نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۳۱ مطلب با موضوع «سیاسی :: سیاست داخلی» ثبت شده است

(20 خرداد 97)

حجت الاسلام والمسلمین موسوی خوئینی ها در کانال تلگرامی خود در پاسخ به یک سوال به سابقه تشکیل حزب توسط روحانیون و استخراج از نظر امام در سال 57 اشاره می کند و می‌گوید :" امام به من گفتند روحانیون نباید حزب درست کنند. اگر روحانیون حزب درست کنند در وقت اختلاف بین این حزب و دیگران چه کسی میانه را بگیرد و اختلاف را برطرف کند."(1)
9 سال بعد آقای خوئینی‌ها و رفقا به همراه جمعی از علما از روحانیت مبارز که حزب تلقی نمی‌شد و دبیرکل آن هم زیر بار ثبت آن در وزارت کشور به عنوان حزب نمی‌رفت انشعاب کردند و مجمع روحانیون مبارز را به عنوان یک حزب در وزارت کشور به ثبت رساندند.
ظاهرا نظر امام (ره) در مورد حزب تغییری نکرده بود، اما اصرار آقای موسوی خوئینی ها  و رفقا مبنی بر تشکیل حزب و انشعاب باعث گردید امام (ره) به آن رضایت بدهند. ضمن اینکه امام (ره) در این رضایت یک رقابت دوضلعی بر اساس منافع و مصالح اسلام و کشور را طراحی کردند که مرکز ثقل رقابت ها در جمهوریت نظام این دو ضلع باشد تا وحدت  ملی و انسجام دینی در رقابت‌های سیاسی آسیب نبیند.

(13 خرداد 97)

وصیت‌نامه سیاسی - الهی امام خمینی (ره) هفت سال قبل از ارتحال ملکوتی معظمٌ له نگاشته شده و در تاریخ 22 تیرماه 62 به صورت لاک و مهر شده نزد خبرگان اول به امانت رفت. چهار سال بعد از تاریخ 19 آذر 1366 مورد بازبینی قرار گرفت و طی مراسمی با حضور مقامات کشور، یک نسخه از آن در آستان قدس رضوی و نسخه‌ای دیگر در مجلس خبرگان گذاشته شد. امام (ره) در طول سال‌های پس از ارائه وصیت‌نامه، سخنان و پیام‌های زیادی را مطرح کردند که می‌توان آن را متمم یا مکمل وصیت‌نامه به عنوان روشنگری و تبیین خط مبارک ایشان دانست. امام خمینی (ره) یک حکیم، فیلسوف، فقیه و سیاستمدار برجسته، نه تنها در تاریخ معاصر بلکه تاریخ جهان اسلام است. آنچه که این ویژگی‌ها را برجسته تر می‌کند انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابیگری اوست. هیچ رجل انقلابی در تاریخ سرغ نداریم که به طاغوت زمان برای دستگرمی امر مبارزه، بگوید؛ «من اکنون قلب خود را برای سرنیزه ‌های مأمورین شما حاضر کردم ولی برای قبول زورگویی‌ها وخضوع در مقابل جباری‌های شما حاضر نخواهم کرد.» (1) این پیام آتشین، نشان از یک گرمی و حرارت انقلابی در امر مبارزه بود که هیچ وقت به سردی نگرایید. این حرارت تا آخرین روزهای حیات امام (ره) از کلام و پیام او حتی اندکی کاستی نگرفت. کاستی لحن و بیان انقلابی و عمل انقلابی در تمام سال‌های پس از 15 خرداد 42 تا آخرین لحظات حیات امام (ره) را نه چشم دشمن دید نه گوش خصم، آن را شنید.

