نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو

مقالات و دیدگاه های محمد کاظم انبارلویی

نگاه نو
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۳۱ مطلب با موضوع «سیاسی :: سیاست داخلی» ثبت شده است

(21 آبان 98)

یک سؤال کلیدی در ذهن مردم درباره اظهارات یک ماهه اخیر رئیس‌جمهور به‌ویژه بعد از محکومیت برادر وی به جرم فساد شکل گرفته که بی‌پاسخ مانده است، چرا می‌خواهند اوضاع را شلوغ کنند؟! به پوستری که به نام مردم به هنگام ورود رئیس‌جمهور به یزد منتشر شد، توجه کنید. این پوستر تصویر بزرگی از رئیس‌جمهور را دارد در حالی‌که این جمله زیرش نوشته شده: روحانی در پایتخت اصلاحات از گازانبرهای «کلید» می‌گوید. زیر این پوستر نوشته شده است ستاد استقبال مردم از کاروان تدبیر و امید!!

(29 مهر 98)

رئیس‌جمهور محترم در جلسه هیئت دولت و نیز گفت‌وگو با خبرنگاران قبل از ایام اربعین مطالبی فرمودند که جای نقد و گله دارد. طرح این مطالب آن‌هم در زمانی که ایران، منطقه و جهان چشم به حماسه و همایش تاریخی راهپیمایی اربعین و تعظیم شعائر الهی عاشورا داشته و جان و روح خود را در فرهنگ ناب اسلام و اهل بیت (ع) شست‌وشو می‌دادند نوعی بدسلیقگی و عدم درک مقتضیات زمان بود. این ناچیز، آن زمان را برای نقد جایز ندانستم و از باب نُصح دو کلمه حرف حساب با جناب روحانی دارم.

(21 مهر 98)

قدر این دوران را بدانیم. دورانی که سخن از «جنبش علمی» جوانان ما و ظاهر شدن آنان در «تراز جهانی» است. قدر دورانی که ایران اسلامی به  همت جوانان و دانشمندان خود، پرچمدار «دانش پاک و با شرافت» است و در مسیر «اندیشه درست» حرکت می‌کند. بازدید مقام معظم رهبری از پیشرفت‌های علمی کشور در نمایشگاهی که بدین‌ منظور برگزار شد و نیز سخنان معظم له در دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر نقطه عطفی در تاریخ علمی کشور است.

(15 مهر 98)

هر وقت  فصل انتخابات می‌شود جریان نفوذ مشغول اجرای چند پروژه به شرح زیر می‌شود؛
1- اول به چند بهانه بحث تحریم انتخابات را مطرح می‌کنند که مهم‌ترین بهانه آن نظارت استصوابی است. زشتی و قباحت این موضوع برای افکار عمومی و مشروعیت‌زدایی از جمهوری اسلامی چنان است که  یک قدم عقب می‌روند و بحث «مشارکت مشروط» را مطرح  می‌کنند. مشارکت مشروط یک گریم نخ‌نما روی چهره همان «تحریم انتخابات» است؛ این بازی هم نمی‌گیرد می‌روند روی بحث سوم، شرکت در انتخابات تنها راه حرف زدن از زبان صندوق رأی هست. با ترفند سوم فکر می‌کنند رأی خاکستری را جذب می‌کنند و با تنظیم زیرساخت رای، امور خود را در انتخابات می‌گذرانند.

(26 شهریور 98)

کمتر از 6 ماه به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی است. تلاش‌هایی برای شکل‌گیری یک مجلس در تراز انقلاب اسلامی و نیز بیانیه گام دوم در تهران و شهرستان‌ها صورت می‌گیرد. نیروهای پای‌کار انقلاب با عزمی راسخ به سمت همگرایی و ائتلاف در حرکت هستند. شرط توفیق آنها و الزامات برداشتن گام‌های صحیح را می‌توان در سطور زیر مرور کرد.

