(6 مرداد 1400)
آخرین گزارش برجامی ظریف به مجلس حاوی حقایق تلخی است که خسارت محض از 20 سال گفتوگو با آمریکا از زمان دولت خاتمی تاکنون و بهویژه دردولت روحانی که عمدتا یک تیم آنرا هدایت میکرد، را فریاد میزند. گزارش نهایی نشان میدهد هیچ تحریمی و هیچ تهدیدی از سوی دشمن طی این سالها لغو یا برداشته نشده است اگر هم به یک متن توافق رسیده سخن از تعلیق، آنهم روی کاغذ است.
مذاکرهکنندگان در طول عمر دولت یازدهم و دوازدهم حتی لغو یک تحریم را نمیتوانند آدرس بدهند. برای نقد گزارش آخر وزیر خارجه به مجلس کافی است پیوستهای آنرا که حاوی نامههای اعتراضآمیز ظریف به مقامات آمریکایی و اروپایی و نیز شورای امنیت سازمان ملل نوشته شده به دقت خواند که جمع خبری نه تحلیلی این پیوستها فریاد میزند مذاکرات با دستاورد نه تقریبا هیچ بلکه تحقیقا «هیچ» بوده است. اگر انجام تعهدات یکسویه برجامی دولت روحانی در توقف برخی فعالیتهای هستهای و انهدام غنیسازی 20 درصد
و فروکاستن تعداد سانتریفیوژها در اندازه حفظ دکوراسیون تأسیسات هستهای را به آن دستاورد هیچ اضافه کنیم، با نتایج «خسارت محض» روبهرو میشویم.
اکنون مثل روز روشن است که هدف آمریکا از 20 سال مذاکره بدون دادن حتی یک امتیاز و بدون برداشتن حتی یک تحریم، این بوده است که مهلتی بگیرد ، تا توطئههایی که در «سیا» ، «پنتاگون» ، «وزارت خارجه» و «وزارت خزانهداری آمریکا» در براندازی نرم علیه ملت ایران طراحی میشود عملیاتی گردد.
آنها زمان برای کنترل و مهار روزافزون قدرت ایران در منطقه و از همه مهمتر جلوگیری از تعمیق مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی را میخواستند و این زمان در اختیار آنها با مذاکرات تودرتو نهاده شد اما به نتیجهای نرسیدند.
پیوستهای بیستودومین گزارش ظریف به مجلس در حقیقت پاسخهای مستندی به ادعاهای بیاساسی است که هر از چندی خود وی و رئیسجمهور محترم در مورد دستاوردهای برجام مطرح میکنند.
ای کاش رئیسجمهور محترم پیوست 259 صفحهای گزارش آخر رئیس دیپلماسی خارجی خود را میخواند و دیگر ادعاهایی از این قبیل که روزهای آخر مسئولیت خود مطرح میکنند را تکرار نمیکرد.
حتی خود آقای ظریف بعید میدانم گزارشی که به مجلس داده است خودش یک بار دقیق خوانده باشد، چون ادعاهای صدر آن و اعترافات ذیل آن مبنی بر ناکامی و دسترسی به اهداف، همخوانی ندارد.آمریکاییها معتقدند جلوگیری از توانمندی هستهای یک جزء از راهبرد براندازی و مقابله با نفوذ و جلوگیری از توسعه توانمندیهای نظامی ایران بهویژه در حوزه پیشرفتهای موشکی و پهپادی است. لذا هیچوقت به فکر لغو و حتی تعلیق تحریمها نبودند. آنها که از بیرون نظارهگر گفتوگوها بودند خوب
می فهمیدند ، من نمیدانم آنهایی که در درون این گفتوگوها سلوک دیپلماتیک داشتند چگونه آنرا درک نمیکردند.نتایج مذاکرات وین آنهم در روزهای آخر عمر دولت این واقعیت را فریاد میزند. آقای روحانی چیزی را که در برجام با امضای 6 قدرت جهانی 6 سال پیش به دست نیاورده است را میخواهد ظرف چند هفته آخر عمر دولت با دادن امتیازات جدید و بدون انجام هیچ وعده عملی به دست آورد؟!
زورگویی و بدعهدی آمریکاییها هیچگاه اجازه نمیدهد رویای توافق و بهتر بگوییم سراب رسیدن به لغو تحریمها تعبیر شود.
تکرار ادعاهای واهی برداشتن تحریمها و اگر اینطور نبود آنطور میشد با مفاد گزارش آخر آقای ظریف به مجلس بهویژه مستنداتی که ارائه داده است، نمیخواند.
آقای روحانی روز یکشنبه گذشته در نشست مجمع عمومی بانک مرکزی گفته است: «مصوبه مجلس دست و پای ما را در مذاکرات بست. ما پایان 99 توافق کرده بودیم اگر این مصوبه مجلس نبود تحریمی وجود نداشت!» بیانصافی در این اظهارنظر موج میزند. گفتوگوهای وین تنها با سرمایه اصلی مصوبه مجلس که حاوی مطالبات واقعی مردم برای لغو تحریمها بود شکل گرفت. بیخبری بهویژه در مورد پیوستها و مستندات نشان میدهد رئیس جمهور محترم در روزهای آخر نمیخواهد به ناکامی خود در دیپلماسی خارجی و نرم کردن دل آمریکاییها برای دست برداشتن از خصومت با ملت ایران، اعتراف کند و رسما از ملت ایران عذرخواهی کند. او پس از پایان دوره مأموریت خود فرصت دارد این متون را مطالعه کند و ببیند کارنامه سیاست خارجی او چیست و دولت جدید برای جبران خسارتهای آن چه تلاشهای طاقتفرسایی را باید تحمل کند.