(30 اردیبهشت 97)

انقلاب اسلامی از ابتدای ظهور خود در سپهر سیاست جهان دستور کار خاص خود را داشت. این دستور کار نه تابع شرق بود نه تابع غرب. در پیشانی نهضت رهایی بخش امام خمینی (ره) و مبارزه با استبداد و استکبار جهانی، کلمه نه شرقی، نه غربی می درخشد و این درخشش هر سال مختصات خود را دارد. انقلاب در چهل سالگی خود با مباحث و مسائلی جدید روبه‌روست که هرچند در این چهار دهه برخی از آنها تکراری است اما در نوع خود بدیع می نماید.
امروز پیش از هر زمان باید روی کلمه انقلاب، انقلابیگری و بازتولید افکار انقلابی تأکید کنیم. سرّ اینکه طی یک سال گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی، انقلابی بودن، انقلابی فکر کردن و انقلابی ماندن را کلید واژه بیانات خود قرار داده اند، همین است.

(5 اردیبهشت 97)
حکمرانی خوب، ادب و آداب میزانی دارد. میزان یک حکمرانی خوب چیست؟ ادب و آداب آن کدام است؟ بی‌تردید عقلانیت، آن هم عقلانیت معطوف به وحی، نمای بیرونی و درونی این ادب و آداب و  میزان را برای ما نشان می‌دهد. اگر از آن پیروی نکنیم در وادی اوهام و خیالات، فکر می‌کنیم مشغول حکمرانی خوب هستیم.
یکی از مصادیق حکمرانی خوب آن است که حاکمان، متحد و یکپارچه به مسائل مردم فکر کنند. از تشتت و اختلاف و نیز دوقطبی و سه قطبی کردن جامعه خیری حاصل نمی شود. اینکه عصر یک شنبه در مجلس سران قوا به همراه نمایندگان مجلس و وزرا و معاونین و مسئولین دستگاه قضائی زیر یک سقف جمع شدند و دغدغه آنها رفع مشکلات کشور و مردم بود، یک تصویر معقول از حکمرانی خوب است. همین تجمیع نشان از یک عزم برای حرکت به سمت کارآمدی است.

(3 اردیبهشت 97)

آمریکایی‌ها در جنگ مرزی با جمهوری اسلامی ایران کم آورده‌اند. آنها در زمین و آسمان و دریا حرفی برای گفتن در یک نبرد مردانه با ایران ندارند. دشمن کیلومترها دور از مرزهای ایران نیز زمینگیر شده است. حضور غرب و به‌ویژه آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه و یمن فقط هزینه داشته، درآمدی راهبردی بر آن مترتب نبوده است.

(19 فروردین 96)

انسان یا تحت ولایت حقه الهی است که راه و روش و سازوکار آن در زندگی انبیاء و اولیای خدا، شهدا و صدیقین به روشنی معلوم است، یا تحت ولایت خودش است یا تحت ولایت یک فاسق، کافر و ظالم است. این دو ولایت، مسیرش از مسیر ولایت اول جداست و به جهنم ختم می شود.
انسان اگر بر مبنای عقل و عقلانیت حرکت کند، در مسیر فطرت قرار می گیرد. اگر بخواهد بر اساس اوهام و خیال حرکت کند در دامگاه شیاطین گرفتار خواهد شد. احکام عقل همان احکام شرع مقدس اسلام است. این احکام مرز انسان را با اوهام و خیالات باطل مشخص می کند. ولایت الهی، آزادی‌بخش است، انسان را به سرمنزل نور هدایت می کند. ولایت الهی، انسان را از ولایت خود و ولایت طاغوت نجات می دهد. کافی است ولایت خود و ولایت طاغوت را به هیچ انگاریم و رها شویم. به قول حافظ؛ «خود را مبین و رستی». آزادی واقعی همین و غیر از این «وهم» و «خیال» است. ما با خدا عهد کردیم که از او اطاعت کنیم و بر صراط مستقیم حرکت کنیم اما ولایت خود و شیطان، ما را وادار می کند این عهد را نقض و به بیراهه برویم. پذیرش ولایت الهی، انسان را قانونمند و به سوی عدل، سعادت و کمال انسانی هدایت می کند. اما ولایت شیطان، انسان را طغیانگر و قانون ‌شکن می کند و به وادی بدعهدی هدایت می نماید.