(10 شهریور 98)

محمدکاظم انبارلویی رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی در میزگرد روزنامه ایران که به اتفاق محمد عطریانفر عضو موثر شورای حزب کارگزاران شرکت کرده بود گفت: نباید صدای رقبای ما از BBC شنیده شود.وی تاکید کرد: رقابت های سیاسی باید مصون از دخالت بیگانگان باشد.اهم پاسخ های انبارلویی در این گفت و گو به شرح زیر است:

♦ رقابت های سیاسی باید متضمن امنیت ملی و استقلال کشور باشد
♦ باید یک صدا از تهران به واشنگتن و پاریس و لندن بفرستیم
♦ روحانی دو سال فرصت دارد عدم توفیق ها را جبران کند
♦ کارآمدی دولت در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد محل نقد است
♦ مقاومت هزینه ندارد، درآمد است
♦ مذاکرات با آمریکا هزینه های زیادی به کشور تحمیل کرده است
♦ دولت تصور درستی از جنگ اقتصادی و تحریم ها ندارد
♦ آیا کلید روحانی قفل های ادعایی او را باز کرد؟
♦ روحانی در برابر نقدها ناشکیبا است!
♦ لبخند از سیاست خارجی را به داخل می آوردید ضرر نمی کردید
♦ شروط رهبری، شورای امنیت ملی و مجلس در برجام رعایت نشد
♦ تمام راه های گفت و گو و مذاکره را آزموده ایم، مذاکره با آمریکا جواب نمی دهد

(29 تیر 98)
ائمه جمعه، یک جریان نیرومند و عظیم انسانی و الهی در کشور هستند که به همراه ائمه جماعات مساجد و حوزه‌های علمیه شاهرگ اصلی هدایت الهی در جامعه اسلامی ما می‌باشند. آنها پیام‌آور همدلی و بصیرت افزایی و توجه دادن دل‌های مردم به ذکر الهی می‌باشند. انقلاب بدون روحانیت، اسلامی نیست. اسلام منهای روحانیت معنا ندارد و بدون مفسر واقعی و حقیقی می‌ماند. ائمه جمعه حلقه  اتصال مردم با حوزه‌های علمیه و شبکه عظیم مساجد هستند. این جایگاه از منظر جامعه شناختی فوق‌العاده مهم است. ائمه جمعه پرچمدار آزادی مردم، استقلال کشور و قوام جمهوری اسلامی هستند و اگر نبود اجتماعات عظیم مردم طی 40 سال گذشته در میعادگاه‌های نماز جمعه، دشمن همان دو سه روز اول انقلاب، فاتحه اسلام و انقلاب را خوانده بود.

(23 تیر 98)

سریال «گاندو» پر مخاطب‌ترین سریال‌های سیما بر حسب نظر سنجی‌‌های اخیر است. این سریال یک قطعه تاریخی از خباثت آمریکایی‌ها در بعد جاسوسی و یک قطعه افتخارآمیز از تاریخ ضدجاسوسی سربازان گمنام امام زمان (عج) است. متأسفانه واکنش دولت و اصلاح‌طلبان در برابر این کار عظیم سیما که برای روشنگری و تنویر افکار عمومی بوده شتاب‌زده، نامعقول و عجیب به نظر می‌رسد.

(20 تیر 98) 

