشود و نتایج زیانبار عزل علی(ع) و نصب قانونی معاویه به عنوان خلیفه مسلمین میشود.
دیپلماتهای ما در مذاکرات برجام فاقد مهارت بودند،دانش لازم را نداشتند. رئیسجمهور مملکت وقتی هیئت مذاکرهکننده را عازم گفتوگو میکرد، سخن از خزانه خالی کشور به میان آورد که این خبر هم نادرست بود و اگر راست هم بود، نباید رئیسجمهور به آن تفوه میکرد. این حرف نشان میدهد که هوشمندی لازم و علم کافی را نداشتند.
وقتی گفتوگوها آغاز شد، آگاهان و نخبگان جامعه مرتب هشدار میدادند که از اعتماد به دشمن پرهیز کنید و شروط عقلانی و وحیانی را در توافقات رعایت نمایید.
تیم مذاکرهکننده و رئیس واقعی دیپلماتیک ما به جای توجه به این هشدار، با نسبتهای ناروا، منتقدین را مینواخت. این تیم به خردجمعی که تبلور آن در شروط مجلس و شروط شورای امنیت ملی بود، توجه نکرد و رفت زیانبارترین توافق را که در تاریخ انقلاب بیسابقه است، امضا کرد. این تیم و رئیس آن حقپذیر نبودند. پس از پاره کردن قرارداد از سوی دشمن اصلی، حاضر نیستند بپذیرند اشتباه کردهاند و اشتباه را جبران کنند. لذا از توافق برجام که جز خسارت محض چیز دیگری بر آن متصور نیست، همچنان دفاع میکنند و به انجام تعهدات یک سویه اصرار دارند. در مذاکرات، «مقصدشناسی» تعطیل بود، لذا به «مقصود» که پایان تحریمها بود، نرسیدیم.
برگردیم به اصل بحث و درک صحیح موقعیتهای دو طرف منازعه در رسیدن به توافق پایدار!
یادم میآید در زمان شاه در ایام سربازی وقتی به میدان تیر برای تمرین میرفتیم، فرمانده اصرار داشت تعداد فشنگهایی که تحویل گرفته با تعداد پوکهها برابر باشد. اگر یک تیر فشنگ گم میشد، زمین و زمان پادگان را به هم میدوختند تا آن را پیدا کنند و میگفتند اگر یک فشنگ کم شود، حتما جان یکی از مقامات در خطر است.
وقتی انقلاب پیروز شد، تمام فشنگها، تفنگها و سلاحهایی که آمریکاییها در تجهیز ارتش شاه و رژیم طاغوت آورده بودند، گم شد. آنها جنگ تحمیلی را تدارک دیدند تا عمال خود در منطقه و پایگاههای خود را حفظ کنند، چون احساس میکردند جانشان در خطر است.
امروز 42 سال از حیات انقلاب میگذرد. دهها موشک نقطهزن، هزاران پهپاد مجهز به انواع موشکهای هوا به زمین، میلیونها تفنگ و فشنگ در دست ارتش، سپاه و بسیج و صدها موشک زمین به هوا، دریا به دریا و... قلب دشمن را در منطقه هدف قرار گرفته است. علاوه بر همه این جنگافزارها، هزاران فرمانده نظامی در تراز شهید حاجقاسم سلیمانی و صدها هزار جوان جان برکف در حال و هوای شهید حججی پشت این جنگافزارها نشستهاند تا بیسابقهترین، مهیبترین و سریعترین دفاع برقآسا را به نمایش بگذارند.
امروز حریف کشور ایران و دشمن ملت بهپاخاسته ایران هم در داخل دچار ضعف است و هم در خارج از مرزهای خود بهویژه در غرب آسیا به شدت متزلزل است. آنها میخواهند از منطقه فرار کنند. امروز دشمن صهیونیستی در داخل مرزهای خود محبوس جبهه مقاومت است. امروز ضربات جوانان یمنی بالای سر قارونهای خلیجفارس است. این وضعیت به ما به لحاظ عقلی صحنه رویارویی را در برابر دیدگان بیدارمان قرار میدهد و به این سؤال پاسخ میدهد که کدام طرف دعوا «پایِ دار» است و کدام سوی منازعه اصرار به مذاکره و توافق دارد!
