(1آذز 94)
رژیم پهلوی و قاجار را برخی منور الفکرها مرتب بزک میکردند. اینها همان کسانی بودند که در بزک کردن استعمار و استقلال ستیزی در کشور مسابقه گذاشته بودند. هم اینان در ناکامی و به شکست رساندن نهضت مشروطه و نهضت ملی با یک نرخ بسیار پایین مشغول وطنفروشی بودند. مملکت را در گذشته یک مشت فراماسونری وطن فروش اداره میکردند که سر در آخور بهائیت و صهیونیستها داشتند. دور، دور کلوپها بود؛ کلوپ لاینز، روتاری، شیران و... اینان چوب حراج به منابع انسانی ومنابع زمینی و زیرزمینی به ویژه نفت زدند و آن را به نفع استبداد و استعمار مصادره کردند.
سردبیر روزنامه رسالت متهم کردن برخی رسانهها به عنوان «پلیس مخفی» را فرار از پاسخگویی به نقدها دانست و گفت: هیچ رسانهای در کشور در حاشیه امن نیست و همگی در برابر قانون مساوی هستند و دستگاه قضا در این مورد مسئولانه عمل میکند.
مقام معظم رهبری در دیدار اعضای خبرگان مهمترین وظیفه علمای دینی، روشنفکران دانشگاهی و مسئولان را حساسیت نسبت به طراحی دشمن و شناخت آن و تشریح آینده امیدبخش و رو به پیشرفت کشور در چارچوب شاخص های منظومه فکری اسلام دانستند.
طراحی دشمن امروز چیست؟ دشمن امروز ما جز به "رخنه" و "نفوذ" به چیز دیگری نمیاندیشد. فقط طی مردادماه گذشته بیش از دو هزار و سیصد تن از اتباع اروپایی و آمریکایی تحت پوشش تاجر، خبرنگار و گردشگر وارد ایران شده اند که این حجم از تردد بی سابقه است. شمار زیادی از آنان میزبان دولتی داشتند.
(19 مرداد 94)
6 روز بعد از دستیابی به توافق هستهای یا بهتر بگوییم جمعبندی مذاکرات در وین، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل که به پیشنهاد آمریکا تسلیم شورا شد به اتفاق آرا به تصویب رسید. قطعنامه 2231 چیست و چرا تحریمهای ظالمانه علیه ایران که از سال 2006 تا سال 2010 در شورای امنیت سازمان ملل طی 6 قطعنامه به تصویب رسیده بود باید لغو میشد؟ پایه حقوقی وضع این قطعنامهها این بود که ایران حق غنیسازی اورانیوم را ندارد و باید بساط دانش هستهای خود را جمع کند. آمریکاییها که خود را پشت سر 5 قدرت جهانی پنهان کرده بودند پای خود را در یک کفش کرده بودند که پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای ایران را باز کنند و دست ملت ایران را از فناوریهای نوین علمی از جمله دانش هستهای کوتاه کنند. دوازده سال مقاومت دیپلماتیک دولتهای هشتم تا یازدهم تحت مدیریت شورای عالی امنیت ملی و فرماندهی کل قوا و فداکاری دانشمندان ایرانی و به ویژه شهدای هستهای و از همه مهم تر پایداری ملت ایران در حفظ حقوق هستهای، آمریکا را از خط "محرومیت" به پشت خاکریز "محدودیت" عقب راند.
برخی
روزنامههای دیروز قبل از اطلاع از هر گونه توافقی اعلام کردند باید در
تدارک جشن هستهای بود.
جمهوری اسلامی ایران با استبداد و استکبار جهانی بیش از سه دهه است که پنجه
در پنجه انداخته است. این نبرد در ساحات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی
و... بیوقفه ادامه دارد. عرصهای که بیش از یک دهه در زمینه تداوم نبرد
ملت ایران و آمریکای جهانخوار باز شده، عرصه نبرد دیپلماتیک است. طبیعی است
جمهوری اسلامی نمیتوانست این عرصه را خالی کند و زمین را به دشمن
واگذارد. برای همین، اصل گفتگو به بهانه مناقشه هستهای هیچگاه از سوی
دولتهای وقت نفی نشد. این گفتگوها مشروط به شروطی شد که منافع و مصالح ملی
یا به عبارتی خطوط قرمز تعیین شده در این نبرد مراعات شود.