حسین قدیانی| 
چه سریع و چه درس‌آموز؛ چه صریح و چه صحیح می‌چرخد این چرخ روزگار! باورم نمی‌شود ۲۰ سال گذشته باشد! اصلا باورم نمی‌شود! یادش به خیر! ۲۰ سال پیش و بلکه هم ۲۰ سال و چند ماه پیش، روزنامه‌نگاری را از همین «رسالت» و نیز «کیهان» شروع کردم که سنگر اولی در خیابان شهید نجات‌اللهی بود و مقر دومی در کوچه شهید شاهچراغی! شهدای والامقامی که باید ویژه دوست‌شان داشته باشم! خیلی ویژه! آخر رزق و روزی قلمی ما در جاهایی بود متبرک به اسم مقدس این دو «عند ربهم یرزقون»! خود این هم الحمدلله! در رسالت، آنکه بیش از همه چیز یادم داد، سردبیر وقتش جناب انبارلویی بود و در کیهان هم باز سردبیر وقتش جناب صفارهرندی! بگذریم که گاهی بهره از مدیران مسئول این دو روزنامه نیز می‌بردم؛ آقایان مرتضی نبوی و حسین شریعتمداری که اولی خیلی اصرار داشت طنزهای دهخدا را دقیق و عمیق بخوانم و حاج‌حسین هم باری خوب یادم هست؛ توصیه کرد مرا به خواندن رمان‌های کلاسیک از نویسندگان نابغه عصر ماضی که برای تقویت قلم و افزودن بر وسعت کلمات قابل استفاده بسیار مفید است! آن ایام هنوز ۲۰ سالم نشده بود اما خاطرات ریز و درشت و تلخ و شیرینش را با ذکر جزئیات در یاد دارم! مثلا یک بار انبارلویی درآمد که برای نوشتن ۲۰ خط، اقلا باید ۲۰۰ صفحه کتاب بخوانی یا حتی این را نیز به خاطر دارم که می‌گفت: «مرحوم کیومرث صابری (گل‌آقا) رفته بود حج و در مسجدالحرام، قلمش را گرفته بود سمت کعبه که خدایا! نمک این قلم با تو!» به همین شکل از استاد صفار نیز فراوان درس گرفتم. یکی وقتی بود که مصاحبه‌ای کرده بودم با رئیس وقت سازمان ملی جوانان برای صفحه مدرسه کیهان! آنجا هرندی ناظر بر محتوای گفت‌وگو درآمد: «وقتی در مصاحبه به هدفت رسیده‌ای، دیگر طرف را چپ و راست نکن! این‌جوری مصاحبه‌شونده را می‌نشانی در موضع مظلومیت، نه لزوما موضع باخت!» مخلص کلام اینکه؛ «حد نگه دار!» این «حد نگه دار» درسی بود که هم هرندی و هم انبارلویی زیاد روی آن تأکید داشتند! طرفه حکایت اینجاست؛ طرف مقابل که مست از پیروزی در دوم خرداد ۷۶ گاه حتی زیر اوامر امثال تاج‌زاده، به خیابان می‌ریخت و شیشه بانک می‌شکست و لایعقل، شعار می‌داد: 
«کیهان، رسالت؛ عامل هر جنایت» پایبند به هیچ حدی و به هیچ اخلاقی نبود لیکن فاش می‌گویم که انبارلویی و هرندی، مرتب گوش این قلم را می‌گرفتند که مبادا در نقد جماعت، عدول از اخلاق کنی! 

(18 تیر 98)

انقلاب که پیروز شد سران ارتش شاه به دلیل کشتار بی‌رحمانه مردم در شهرها در جریان تظاهرات مسالمت‌آمیز، عادلانه محاکمه و به دار مکافات آویخته شدند. این جمله معروف که «ما کشتیم شما هم بکشید» ترجیع بند دفاعیات برخی از سران ارتش بود. بدنه ارتش به مردم وفادار ماند و فرماندهان میانی با سران همراهی نکردند لذا ارتش به مردم پیوست اما سازه اصلی فرماندهی از بین رفته بود. در این گیرودار دولت موقت، خدمت سربازی را از دو سال به ۱۸ ماه کاهش داد این در حالی بود که صدام در عراق نیروهای ذخیره را هم به خدمت فرا خوانده بود. بگو مگو در دولت موقت سر این بود که ما نیازی به هواپیمای اف ۱۴ نداریم چون در اندیشه حمله به هیچ کشوری نیستیم. در همین حال و هوا بودیم با آنکه هنوز یک‌سال ونیم از عمر انقلاب نگذشته بود، از زمین، هوا و دریا مورد حمله قرار گرفتیم و در همان دقایق اولیه حمله ۱۲۰۰ کیلومترمربع از خاک عزیز میهن‌مان زیر چکمه ارتش متجاوز عراق که از سوی آمریکا و شوروی حمایت لجستیک می‌شد رفت و به تصرف دشمن درآمد. برخی کشورهای عربی هم در این تجاوز هم کمک مالی کردند و هم سرباز فرستادند. مظلومان عالم، شیفتگان انقلاب اسلامی و مردم آزاده جهان می‌دانستند ملت ایران در این تهاجم بیرحمانه و سبوعانه مظلوم واقع شده است لذا حق دارد به هر وسیله ممکن از خود دفاع کند. آن هنگام که حتی یک متر سیم‌خاردار هم دنیا مجاز نبود به ما بفروشد، فهمیدیم باید برای دفاع به ملت خود، به اراده ارتش و سپاه و هوشمندی و دانش دانشمندان خود متکی باشیم و از دفاع مقدس فرصتی بسازیم تا ارتش و سپاه اسلام را به استطاعتی برسند که هیچ قدرت منطقه‌ای و جهانی نگاه چپ به ایران نکند. از آن تهاجم وحشیانه بیش از ۴۰ سال است می‌گذرد. اکنون با مدد الهی و اراده پولادین فرزندان رشید این ملت به درجه‌ای از آمادگی و بازدارندگی رسیده‌ایم که اگر دشمن به یک وجب از خاک،‌ یا آب یا آسمان ایران نزدیک شود بی‌تردید با برخورد سخت مواجه خواهد شد. از این بالاتر اگر در هر کشوری از منطقه بوی توطئه نظامی علیه ملت ایران به مشام برسد دشمن را در مبداء تنبیه می‌کنیم. وقایع سوریه و عراق و شکل‌گیری توطئه‌آمیز داعش نشان داد ارتش و سپاه ایران با احدی شوخی ندارد، آنها اراده کنند در زدن ضربه تردید نمی‌کنند. رژیم صهیونیستی دشمن دیرینه اسلام و ایران در جنگ‌های نیابتی حزب‌الله و حماس بارها زیر ضربات تنبیهی ایران قرار گرفته است. اکنون از ارتش شکست‌ناپذیر آن در سال‌ها ۱۹۶۷ چیزی جز چند تانک و توپ قراضه باقی نمانده است که بتواند در برابر سپر موشکی حزب‌الله و حماس بیش از دو ساعت تاب آورد.