(28 اسفند 96)

اعضای اروپایی 1+5 با ادعای مضحک راضی کردن ترامپ برای ماندن در برجام، تحریم های جدیدی را علیه ایران پیشنهاد کرده اند. بعد از اینکه لودریان وزیر خارجه فرانسه با دست خالی از تهران به پاریس برگشت، اعلام کرد؛ «تحریم های شدیدی در انتظار ایران است.» لذا امید برخی به اروپا که فکر می کردند نقش پلیس خوب را بازی کند، از بین رفت و معلوم شد سگ زرد، برادر شغال است.
همزمان با این اعلام، سید عباس عراقچی در گفتگویی صریحاً اعلام کرد؛ «انتظار اقتصادی مردم از برجام برآورده نشد.» چه خوب بود اعتراف می کرد؛ محاسبات رئیس جمهور از برجام درست نبود و اعتماد به غرب به ویژه اروپا یک سراب بود.
آمریکایی‌ها هم برای اینکه از اروپا عقب نمانند، اعلام کردند تحریم های جدیدی علیه ملت ایران به بهانه حقوق بشر دارند که فعلاً در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در حال پخت و پز است.

(27 اسفند 96)

مصاحبه بهزاد نبوی با روزنامه اعتماد روز 19 اسفند نکات کلیدی خوبی، هم برای رونمایی آشوب‌ های 8 ماهه سال 88 داشت،‌ هم برای چند روز آشوب دی‌ ماه اخیر. این مصاحبه، نوری به تاریکخانه صف و ستاد محاربان با نظام و انقلاب بود.
وی در خلال مصاحبه از یک جریان در صفوف اصلاح ‌طلبان یاد می‌کند که به فکر براندازی نظام با روش اصلاح‌ طلبان هستند. وی می‌گوید: این جریان به شکل گسترده در صفوف اصلاح ‌‌طلبان جای دارند و از عدم همراهی اصلاح ‌طلبان (واقعی) با اعتراضات (دی‌ ماه گذشته) برآشفته شدند!

(22 اسفند 96)

سالهاست که مقام معظم رهبری و دلسوزان جامعه به اصلاح‌طلبان می گویند با ضد انقلاب و براندازان، مرزبندی داشته باشید. اما آنها گوششان به این حرف‌ها بدهکار نیست. آنها در دو نبرد نرم آمریکا علیه انقلاب اسلامی در 18 تیر 78 و ناآرامی‌های 8 ماهه سال 88 دشمن را همراهی کردند و کارنامه‌ای سیاه از خود به جای گذاشتند .روزنامه اعتماد، شنبه گذشته مصاحبه مفصلی با بهزاد نبوی کرده  و سعی نموده است از زبان وی «مرزبندی با براندازان» را پس از گذشت 8 سال واتاب دهد.

(19 اسفند 96)

 رئیس جمهور چهارشنبه گذشته سخنان قابل تاملی در جلسه هیئت دولت عنوان کرد. وی گفت: « اگر کسی بناست از طرف مردم سخنگو باشد، او رئیس جمهور است.» این حرف هم درست است هم نادرست!
این حرف درستی است، چرا که رئیس جمهور هرچند توسط اکثریت مردم انتخاب شده، اما وی رئیس جمهور اقلیت و حتی کسانی که اصلاً در انتخابات شرکت نکرده‌اند، نیز هست. او مطابق اصل 121 در برابر ملت سوگند می‌خورد و تعهداتی وفق این اصل به خداوند و مردم بازگو می‌کند.

(14 اسفند 96)

سرمقاله روز شنبه گذشته مسیح مهاجری در تحریف تاریخ معاصر و وارونه‌گویی در مورد فتنه 88 و شهادت خلاف واقع در مورد وضع فعلی سران فتنه نکات جالبی دارد که باید در مورد آن روشنگری کرد.
او در این سرمقاله می نویسد؛
«تصحیح سیاست دشمن ساختن از دوست، واجب‌تر از رفع حصر است.»
برای آنچه در ذهن مبارک آقای مسیح  مهاجری مدیر مسئول محترم روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی که حداقل 32 سال است دیگر وجود خارجی ندارد، ذکر مطالب زیر را لازم می‌دانم؛
سیاست دوست کردن دشمن از راهبردهای دولت اصلاحات بود. آقای سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات می گفت ما باید معاند را مخالف، مخالف را منتقد و منتقد را طرفدار انقلاب کنیم.

