نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵۴۶ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

(1 خرداد 97)

نشست غیرعلنی مجلس پیرامون مباحث وصله و پینه ‌کردن برجام با اروپایی‌ها بود. یکی از مباحث در این نشست اصرار دولت برای تصویب مطالبات «اف.اِی.تی.اف» بود که در قالب اصلاحیه لوایح چهارگانه دولت به ویژه لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله یا تامین مالی تروریسم این روزها نقل محافل دولت و مجلس است. ظریف وزیر خارجه ، سیدعباس عراقچی معاون وزیر خارجه و مسعود کرباسیان وزیر محترم اقتصاد به مجلس رفتند تا نمایندگان را قانع کنند با تصویب قطعی لوایح چهارگانه موانع همکاری بانک‌های خارجی برداشته می‌شود. لذا اگر مجلس تا تیرماه 97 مطالبات «اف.اِی.تی.اف» را برآورده کند، در نشست «اف.اِی.تی.اف» تصمیمات برای رفع موانع گرفته خواهد شد. مقررات «اف.اِی.تی.اف» را همان کسانی نوشته‌اند که در برجام آن سوی میز مذاکره در مقابل ما صف‌آرایی کرده بودند. آنها در برجام زیرساخت‌های تحریم از بیرون را ساماندهی و تحکیم بخشیدند، حال با مقررات «اف.اِی.تی.اف» درصدد تحریم از درون یا به قول معروف، «خود تحریمی» هستند. بحث های سنگینی در مجلس بین نمایندگان دولت و مردم انجام شد که بخشی از آنها به بیرون درز پیدا کرد. 48 الزام «اف.اِی.تی.اف» که در لوایح چهارقلو آمده است دقت شورای نگهبان را می‌طلبد تا ما از یک سوراخ 10 بار گزیده نشویم. این الزامات با قاعده نفی سبیل و اصول 152 و 153 و 154 قانون اساسی مغایر است. امیدواریم شورای نگهبان راه سلطه خارجی از درون را با رد این لوایح ببندد.

(30 اردیبهشت 97)

انقلاب اسلامی از ابتدای ظهور خود در سپهر سیاست جهان دستور کار خاص خود را داشت. این دستور کار نه تابع شرق بود نه تابع غرب. در پیشانی نهضت رهایی بخش امام خمینی (ره) و مبارزه با استبداد و استکبار جهانی، کلمه نه شرقی، نه غربی می درخشد و این درخشش هر سال مختصات خود را دارد. انقلاب در چهل سالگی خود با مباحث و مسائلی جدید روبه‌روست که هرچند در این چهار دهه برخی از آنها تکراری است اما در نوع خود بدیع می نماید.
امروز پیش از هر زمان باید روی کلمه انقلاب، انقلابیگری و بازتولید افکار انقلابی تأکید کنیم. سرّ اینکه طی یک سال گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی، انقلابی بودن، انقلابی فکر کردن و انقلابی ماندن را کلید واژه بیانات خود قرار داده اند، همین است.

(23 اردیبهشت 97)
درد آمریکایی‌ها چیست که این روزها به پاره کردن قراردادها و پیمان‌های بین المللی و نقض حقوق بین‌الملل و نهایتاً بی‌هویتی و بی حیثیتی روی آورده‌اند؟درد آمریکایی‌ها چیست که دیگر چهره خود را پشت ویترین «جامعه جهانی» پنهان نمی کنند و این گونه عریان به صحنه آمده اند؟درد آمریکایی‌ها چیست که اکنون به عنوان بزرگترین تهدید صلح و امنیت جهانی رخ نشان می دهند و می خواهند هزینه امنیت خود را از جیب همپیمانان خود در منطقه و جهان بپردازند؟درد آمریکایی‌ها چیست که دیگر به فکر همگرایی در جی هشت، جی بیست و دیگر پیمان‌هایی که متضمن نظم نوین جهانی به قرائت اتاق فکرهای مستقر در واشنگتن بود، نیستند؟

(20 اردیبهشت 97)