(28 خرداد 98)

یکی از امتیازات نظام‌های مردمی و حکمرانی خوب؛ پاکدستی و پاکدامنی مسئولان نظام، برگزیدگان ملت و کسانی است که به نحوی از انحاء مسئولیت حاکمیتی دارند. حادثه  قتل همسر وزیر سابق علوم، آموزش و پرورش و شهردار سابق تهران موجی از تأسف در مردم پدید آورد که چگونه برخی علی‌رغم اطلاع از وضعیت او اصرار داشتند وی به عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی برسد. مردم براساس آموزه‌های دینی حق دارند حاکمان آنها از درجه‌ای از پاکدامنی و پاکدستی برخوردار باشند تا بتوانند با صیانت از اخلاق جامعه و نیز رعایت بیت‌المال کارآمدی نظام را ارتقاء بخشند. تصویب قانون رسیدگی به دارایی مقامات و مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی که در نهم آذر 94 پس از تصویب و طی مراحل مختلف سرانجام در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی به چاپ رسید، یک گام به جلو برای تطهیر نظام از نااهلان و نامحرمان بود. با آنکه طبق این قانون باید در یک مهلت 6 ماهه آیین‌نامه اجرایی آن نوشته شود.
اما متأسفانه 4 سال طول کشید تا قوه قضائیه بر این قانون آیین‌نامه بنویسد و سرانجام در اول خرداد 1398 تدوین آیین‌نامه به پایان رسید و رئیس‌ قوه قضائیه هم اکنون آن را برای اجرا ابلاغ کرده است. براساس این قانون یک اداره زیر نظر حوزه ریاست قوه‌قضائیه به نام «اداره کل ثبت دارایی مقامات مسئول» تشکیل شده است. تا تمامی مسئولان نظام اعم از انتصابی و انتخابی که در 28 گروه یا رده حاکمیتی طبقه‌بندی شده‌اند، دارایی خود، همسر و فرزندانشان را به قوه قضائیه اعلام ‌کنند تا دارایی آنها ابتدا و انتهای پذیرش مسئولیت در نظام، به غیر حق افزایش پیدا نکرده باشد.

(19 خرداد 98)

خدا رحمت کند مرحوم حبیب‌الله عسکر اولادی را یک وقتی در اوج گفت‌وگو با اصلاح‌طلبان که به طور مکتوب دو دوره رد و بدل و در رسانه‌ها هم منعکس شد، به من می‌گفت؛ به برخی از آنها پیام دادم؛ «ما شوخی ناموسی با شما نداریم. مسائل مربوط به اصل انقلاب، آرمان‌های امام، ولایت فقیه و مبارزه با آمریکا جزء نوامیس فکری ماست ما در این‌باره با شما شوخی نداریم.» متأسفانه برخی از همین اصلاح‌طلبان به نصایح او گوش ندادند و رفتند زیر خیمه فتنه برای بازگشت سلطه آمریکا سینه زدند، البته به جایی هم نرسیدند. رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشگاهیان به موضوع مذاکرات و سمومات ناشی از آن در راه پیشرفت انقلاب اشاره کردند و گفتند: «مذاکره مکمل راهبرد فشار است در مسائل ناموسی انقلاب همچون توان دفاعی کشور نمی‌توان مذاکره کرد.» 