اگر یککمی هوش دیپلماتیک وجود داشت، گربهرقصانی تحریمها و بالا و پایین شدن ارز و طلا و اغتشاش در بازار را یک «تهدید» تلقی نمیکردیم، آنهم به قیمت تحریف تاریخ. برخی هنوز اصرار دارند پرچم مذاکره را به بهانه «صلح امام حسن(ع)» و امثال این حرفها در اهتزاز نگه دارند!
خدا رحمت کند شهید حاجقاسم سلیمانی را که میفرمود: آن مقدار فرصت که در تهدیدها وجود دارد، در خود فرصتها وجود ندارد. ما میتوانستیم تهدید، تحریم و تحقیر آمریکاییها را یک فرصت تلقی کنیم و از دل آنها قدرت ملی را به سمت وحدت و همگرایی هدایت کنیم. قدرت نظامی خود را ارتقاء دهیم که با تدبیر رهبری میتوانیم تهدید تحریمهای اقتصادی را به سمتی هدایت کنیم که به قلههای رفیع خودکفایی و استقلال اقتصادی برسیم.دستگاههای تبلیغاتی و ارتش امپریالیستی رسانههای غرب و نوکران آنها در داخل تبلیغ میکنند که ما ناگزیر از «توافق پایِ دار» هستیم، در حالی که قضیه کاملا برعکس است! آنها هستند که در وضعیت «توافق پایِ دار» قرار دارند. اگر نبودند، اینهمه از قدرت نظامی و نفوذ منطقه ای ایران در هراس نبودند.
آمریکا باید خدا را شکر کند که اغلب فقهای شیعه، «جهاد ابتدایی» را در عصر غیبت جایز نمیدانند، والا خدا میداند چه به روزگار آنها میآوردیم.
آمریکا باید خدا را شکر کند رهبری به عنوان یک فقیه جامعالشرایط، تولید جنگافزارهای کشتارجمعی و سلاح اتمی را حرام میداند، والا ایران همان مسیری را میرفت که کرهشمالی در دستیابی به قدرت هستهای،آن را طی کرد.
قدرت نظامی ایران، یک قدرت دفاعی است که در صورت حمله دشمن تحمیلی، سریع به «قدرت تهاجمی» تبدیل میشود. استکبار جهانی خوب این را میفهمد، حتی میفهمد اگر دولت و ملت ایران در هماوردی کم بیاورد، خداوند پشت و پناه ملت ایران است. آن هنگام که ایران در اوج ضعف بود، خود خدا دفاع و حمایت از مؤمنین و انقلابیون ملت را تقبل فرمود. آنها این واقعیت را در واقعه طبس تجربه کردند.
ایکاش کسانی که هرازچندی سخن از مذاکره و گفتوگو با دشمن را مطرح میکنند، این حقیقت را درمییافتند که ملت ایران یک ملت قدرتمند است. ارتش، سپاه و بسیج در اوج آمادگی و مجهز به سلاحهای متعارف در زمین، هوا و دریاست که در ثانیه و بههنگام هر شرارتی را پاسخ میدهد. اقتصاد ایران یکی از 17 اقتصاد برتر جهان است. اگر یک کمی کارآمدی و تدبیر توام با صبر، حوصله و مهارت بود، به راحتی اخلال در بازار جمع میشد.آنها باید بدانند ترامپ در موقعیت «توافق پایِ دار» است. زمان به نفع آمریکا حرکت نمیکند. ترامپ میخواهد با یک اراده عمروعاصی و با مهندسی معکوس به دولت ایران بفهماند ما در موقعیت «توافق پایِ دار» هستیم. این یک توهم است، دولت آمریکا باید هرچه زودتر در مقابل ملت ایران زانو بزند، والا روزهای سختی را در درون و بیرون خود در پیش دارد. آمریکا محور شرارت در جهان است. ارتش آمریکا یک نیروی تروریستی است. به قول چامسکی، ترور سردار سلیمانی نشان داد آمریکا «یاغی» است. تکلیف ما در برخورد با یاغی در اسلام روشن است. فکر کردن به مذاکره با یاغی نشانه ترس و خلاف عقلانیت است. آنها که فکر میکنند راهحل مشکلات اقتصادی، مذاکره است و مشکلات اقتصادی راهحل سیاسی دارد، سخت در اشتباه هستند. بر این مبنا رفتند به «توافق پایدار» برسند، سر از «توافق پایِ دار» درآوردند و بزرگترین خسارت را به کشور زدند.