(13 اسفند 96)

مسیح مهاجری، مدیرمسئول محترم روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله دیروز این روزنامه نوشت :"کسانی که محصورین را از نزدیک می شناسند، همچون صاحب این قلم با آنها زندگی کرده‌اند، می‌دانند که آنها عمیقاً به نظام جمهوری اسلامی علاقه‌مند و وفادار هستند. قانون اساسی را میثاق ملی و پایبندی به آن را لازم می دانند، سوابق و کارنامه آنها نشان می دهد که مطالبه آنها عمل به تمامی اصول قانون اساسی بدون استثناء است، راه صحیح تقویت نظام و ولایت فقیه همین است."

(9 اسفند 96)

کوچک کردن مسائل بزرگ و بزرگ کردن مسائل کوچک، یک شگرد شناخته شده رسانه‌ای برای پنهان کردن یک حقیقت و آشکارسازی یک حقیقت نماست! در این پنهان کردن و آشکار‌سازی یک فریب و نیرنگ وجود دارد تا عده ای به منافعی برسند یا عده ای از رسیدن به حق خود محروم شوند. از همه مهم‌تر کسانی که باید در مقام پاسخگویی باشند، از این معرکه یک حرکت فرار به جلو داشته باشند.
شگرد جدید در عرصه رسانه، آنچه گفته آمد نیست، بلکه «هست» کردن مسائل «نیست» و «نیست» کردن مسائل «هست» است.
فلسفه پدیداری «آمدنیوز» که توسط شبکه های جاسوسی دشمن تدارک دیده شده همین است.
سوژه‌یابی و کشف مسئله یا مسائل واقعی که ربط مستقیم با منافع و امنیت ملی و رفاه مردم دارد فوق‌العاده مهم است و ما را از توهّم و خیال به عالم واقعیت‌هایی که قرار است با آنها دست و پنجه نرم کنیم ، بیرون می آورد.

(5 اسفند 96)

حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در دیدار مردم تبریز به چهار محور مهم و کلیدی اشاره و مبسوط سخن گفتند؛ «انقلاب و کارکردهای اصلی آن»، «آسیب شناسی انقلاب»، «اولویت های مقطع کنونی» و«آینده انقلاب». ایشان در بخشی از سخنان خود در باب جایگاه عدالت و اهمیت آن در رسیدن به اهداف انقلاب اشاره و فرمودند: «اقرار می کنیم در زمینه عدالت عقب افتاده‌ایم. از خداوند و مردم به خاطر عقب افتادن در زمینه عدالت عذرخواهی می کنیم. ان‌شاءالله به همت مسئولان و مردان و زنان کارآمد و مومن در این مورد هم پیشرفت خواهیم کرد.»
اجرای عدالت در جامعه در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بویژه اقتصادی سازوکار و تعاریف خاص خود را دارد. باید به این سوال مهم و کلیدی پاسخ  دهیم که چرا در اجرای عدالت عقب افتاده‌ایم؟! 

(30 بهمن 96)

دکتر محمود سریع القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی در سمینار چشم انداز اقتصاد ایران و جهان در سال 97 مطالب مهمی در مورد مفاهیم «قدرت» ، «ثروت» ، «چیستی سیاست خارجی»، ربط این سه مفهوم با «امنیت ملی» و ... گفته اند که قابل تامل است. این نوع قرائت از مفاهیم یاد شده با قرائت رسمی متفاوت است. هاضمه اتاق فکر نظام پیرامون این مفاهیم باید به گونه ای باشد که هر نخبه و متفکری جرأت کند و بایستد و در مورد بدیهی ترین سیاست‌های نظام در ابعاد گوناگون اظهار نظر و حتی تخطئه کند. این رویکرد از باب راه اندازی کرسی‌های آزاداندیشی و نیز کرسی‌های نظریه‌پردازی مفید است، اما در مورد چند و چون نظریات ایشان در سمینار یاد شده اگر چه نمی شود به همه آن پرداخت اما در آنچه به شرح زیر می آید می توان نقد مشفقانه‌ای را مطرح کرد؛