(9 خرداد 98)

رئیس‌جمهور در جمع اهل‌ رسانه گفت: «روزانه هنگام رفت و آمد در خیابان‌ها و همچنین در سفرهای استانی از چهره مردم؛ شرایط کشور و زندگی آنها را شخصاً ارزیابی می‌کنم من هر روز از توی ماشینم قیافه مردم رو می‌بینم و نظرسنجی می‌کنم از روی اینکه چند نفر می‌خندند، چند نفر عصبانی هستند و چند نفر قیافه‌شون گرفته است»

(4 خرداد 98)

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان فرمودند: "جوانان از 22 ساله تا 40 ساله می توانند در نظام مدیریت کشور تحول ایجاد کنند"و نیز فرمودند: "زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید". این خطاب هم به جوانان هم به مسئولان کشور بود. واقعیت این است که مدیریت کشور از پیرسالاری رنج می‌برد. بسیاری از مشکلات کشور به‌خاطر آن است که کسانی در "اجرا" جای خوش کرده اند که از تحرک کافی و اقدام به‌هنگام و تدبیر در رفع مشکلات مردم برخوردار نیستند.آنها گرفتار بی‌تصمیمی،‌بدتصمیمی و دیر تصمیمی هستند و اینها نشانه های پیری در مدیریت است. پیامبر اسلام در 40 سالگی به پیامبری از سوی خداوند تبارک و تعالی، مبعوث شد. امیرمؤمنان حضرت علی بن ابیطالب در سی و چند سالگی از سوی پیامبر گرامی اسلام به امر خداوند بزرگ به امامت مسلمین منصوب شد و سیره پیامبر در اداره مسلمین تکیه بر جوانان بود. پیامبر در اواخر عمر خود اسامه بن زید را که جوانی 18 ساله بود به عنوان فرمانده جنگ با رومیان انتخاب کرد. هم او بود که بعد از فتح مکه یک جوان 21 ساله را به فرمانداری ام القرای اسلام منصوب کرد. 

(31 اردیبهشت 98)

رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در درس خارج فقه ذیل تفسیر روایتی فرمودند:  «کسی که فکر عاقبت کار را نکند حازم نیست. حازم یعنی آدم باهوش و خردمند، کسی که کار را محکم‌کاری می‌کند.» و نیز فرمودند: « کسی که فکر عاقبت کار خود را نکند خردمند و محکم‌کار نیست. ملاحظه عاقبت کار، منافذ فکری و روحی انسان را باز می‌کند. تصمیمی که می‌خواهی بگیری ببین عاقبت کار چه می‌شود. دنبالش چیست؟ حرکت دشمن در قبال آن چیست؟ شما چه کاری می‌توانی بکنی؟» دست فرمان دولت در گفت‌وگو با غرب در رسیدن به  برجام از فقد هوشیاری، دوراندیشی و استوارکاری رنج می‌برد و از اول مسیری کج راهه را رفت. دولت توافقی را پذیرفت که نامتوازن،‌ ناهمزمان، فاقد ضمانت اجرایی، فاقد مکانیسم شکایت و اخذ خسارت بود. توافقی که طرف مقابل بی‌هیچ هزینه‌ای پس از گرفتن امتیازات آن را زیر پا گذاشت. متأسفانه رئیس‌جمهور در دیدار با اصحاب فرهنگ و هنر به گونه‌ای سخن گفت که گویی؛ توافق برجام مبتنی بر دانش و هنر و خلاقیت است. از همان موقع اعلام معلوم بود کوچک‌ترین حزم، دوراندیشی و عاقبت‌‌اندیشی در آن لحاظ نشده است. با آنکه مباحث و مسائل سیاست خارجی را که ربط به منافع و مصالح  ملی دارد به رقابت‌های سیاسی کشاندن سمّ است، عناصری در دولت آن‌را به قابت‌های سیاسی پیوند زدند. نقد مشفقانه را برنتافتند و زبان به اهانت، طعنه و سخره گرفتند. شروط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبری را ناقص عمل کردند، نتیجه آن شد که دیدیم فرصت‌های ذیقیمتی را در این 6 سال برای پیشرفت و توسعه کشور از دست دادیم. دستاوردی جز هیچ به اعتراف دست‌اندرکاران برجام برای کشور حاصل نشد. بیانیه اخیر شورای عالی امنیت و سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر توقف برخی تعهدات برجامی نقطه  پایانی بر این  کج‌راهه بود.