برجام محصول یک مذاکره 12 ساله با غرب و آمریکا بود. 10 سال اول مذاکره برجام دیپلمات‌های ما به این  نتیجه رسیدند که آمریکایی‌ها دنبال تعویض درّ غلتان با یک آب نبات چوبی هستند. به همین دلیل زیر بار توافق نرفتند. با آمدن دولت روحانی و دادن وعده‌های فریبنده از سوی غرب، دو سال هم مذاکره فشرده صورت گرفت تا به «برجام» رسیدیم. آمریکا از همان روز اول دبه کرد و به تعهدات خود عمل نکرد. اروپا هم به تبع آمریکا به تعهدات خود عمل نکرد. آخرین ساعات سه‌ شنبه گذشته ترامپ در یک شوی سیاسی رسوا اعلام کرد از برجام خاج شدیم، بالاترین سطح تحریم‌ها را اعمال خواهیم کرد و هر کشوری هم به ایران کمک کند به شدت تحریم خواهد شد.

(8 اردیبهشت 97)

اصل گفتگو را کسی تردید ندارد. اما تردید در نوع گفتگو، توافق، نحوه توافق و اجرای توافق است. قصد برجام یک قصد عبرت ‌آموز برای ملت و دولت ما در مواجهه با دشمن است. کسانی که به آن دل بسته بودند و حل  همه مشکلات کشور را در آن جستجو می‌ کردند، 
یکی پس از دیگری از آن دل کندند و دیگر امیدی به آن ندارند.
آخرین کورسویی که از آن دیده می‌ شود برخی نشسته ‌اند سه احتمال داده‌ اند و برای هر احتمالی یک رویکردی را پیشنهاد می‌ کنند. چون داستان بدعهدی و نقض پیمان یک رویه همیشگی برای دشمن شده، حتی نمی ‌شود به هیچ یک از احتمالات نگاه کرد.
قصه از اینکه چه باید کرد، گذشته است. این یک سوال قدیمی است. اینکه از کجا آغاز کنیم مهم و حرف نویی است.
ترامپ می‌گوید؛ توافق برجام یک توافق احمقانه است. او بدین  ترتیب اعتراف می ‌کند که ما در این توافق با یک مشت احمق رو به رو هستیم. این آدرس درستی است برای رفتن به سمتی که کار را از کجا باید آغاز کنیم؟

(5 اردیبهشت 97)
حکمرانی خوب، ادب و آداب میزانی دارد. میزان یک حکمرانی خوب چیست؟ ادب و آداب آن کدام است؟ بی‌تردید عقلانیت، آن هم عقلانیت معطوف به وحی، نمای بیرونی و درونی این ادب و آداب و  میزان را برای ما نشان می‌دهد. اگر از آن پیروی نکنیم در وادی اوهام و خیالات، فکر می‌کنیم مشغول حکمرانی خوب هستیم.
یکی از مصادیق حکمرانی خوب آن است که حاکمان، متحد و یکپارچه به مسائل مردم فکر کنند. از تشتت و اختلاف و نیز دوقطبی و سه قطبی کردن جامعه خیری حاصل نمی شود. اینکه عصر یک شنبه در مجلس سران قوا به همراه نمایندگان مجلس و وزرا و معاونین و مسئولین دستگاه قضائی زیر یک سقف جمع شدند و دغدغه آنها رفع مشکلات کشور و مردم بود، یک تصویر معقول از حکمرانی خوب است. همین تجمیع نشان از یک عزم برای حرکت به سمت کارآمدی است.

(3 اردیبهشت 97)

آمریکایی‌ها در جنگ مرزی با جمهوری اسلامی ایران کم آورده‌اند. آنها در زمین و آسمان و دریا حرفی برای گفتن در یک نبرد مردانه با ایران ندارند. دشمن کیلومترها دور از مرزهای ایران نیز زمینگیر شده است. حضور غرب و به‌ویژه آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه و یمن فقط هزینه داشته، درآمدی راهبردی بر آن مترتب نبوده است.

(30 فروردین 97)

سخنگوی محترم وزارت خارجه دوشنبه گذشته خبر داد؛ «در هیئت نظارت بر برجام طرح‌های مختلف بررسی شده و احتمالات مختلفی مطرح بوده که یکی از آنها برجام بدون آمریکاست.»
برجام بدون آمریکا یعنی چه؟ چه فایده ‌ای به این پیمان که یک طرف همه تعهدات خود را عمل کرده و طرف دیگر به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده، مترتب است? اصلاً طرف اصلی ما در مذاکرات 1+5 چه دولتی بود؟ ما که با روس‌ها و چینی‌ها مسئله‌ای نداشتیم. ما با اروپایی‌ها چه اختلافی داشتیم؟ این ترفند دیپلماتیک آمریکا بود که آنها را به بهانه‌های مختلف همراه خود کرده بود تا بگوید مسئله ایران و آمریکا نیست، مسئله اختلاف جامعه جهانی با ایران است که آمریکا هم یکی از آنهاست. در خلال مذاکرات برای جهانیان مکشوف شد که آتش بیار اصلی معرکه، آمریکاست که بیش از سه  دهه است به دلیل اینکه دستش از غارت منابع ملت ایران قطع شده، هر روز در پی تحکیم تحریم‌ های سیاسی و اقتصادی است و زیرساخت‌های آن را طی سال‌های مدیدی سامان داده و به هیچ قیمت حاضر به از بین بردن آن نیست.

(27 فروردین 97)

1- فروردین 95 توئیتی در صفحه شخصی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد. در این توئیت آمده بود: «دنیای فردا دنیای گفتمان است نه موشک‌ ها.» این توئیت با واکنش تند محافل داخلی روبه‌رو شد. به دنبال آن یک مشت جیره‌خوار اجنبی و اهل فتنه، رزمایش موشکی نیروهای مسلح و نمایش شهرهای موشکی را به سخره گرفتند و آن را ماجراجویی تلقی کردند. بعد از آن مرحوم هاشمی رفسنجانی تأکید کرد: «تقویت قدرت موشکی کشور را لازم می دانم.» معلوم شد آن توئیت توسط معاون سردبیر سایت بدون هماهنگی روی خروجی سایت رفته بود!

(19 فروردین 96)

انسان یا تحت ولایت حقه الهی است که راه و روش و سازوکار آن در زندگی انبیاء و اولیای خدا، شهدا و صدیقین به روشنی معلوم است، یا تحت ولایت خودش است یا تحت ولایت یک فاسق، کافر و ظالم است. این دو ولایت، مسیرش از مسیر ولایت اول جداست و به جهنم ختم می شود.
انسان اگر بر مبنای عقل و عقلانیت حرکت کند، در مسیر فطرت قرار می گیرد. اگر بخواهد بر اساس اوهام و خیال حرکت کند در دامگاه شیاطین گرفتار خواهد شد. احکام عقل همان احکام شرع مقدس اسلام است. این احکام مرز انسان را با اوهام و خیالات باطل مشخص می کند. ولایت الهی، آزادی‌بخش است، انسان را به سرمنزل نور هدایت می کند. ولایت الهی، انسان را از ولایت خود و ولایت طاغوت نجات می دهد. کافی است ولایت خود و ولایت طاغوت را به هیچ انگاریم و رها شویم. به قول حافظ؛ «خود را مبین و رستی». آزادی واقعی همین و غیر از این «وهم» و «خیال» است. ما با خدا عهد کردیم که از او اطاعت کنیم و بر صراط مستقیم حرکت کنیم اما ولایت خود و شیطان، ما را وادار می کند این عهد را نقض و به بیراهه برویم. پذیرش ولایت الهی، انسان را قانونمند و به سوی عدل، سعادت و کمال انسانی هدایت می کند. اما ولایت شیطان، انسان را طغیانگر و قانون ‌شکن می کند و به وادی بدعهدی هدایت می نماید.

(28 اسفند 96)

اعضای اروپایی 1+5 با ادعای مضحک راضی کردن ترامپ برای ماندن در برجام، تحریم های جدیدی را علیه ایران پیشنهاد کرده اند. بعد از اینکه لودریان وزیر خارجه فرانسه با دست خالی از تهران به پاریس برگشت، اعلام کرد؛ «تحریم های شدیدی در انتظار ایران است.» لذا امید برخی به اروپا که فکر می کردند نقش پلیس خوب را بازی کند، از بین رفت و معلوم شد سگ زرد، برادر شغال است.
همزمان با این اعلام، سید عباس عراقچی در گفتگویی صریحاً اعلام کرد؛ «انتظار اقتصادی مردم از برجام برآورده نشد.» چه خوب بود اعتراف می کرد؛ محاسبات رئیس جمهور از برجام درست نبود و اعتماد به غرب به ویژه اروپا یک سراب بود.
آمریکایی‌ها هم برای اینکه از اروپا عقب نمانند، اعلام کردند تحریم های جدیدی علیه ملت ایران به بهانه حقوق بشر دارند که فعلاً در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در حال پخت و پز است.

(27 اسفند 96)

مصاحبه بهزاد نبوی با روزنامه اعتماد روز 19 اسفند نکات کلیدی خوبی، هم برای رونمایی آشوب‌ های 8 ماهه سال 88 داشت،‌ هم برای چند روز آشوب دی‌ ماه اخیر. این مصاحبه، نوری به تاریکخانه صف و ستاد محاربان با نظام و انقلاب بود.
وی در خلال مصاحبه از یک جریان در صفوف اصلاح ‌طلبان یاد می‌کند که به فکر براندازی نظام با روش اصلاح‌ طلبان هستند. وی می‌گوید: این جریان به شکل گسترده در صفوف اصلاح ‌‌طلبان جای دارند و از عدم همراهی اصلاح ‌طلبان (واقعی) با اعتراضات (دی‌ ماه گذشته) برآشفته شدند!

(22 اسفند 96)

سالهاست که مقام معظم رهبری و دلسوزان جامعه به اصلاح‌طلبان می گویند با ضد انقلاب و براندازان، مرزبندی داشته باشید. اما آنها گوششان به این حرف‌ها بدهکار نیست. آنها در دو نبرد نرم آمریکا علیه انقلاب اسلامی در 18 تیر 78 و ناآرامی‌های 8 ماهه سال 88 دشمن را همراهی کردند و کارنامه‌ای سیاه از خود به جای گذاشتند .روزنامه اعتماد، شنبه گذشته مصاحبه مفصلی با بهزاد نبوی کرده  و سعی نموده است از زبان وی «مرزبندی با براندازان» را پس از گذشت 8 سال واتاب دهد.

(19 اسفند 96)

 رئیس جمهور چهارشنبه گذشته سخنان قابل تاملی در جلسه هیئت دولت عنوان کرد. وی گفت: « اگر کسی بناست از طرف مردم سخنگو باشد، او رئیس جمهور است.» این حرف هم درست است هم نادرست!
این حرف درستی است، چرا که رئیس جمهور هرچند توسط اکثریت مردم انتخاب شده، اما وی رئیس جمهور اقلیت و حتی کسانی که اصلاً در انتخابات شرکت نکرده‌اند، نیز هست. او مطابق اصل 121 در برابر ملت سوگند می‌خورد و تعهداتی وفق این اصل به خداوند و مردم بازگو می‌کند.

(14 اسفند 96)

سرمقاله روز شنبه گذشته مسیح مهاجری در تحریف تاریخ معاصر و وارونه‌گویی در مورد فتنه 88 و شهادت خلاف واقع در مورد وضع فعلی سران فتنه نکات جالبی دارد که باید در مورد آن روشنگری کرد.
او در این سرمقاله می نویسد؛
«تصحیح سیاست دشمن ساختن از دوست، واجب‌تر از رفع حصر است.»
برای آنچه در ذهن مبارک آقای مسیح  مهاجری مدیر مسئول محترم روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی که حداقل 32 سال است دیگر وجود خارجی ندارد، ذکر مطالب زیر را لازم می‌دانم؛
سیاست دوست کردن دشمن از راهبردهای دولت اصلاحات بود. آقای سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات می گفت ما باید معاند را مخالف، مخالف را منتقد و منتقد را طرفدار انقلاب کنیم.